شناسه خبر : 100556
چهارشنبه 10 خرداد 1402 , 11:55
اشتراک گذاری در :
عکس روز

شهیدی که دوبار شهید شد!

خشم مردم شاهرود از هتک حرمت تمثال شهید توسط شهرداری

اقدام نابخردانه در هتک حرمت به تصویر شهید والامقام، غلام رضا باباحاجیان که بر دیوار شهرداری شاهرود قرار داشته، به دستور شهردار شاهرود به پایین کشیده می شود...

فاش نیوز - نوبت اول؛ شهادت فیزیکی) شهید غلام رضا باباحاجیان در تاریخ 10-11-1344 در سمنان چشم به جهان گشود. پدرش غلامعلی، از محبان امام علی بود. برای دفاع از انقلاب لباس پاسداری برتن کرد. و علیرغم داشتن فرزند در چندین نوبت به جبهه های نبرد با متجاوزین بعثی عازم شد؛ تا این که در عملیات کربلای پنج، در تاریخ  5-10-1365 در منطقه شلمچه به شهادت رسید و در گلزار شهدای حسین آباد شهر سمنان جاودانه شد. 

نوبت دوم؛ هتک حرمت و حریم شهید) اقدام نابخردانه در هتک حرمت به تصویر شهید والامقام، غلام رضا باباحاجیان که بر دیوار شهرداری شاهرود قرار داشته، به دستور شهردار شاهرود به پایین کشیده می شود و با ارسال تصویر بدون قاب و نام شهید برای فرزندش که تا چندی پیش حراست شهرداری شاهرود را برعهده داشته صورت می گیرد.

نکته اول: این اقدام نابخردانه شهرداری شاهرود، پیامدهای خسارت بار معنوی و اجتماعی به همراه آورده است؛ به نحویی که علیرغم گذشت چندین روز از آن، اقدام شایسته ای در پاسخ به درخواست های مردمی و شخصیت های شهر صورت نگرفته است.

نکته دوم: جایگاه شهدا و خانواده محترم شهدا، مقام والایی است که نبایستی حتی در مقام شائبه بی احترامی قرار گیرد. خاطیان با استفاده از ادبیات تهدیدآمیز و انتساب دلسوزان انقلاب معترض به اقدام ناشایست فوق، به معاندین و….، خطای مضاعفی را مرتکب شده اند.

نکته سوم: اگر دوستداران شهید اقدامی در برخورد با خاطیان نکرده اند، به جهت عمل به وصیت شهید: "و ای برادران عزیز، وحدت و یکپارچگی را حفظ کنید برای مردم." بوده است؛ ولی نبایستی سبب جری‌تر شدن خاطیان گردد.

نکته چهارم: برای عبرت آموزی و پرهیز از تکرار آن توسط دیگران، ضرورت دارد، شورای شهر شاهرود فرماندار محترم و استاندار محترم به نحو شایسته، قصور صورت گرفته جبران کرده و شهردار نابخرد و مغرور (و عوامل اجرایی مربوطه) را تعلیق و نسبت به عزل وی اقدام نموده و از هرمسئولیت دیگری نیز در آینده محروم نمایند.

وصیت نامه شهید:

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشندة مهربان

 «انالله و انا الیه راجعون» ما ز خدا هستیم و به سوی او رجوع می کنیم.

 «السلام علیک یا ابا عبدالله، السلام علیک یابن رسول الله، السلام علیک یابن امیرالمؤمنین وابن سید الوصیین، السلام علیک یابن فاطمۀ الزهرا»

با سلام و درود به یگانه منجی عالم بشریت مهدی فاطمه (عج) و با سلام و درود به نایب برحقش، این پیر جماران، امام امت، خورشید درخشان، خمینی بت شکن و با سلام و درود به شهدای اسلام از صدر اسلام و از کربلای حسین تا کربلای ایران زمین و با سلام و درود به خانواده های شهدا و خانواده های مفقودالاثرها. 

پس از تقدیم عرض سلام، سلامتی شما را از پروردگار بزرگ خواستارم.

پدر بزرگوارم و مادر عزیزم، سلام علیکم، امیدوارم که حال شما خوب باشد. پدر و مادر عزیزم، امیدوارم که فرزند خودتان غلامرضا را ببخشید و این بندة گنهکار خدا [را] عفو کنید. مادرم، امیدوارم که شیرت را حلالم کنی. مادر جان، ما برای پیروزی اسلام به جبهه آمده ایم. انشاءالله اگر خداوند از ما قبول کند، امیدوارم اگر قربانی در راه خدا دادید، ناراحت نباشید چون برای خدا فرزندتان را داده اید.

مادرم، امیدوارم که اگر شما از من اذیتی، آزاری، برخوردی دیدید من را ببخشید. مادرم، ای مادر مهربانم، زینب (س) را در نظر بیاور چه مصیبت هایی بر زینب کبری (س) وارد آمد. به خاطر خدا صبر را پیشۀ خود قرار دهید. نباشد طوری گریه کنید دشمن شاد بشود.

پدرم، ای پدر، من فرزند بدی بیش برای تو نبودم. امیدوارم پدر جان از زحماتی که کشیدید این بندة گنهکار را بزرگ کردی، به بزرگی خودت این حقیر را ببخشد و از من راضی باشد. پدر جان، از این ناراحت نباش که فرزندت در راه خدا قربانی شده است. پدر جان، ما هدف مان جز پیروزی اسلام چیزی دیگر نیست. همسر عزیزم، به تو [که] عزیزی چه وصیت بکنم. من که [...]هستم چه وصیتی به تو عزیزی کنم.

همسرم، برای اینکه در زندگی ام چند مدتی که با هم زندگی کردیم جز خوبی از تو عزیز[ی] چیزی دیگر ندیدم. همسرم، امیدوارم که این بندة گنهکار خدا را ببخشید. اگر بدی از من دیدی، من را ببخشی. همسرم، آن مسافری که در بین راه هست، اگر ان‌شاءالله سالم بود، صلاح دست خودت است هر اسمی که گذاشتی. ان‌شاءالله اگر سالم به دنیا آمد، از او مواظبت بکنید و او را خوب تربیت بکنید. ان‌شاءالله اگر خداوند به او توفیقی داد درسش را بخواند و در جستجوی علم و دانش باشد و علم و دانشی که به آن عمل کند و جز خدا کسی را پرستش نکند و پیروی از ائمۀ معصومین و ولایت فقیه بکند.

خواهرم، صدیقه، ای زینب گونه، ای بزرگوار، امیدوارم که در شهادت برادر کوچکت ناراحت نباشید. خواهرم، اسلام در خطر بود، راه ما راه حسین (ع) است و ما برای پیروزی اسلام به جبهه آمده و جانمان را فدای اسلام [می]کنیم. امیدوارم که صبر را پیشه کنید و از فرزندانت مواظبت کنید. خواهرم، وصیت من به تو همین است. خواهرانم، امیدوارم که برادر خودتان غلامرضا را ببخشید.

 برادرانم، امیدوارم این برادر کوچکتان غلامرضا را ببخشید. و پیروی از رهبر عزیز کنید و پشتیبان ولایت فقیه باشید.

و اقوام و خویشاوندان، امیدوارم که این بندة گنهکار خدا را ببخشید. اگر در طول عمرم به شما بدی کردم، مرا ببخشید.

 ای همسایگان عزیز، وصیت من به شما این است که مرا ببخشید و من جز خوبی چیزی دیگر[ی] ندیدم.

ای برادران هم محلی ام، وصیت من به[ شما] این است که فقط مرا ببخشید و پیروی از رهبر عزیز کنید و پیرو ولایت فقیه باشید و ای برادران عزیز وحدت و یکپارچگی را حفظ کنید برای مردم.

وصیت نامه دیگر شهید

«انالله و انا الیه راجعون»

 این جانب غلامرضا بابا حجیان، فرزند غلامعلی باباحاجیان، شماره شناسنامه 17، تاریخ تولد 1344، وصی خود را پدرم قرار داده و در نبود پدرم غلامحسین، برادرم، را قرار داده ام و تمام اموالم در اختیار همسرم است و هیچ کس [حق] هیچ گونه تصرفی ندارد و میل همسرم هست اگر فرزندم سالم به دنیا آمد به او ببخشد، دست خودش هست. و این حقیر، غلامرضا باباحاجیان، 2.5 ماه روزه بدهکار هستم و مبلغ 1000 تومان به خواهرم صدیقه، بدهکار هستم و دو عدد دفترچۀ قسط که دارم قسط می دهم خرجی که می خواهید برایم بکنید، همانی که بنیاد شهید می دهد خرجم کنید، زیاد خودتان را به زحمت نیندازید و 2 ماه هم برایم نماز بخوانید.

 غلامرضا باباحاجیان/3/10/65

اینستاگرام
عجب روزی بود امروز خدایامیدانم که روبرویم بالای سرم هستی میدانم که میدانی گریه میکنم خدایابه آبروی شهدایت کمکم کن خدایاامروزباخواندن این مطالب یکباردیگرسالهای شصت تاشصت وهفت برایم تداعی شد رفتم باهمه وجودم درون پدرم قلبم روحم راکشیدسمت اسفندیاریادم افتادبه سعیدفکرم درگیرعلیمحمدوسیاوش وجهانبخش شدخدابی من چقدربایدزجربکشم جرمم رانمیدانم بمن تفهیم اتهام نشده ازسمت شمانه درخوابم ونه دربیداریم اتهامم رابمن تفهیم نکردی بدون تفهم اتهام حبس تحمل میکنم خدایااین قفس رابشکن بحرمت زهرای مرضیه ات قسمت میدهم این قفس رابازکن مارارهایی بخش خدای میدانم که میدانی بدترین نوع زجرهارامیکشم وقتی همه وابستگانم آنهائی که برایم عزیزبودند بسمت شماآمدندوشماهمه راپذیرفتی ومن حقیر ناچیزرارهاکردی دردنیای مادیات اینگونه بایداشک ریزان دردرگاهت التماس کنم خدایاای خدای من ای مالک وصاحب ومختارمن ای که همه اختیارم دردست توست میدانم بنده خوبی نبودم شمارابخوبانت قسم میدهم مرارهاکن ازبنداین حبس ازبنداین قفس درب رابازکن خدایا صبرایوبت باآنهمه خصوصیات چهل سال بودمن هم چهل سال است ازشهادت عزیزانم میگذردپدرم برادرم دوستان همکلاسیم خدایامن اگردرواقعه دفاع مقدس نبودم وشهادتهارانمی دیدم شایدعطشم کمتربودازامروزاماشمامرادرعمق واقعه بردی ایثارهارابمن نشان دادی شهادتهای زیبارابمن نمایان کردی وحالارهایم کرده ای دردنیایی پرازهیاهوواینگونه که ایام میگذردبناست دربستروبیماری بمیریم خدایاببین برادرغلامرضاچقدرعارفانه بادیگران سخن میگویدببین چقدرمتواضع ازخویش رهاشده است وبسمت تودرحرکت است خدایامراازاین زیبایی محروم نکن شایدخودم موردتآئیدت نباشم لیک شمارابه آن دوستانم که درتائیدت بودندوشهدشیرین شهادت رانوشیدندقسم میدهم مرارهاکن ازبستروبیماری ودنیای مادی وبمن عنایتی کن درمسیرت شهیدبشوم اجازه بده خودبمیرم قبل ازآنکه بمیرانندم ای مالک من ای صاحب همه هستی ام مراهم مانندغلامرضاورضاهایت همراهی کن کمکمکن ای خدای سبحان
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi