شناسه خبر : 32041
شنبه 02 اسفند 1393 , 08:14
اشتراک گذاری در :
عکس روز

انتشار کتاب مادران چشم به راه

کتاب " مادران چشم به راه" که مجموعه داستان کوتاه الهام گرفته از تجلیل از مادران شهدای گمنام در هفته دفاع مقدس سال جاری است، توسط انتشارات حدیث قلم در 194 سفحه منتشر شد.

در پیشگفتار این کتاب می خوانیم: پیشگفتار: روز دوشنبه، 19خرداد 1393 همزمان با سالروز میلاد حضرت علی اکبر(ع) در40 فرهنگسرای تهران ، از 600 مادری تقدیر شد که الگوی صبوری را از حضرت زینب(س) دریافت کرده بودند. وقتی خداوند متعال به خون شهدا قسم می خورد، ارزش و جایگاه والای ایثارگران در راه خدا، آشکارتر می شود. وقتی خون شهدا بالاتر از قلم علما قرار می گیرد، نقش تأثیر گزار و ماندگار آن بهتر خودنمایی می کند. اما این خودنمایی باید قابلیت ماندگاری داشته باشد! اینجاست که قسم خداوند به قلم و آنچه که می نویسد، جلوه گری می کند. به همین دلیل راز کار فرهنگی ماندگاری آن است. اقدامات و فعالیت های زیادی در کشور با صرف بودجه های کلان انجام می شود که متأسفانه ماندگاری ندارند و تنها در حد یک گزارش خبر می توانند چند روزی خبر رسانه ها قرار گیرند. این فعالیت های رسانه ای قطعاً کاری هنری نیست. فعالیت هنری باید باعث تأثیر گزاری در جامعه شود و در رفتار آحاد مردم نمود پیدا کند.

به واقع تمامی ایثارگران، جانبازان و خانواده های معظم شهدا، فرصت زمان اندکی را برای نسل فعلی قرار داده اند تا با همدلی با آنان، فرصت دریافت لحظات ناب معاشقه را دریافت کنند. و چه زودگذر است این ایام که هر روزش همزمان با پرواز الگویی همراه می شود که فرصت دریافت درس عاشقی را از ما سلب می کند. درست به مانند مادران شهدای گمنام و جاوید الاثر تهران که از سال گذشته تا زمان برگزاری همایش به 600 نفر تقلیل یافت. یعنی در ظرف یک سال، بیش از 300 گنجینه عشق ورزی از دیارمان کوچ کردند و به فرزندان شهیدشان پیوستند و ما راز صبوری آنان را دریافت نکردیم. خدا را شکر که با درایت مسئولین سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، فرصت نادری نصیب مردمی شد که تمام داشته هایشان مدیون چشم به راهی آنان بود. همایش تجلیل از مادران چشم به راه، توانست با دید تازه ای به مادرانی توجه کند که سال ها چشم به در دوخته اند تا کوچکترین خبری از یوسف خود دریافت کنند.

این همایش فرصت گرانقدری بود تا هنرمندان داستان نویس بتوانند از این گنجینه های عظیم عشق و انتظار، فکر اولیه برای خلق اثری هنری دریافت کنند. هنرمندان داستان نویس در مراسمی شرکت کرده بودند که لحظه به لحظه آن، دریافت ایده و فکر جدیدی بود که تا آن هنگام آن را درک نکرده بودند! شاید اتمسفر معنوی حاکم بر این همایش، جوهره قلم نویسندگانی شد که تا آن لحظه معنی عشق و انتظار را آنگونه درک نکرده بودند! آنان انتظار داشتند با افرادی مواجه شوند که به خاطر صبوریشان مدعی باشند و به خاطر ایثارشان متوقع! اما افرادی را دیدند که در عین بی ادعایی، متوقع هم نبودند. در اصل، روح بزرگ آنان در قد و قواره زمینی نبود. مگر می شود معامله گران با خدا، از بنده خدا متوقع باشند؟! هنرمندان داستان نویس، فضایی را درک کردند که تا حالا شعارش را شنیده بودند. مادری را دیدند که بعد از بیست سال که هیچ مقامی در خانه او را به صدا در نیاورده بود، گله نمی کرد! بلکه بر عکس اکنون که او را به چنین مراسمی دعوت کرده بودند، تشکر می کرد! زیرا ایثار او از پاره تنش، برای مردم و مسئولین نبود. او از متولیان مراسم تشکر می کرد و ما از بی معرفتی خود، خجل تر می شدیم. تمامی مادران شهدایی که به این مراسم آمده بودند، هیچ درخواست و توقعی نداشتند، ولی آرزو داشتند که فرهنگ شهدا در جامعه رنگ نبازد، خودخواهی های فردی و جناحی، جای راه و رسم ایثارگرایانه شهدا را نگیرد، امام و مقتدای شهدا تنها نماند و...

آنان هیچ برای خود نخواستند و هرچه که به عنوان خواسته مطرح کردند برای ما بود. داستان های این کتاب که ثمره دقایقی اندک از همدلی با این معلمان و اسطوره های عشق، انتظار، ایثار و صبوری هستند، به همت مدیریت فرهیخته و زمان شناس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و مدیران کار بلد و پرسنل سخت کوش فرهنگ سراهای آفتاب و سرو است که با تدبیر آنان بود که هنرمندان داستان نویس فرصت بهرمندی از مواهبی را یافتند که تا کنون آن را درک نکرده بودند. داستان های این کتاب مربوط به شخص خاصی نیست، بلکه الهامی از یک کلمه، از اسطوره ای است که قلم هنرمندان داستان نویس را به رقص در آورده است. امید است که در جلد دوم کتاب، خاطرات و مستندات مطرح شده توسط مادران چشم به راه، توفیق ثبت در حافظه تاریخ را بیابد. فرصت همدلی با این بزرگواران بسیار کوتاه بود ولی همین اندک زمان توانست باعث ایجاد فکر اولیه برای نگارش داستان هایی شود که شاید هیچ ارتباطی با هیچ یک از شهدای والامقام تجلیل شده در مراسم نداشته باشد، بلکه تنها جوشش حسی از فضای با صفایی است که با حضور مادران شهدا عطر آگین شده بود.

این کتاب که با تلاش عاشقانه آیدین روشن‌ضمیر،جناب آقای خیاط، سرکار خانم داودی، مدیریت محترمه فرهنگ سرای آفتاب سرکار خانم ایمانپور و حضور متواضعانه و خالصانه مادران و خانواده شهدای گرانقدر، تنها با عنایت خدا و نیت خالصانه مجریان و هنرمندان داستان نویس توفیق نشر یافت، تقدیم امام شهدا، خانواده معظم و ارزشمند شهدا، جامعه فرهنگی و مردم فهیم و قدر شناس ایران اسلامی می گردد. باشد که این مجاهده مورد قبول خدا و پاسخی به منویات مقام معظم رهبری باشد.

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi