شناسه خبر : 31499
دوشنبه 13 بهمن 1393 , 11:17
اشتراک گذاری در :
عکس روز

دیدار با خانواده شهید علی‌ اصغر اصغری

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، روز گذشته، 12 بهمن، جمعی از فعالان قرآنی به دیدار خانواده شهید علی‌اصغر اصغری رفتند. در این دیدار همسر شهید به بیان خصوصیاتی از وی پرداخت و اظهار کرد: زندگی اصغر این گونه بود که کوچکترین حرکاتش با آیات قرآن مطابقت داشت.
وی اظهار کرد: اصغر خیلی رئوف القلب بود و در برابر دشمنان نیز بسیار قوی و پیشتاز عمل می‌کرد. وی همیشه دوست داشت که گمنام باشد و این خصوصیت را همیشه با خود داشت و فعالیت‌هایش را به صورت پنهانی انجام می‌داد.
همسر شهید گفت: اصغر به نماز امام زمان و رفتن به جمکران تاکید بسیاری داشت و همین امر را سبب جلب توجه به سوی امام زمان می‌دانست. معتقد بود که باید تابع ولایت باشیم و با این دیدگاه می‌توان امام زمان را بر اساس نائب وی شناخت و به اوامرش گردن نهاد.

%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%d8%8c-%d8%a7%d9%88%d9%82%d8%a7%d8%aa%d8%b4-%d9%be%d8%b1%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d8%a8%d9%88%d8%af
وی ادامه داد: اصغر در اوقاتی که به مرخصی می‌آمد به همه وظایفش می‌رسید. دعای کمیل و توسل برگزار می‌کرد، جمکران می‌رفت، صله ارحام انجام می‌داد، به خانواده شهدا رسیدگی می‌کرد و در کل، وقتش پربرکت بود. این کارها را در حالی انجام می‌داد که به خانواده نیز می‌رسید و برای ما کم نمی‌گذاشت.
همسر شهید اصغری افزود: همسرم شأن هر کسی را در حد خود نگاه می‌داشت و همین موضوع باعث شده بود که کسی از وی رنجش به دل راه ندهد. اصغر، فعال و خستگی‌ناپذیر بود و نحوه نشستن وی به گونه‌ای بود که گویی آماده‌باش است و منتظر شنیدن خبری است. اصغر همچنین به حجاب بانوان خیلی اهمیت می‌داد و در این بار خیلی حساس بود.

%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%d8%8c-%d8%a7%d9%88%d9%82%d8%a7%d8%aa%d8%b4-%d9%be%d8%b1%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d8%a8%d9%88%d8%af
وی گفت: اصغر فقط خانواده خود را ناموس نمی‌دانست و بر حجاب همه بانوان تاکید داشت. از دیگر ویژگی‌های شهید این بود که همانند پدرش به نماز جمعه اهمیت بسیار می‌داد و توفیق حضور در تمامی نماز‌ها را داشت. اصغر برای حضور در نماز جمعه تهران که در جهان بازتاب و انعکاس داشت، از قم به تهران می‌آمد و پس از نماز بازمی‌گشت و می‌گفت که یک نفر هم یک نفر است که به حضور پرشور در مراسم نماز منجر شود.
همسر شهید اصغری ادامه داد: اصغر تا حدی به خانواده و پدر و مادر احترام می‌گذاشت که حتی در چشم پدر نگاه نمی‌کرد. همچنین به نماز اول وقت اهمیت بسیار می‌داد و حضور قلب در نمازش به گونه‌ای بود که گویی آن لحظات تنها به خداوند متعال اختصاص دارد.
وی از جاذبه و دافعه شهید اصغری یاد کرد و گفت: اصغر در امر به معروف، آنچه حق بود را بیان می‌کرد و برایش اهمیت نداشت که فرد مورد خطاب از این حرف ناراحت شود. در مجالسی که غیبت می‌شد چنان خشمگین بود که حتی نامش را فراموش می‌کرد.

%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%d8%8c-%d8%a7%d9%88%d9%82%d8%a7%d8%aa%d8%b4-%d9%be%d8%b1%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d8%a8%d9%88%d8%af
همسر شهید افزود: اصغر شاید به صورت کلاسیک قرآن را حفظ نکرده بود، ولی اگر آیه‌ای گفته می‌شد، هم شماره آیه و هم نام سوره را بیان می‌کرد و به قرآن کریم مسلط بود.
وی با اشاره به اینکه در هنگام ازدواج با شهید، 13 سال داشته است، گفت: اصغر برای تربیت من زحمت بسیاری کشید و بر خواندن نماز شب، مطالعه بعد از نماز صبح، حضور باوقار در جمع به گونه‌ای که دیگران وقتی انسان را می‌بینند به یاد خدا بیفتند، از جمله تاکیدات وی بود.
مادر شهیدان محمدرضا، علی‌اکبر و علی‌اصغر اصغری نیز در این دیدار اظهار کرد: اصغر هر کجا که می‌رفت، مشغول تلاوت قرآن بود و وقتی صدای قرآن پخش می‌شد، ما را به سکوت دعوت می‌کرد و می‌گفت باید احترام قرآن را نگاه داریم.
وی با اشاره به اینکه پدر شهید در شب هفتم تشییع و خاکسپاری اصغر، دار فانی را وداع گفته است، یادآور شد: اینکه پسرم را بعد از 31 سال در تکه‌هایی از پنبه ببینم که در نتیجه تفحص پیدا شده بود، برایم سخت بود. اصغر وصیت کرده بود که در کن دفن شود و در محلی که تعیین کرده بود به خاک سپرده شد.

%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%d8%8c-%d8%a7%d9%88%d9%82%d8%a7%d8%aa%d8%b4-%d9%be%d8%b1%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d8%a8%d9%88%d8%af
برادر شهید نیز در این دیدار اظهار کرد: سفره خانه ما با وجود 9 برادر همیشه شلوغ بود و مادر برای نشستن بر سر سفره باید به دنبال جایی برای خود می‌گشت، ولی با شروع جنگ، سفره دیگر رونق خود را نداشت.
اصغری گفت: اصغر همیشه به بوسیدن دست و پای والدین‌مان اصرار داشت و بوسیدن دست به تنهایی اکتفا نمی‌کرد. وقتی هم که از عملیات با پای شکسته به منزل بازگشت، عصا را بر زمین انداخت و بر پای پدرم افتاد و بر پاهایش بوسه زد. همین موضوعات سبب شده بود که پدرمان بیش از دیگر فرزندان، اصغر را دوست داشته باشد.
وی افزود: در عملیات خیبر، من و برادرم محمدرضا در جبهه حضور داشتیم که وی به شهادت رسید و من مجروح شدم. اصغر از سپاه قمبه منطقه اعزام شده بود و در عملیات خیبر و در محل پل طلاییه به شهادت رسید و پیکرش در منطقه باقی ماند تا اینکه 31 سال بعد، به خانواده برگردانده شد.

%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%d8%8c-%d8%a7%d9%88%d9%82%d8%a7%d8%aa%d8%b4-%d9%be%d8%b1%d8%a8%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d8%a8%d9%88%d8%af
اصغری اظهار کرد: اصغر عاشق گمنامی بود و دوست نداشت اسمش بر سر زبان‌ها بیفتد. به نظر من، بازگشت پیکرش نیز به دلیل این بود که وی خودش خواست بازگردد. سربندی که بر جمجمه اصغر بسته شده بود، با نام «یا خمینی» بود و شاید برگشتن وی اتفاقی نباشد و می‌خواست تا در این روزگار که تمام دنیا بسیج شده‌اند تا به اسلام و مسلمین ضربه بزنند و هدف آنها ولایت است، بگوید که پشتیبان ولایت فقیه باشد.

 

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi