یکشنبه 05 بهمن 1393 , 14:47
فهمیده ای دیگرشهید بهنام محمدی راد
شهید بهنام محمدی
محل تولد:شهرستان مسجد سلیمان
تاریخ تولد:1345/11/12
تاریخ شهادت:1359/7/28
محل شهادت:خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به قلب
محل دفن: قبل از سیزده آبان 89 گلزار شهدای کلگه مسجد سلیمان
بعد از سیزده آبان قطعه ی شهدای گمنام مسجد سلیمان
"می خواهم قهرمان باشم"
بهنام محمدی یک اسلحه به غنیمت گرفته بود. باهمان اسلحه؛ هفت عراقی را اسیر کرده بود . احساس مالکیت می کرد به او گفتند باید اسلحه را تحویل دهی . او می گفت:به شرطی اسلحه را می دهم که حد اقل یک نارنجک به من بدهید . پایش را هم در یک کفش کرده بود در یک کفش که یا این یا آن .... دست آخر هم یک نارنجک به او دادند.یکی گفت :دلم برای اون عراقی های مادر مرده می سوزه که گیر تو بیفتند بهنام خندید...
شهید بهنام محمدی نوجوان سیزده ساله ای بود که از فرط کوچکی جثه اسلحه ی ژ3 اش روی زمین کشیده می شد. او باگست زدن در محله ها نیرو های رزمنده را از نقاط نفوذ دشمن مطلع می ساخت.
شهد بهنام محمدی می گفت:این جسمم را به خاک می سپارم و روحم را به خدا و راهم را به آیندگان می سپارم
شهید "بهنام محمدی" در بهمن ماه سال 1345 در شهر مسجد سلیمان به دنیا آمد از همان دوران کودکی با سختی ها و دشواری های زندگی آشنا شد وموجب شد تا برای مبارزات عالی و ارزشمند در عرصه ی زندگی آمادگی بیشتری به دست آورد. به رغم همه ی سختی ها با کار و فعالیت و حرفه آموزی انس یافت و کار هایی چون خیاطی و تعمیر ماشن و تعمیر رادیو و تلویزیون را فرا گرفت. بهنام پس از انقلاب در تعمیرگاه سپاه پاسداران به عنوان شاگرد مکانیک مشغول به همکاری شد در دوران دفاع مقدس و هجوم دشمنان به خرمشهر راه مبارزه با متجاوزان را در پیش گرفت او با همان جسم کوچک اما روح بزرگ و دل دریایی اش به قلب دشمن می زد و با وجود مخالفت فرماندهان خود را به صف اول نبرد می رساند تا از شهر و دیار خود دفاع کند . چندین بار نیز به اسارت دشمن در آمد. اما هر بار با توسل به شیوه ای از دست آنا ن گریخت و باز به دفاع و نبرد پرداخت . بهنام با اسنفاده از توان و جسارت خود توانست اطلاعات ارز شمندی از موقعیت دشمن را به دست آورده و در اختیار فرماندهان جنگ قرار می داد . او در یکی از مصاحبه هایش از پدر ومادر خواسته بود که بچه های خود را اهل مبارزه و جنگ و جهاد بار آورند . بهنام به بچه ها این گونه سفارش کرده بود : از بچه هامی خواهم که نگذارند امام تنها بماند و خدای ناکرده احساس تنهایی بکند و در هر کاری خدا را فرا موش نکنند و به خدا توکل کنند.
آن مبارز شجاع وپرتلاش همچنین کار رساندن مهمات به سایر رزمندگان اسلام را نیز انجام می داد و گاه آن قدر نارنجک وفشنگک به بند حمایل و فانسقه خود آویزان می کرد که به سختی این سو و آن سو می رفت حضورش به دیگر رزمندگان روحیه می داد و تلاش بی امان و بی وقفه اش عرصه را بر دشمن تنگ می کرد . شهید بهنام محمدی نوجوان سیزده ساله خرمشهری در نخستین سال جنگ تحمیلی عاقبت بر اثر اصابت ترکش خمپاره در خرمشهر به شهادت رسید.