سه شنبه 12 اسفند 1393 , 08:18
روزی که گشایند در باغ بهشت
م.ر.ک.جانباز - شهادت بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه (سلام اله) بر همه شیعیان وفادار تسلیت باد .
سر فصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب و کمال وبینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش وپذیرش زهراست
۱- یادت باشد تا خودت نخواهی هیچ کس نمیتواند تورا خراب کند !
۲- یادت باشد که آرامش را باید در وجود خود پیدا کنی
۳- یادت باشد خدا همیشه مواظب اعمال ماست
۴- منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش .... اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن ؛ زیرا همه رهگذرند
۵- یادت باشد همیشه در ته قلبت جایی برای بخشیدن دیگران بگذاری
۶- زبانت استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبهایی را بشکند ! پس مراقب حرفهایت باش!
۷- آدمها بمانند عکس هستند . زیاد بزرگشان کنید کیفیت خود را از دست می دهند.
۸- زندگی کوتاه نیست مشکل اینجاست که ما زندگی را دیر شروع می کنیم
۹- درد هایت را دورت نچین که دیوار شوند ! زیر پایت بچین که پله شوند.
۱۰- هیچ وقت نگران فردایت نباش ! خدای دیروز ؛ و امروزت؛ فردا هم هست . زیرا ما اولین دفعه است که تجربه بندگی را داریم ؛ ولی او لایزال ابدیست .
والسلام .
نکند خانه ی مولاست خدا رحم کند....
همه ی شهر به این سمت سرازیر شدند
در میان کوچه دعواست، خدا رحم کند....
هیزم آورده که آتش بزنند این در را
پشت در حضرت زهراست خدا رحم کند....
همه جمع اند و موافق که علی را ببرند
و علی یکه و تنهاست، خدا رحم کند..
بین این قوم که از بغض لبالب هستند
قنفذ و مغیره پیداست، خدا رحم کند ...
مادر افتاد و پسر رفت زدست، درد این است
چشم زینب به تماشاست، خدا رحم کند ....
ماجرا کاش همان روز به آخر می شد
تازه آغاز بلاهاست، خدا رحم کند...
غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت
روضه ی ام ابیهاست، خدا رحم کند...
◾ایام سوگواری ام ابیها تسلیت◾
دلاور الهی که داغ نبینی ... ریختیم به هم ...
با سلام و عرض ادب صادقانه ، مخلصانه و ارادتمندانه زیاد زیاد زیاد ...
اخوی استدعا دارم به عرایض من توجه کنید و اجازه دهید مرحله به مرحله به شما ثابت کنم روح حاکم بر نوشتار شما مردود است !!!
از آن روزی که متکلمان ما در حوزه روانشناسی انسانی بدون علم و آگاهی ا ز تبعات بعدی اقدامشان دیدگاه های روانشناسان مادی و مکاتب الحادی را برای بهبود زندگی و جامعه مسلمانان تجویز کردند ، مسلمانان روز به روز به سمت انزوا و تنها شدن کشیده شدند که هیچ !!!! بلکه آن آموزه ها باعث تشدید روحیه استبداد و خود محوری در افراد شد !!!
تعالیم انسان ساز اسلام توجه خاصی به همه ابعاد زندگی انسان دارد . در صورتی که فقط به یک بعد انسان بها داده شود ، زندگی انسان را در ابعاد دیگر دچار بحران می کند .
ما مسلمانیم !!! آموزه های دینی ما به گونه ای است که آن تعالیم زندگی فردی و اجتماعی ما را در هم می آمیزد تا تصویری از یک انسان کامل و مومن ارائه دهد . به جاست که مسلمانان ابعاد وجودی انسان را بشناسند و نسبت به آن آگاهی کامل داشته باشند ! نیت من در این نوشتار آن است که ابعاد وجودی انسان را با زبان ساده !!!! در کامنتهای متوالی شرح دهم .
1- خدا همیشه مراقب مااست و این یک اصل کلی و اعتقادی است ! قلبا چقدر به این جمله اعتقاد داریم ؟؟؟؟
خدای مراقب ما ، خدایی است که امر می کند ما را به انجام کارهایی که در زمره اعمال شایسته قرار دارند و در ادامه می فرماید هر کس از زن و مرد کار شایسته انجام دهد قطعا او را به زندگی پاکیزه ای حیات می بخشیم ( سوره مبارکه نحل _57)
آیا از خود پرسیده ایم کار شایسته چیست ؟؟؟؟
درست حدس زده اید ! اگر فقط به اعمال تعبدی مثل نماز و روزه و خمس و حج و .. فکر کنیم پس وظیفه او در اجتماع و افراد حاضر در آن چه می شود ؟؟
اصلا زندگی اجتماعی یعنی چه و از کجا شروع می شود ؟؟؟زندگی اجتماعی یعنی اینکه مثل یک انگل شروع به مکیدن خون اطرافیان بکنیم و فقط فقط فقط از زندگی اجتماعی خود به منفعتهای خود فکر کنیم و همه چیز را برای خود بخواهیم !!!!
ما هر چه فکر می کنیم اصلا مهم نیست مهم این است که اصل اسلامی درباره زندگی اجتماعی ما چنین فرموده است :
المومنون خدم بعضهم لبعض ... یفید بعضهم بعضا ..
بعضی از مومنان خدمت می کنند به بعضی دیگر و بعضی از آنها به برخی دیگر استفاده می رسانند ( اصول کافی ، ایمان و کفر ، باب اخوه المومنین حدیث 9 )
خالی از لطف نیست که بگویم من اینک در محضر جانباز سرافرازی باب سخن باز کرده ام که رنج جانبازی چندین و چندسال او به نوعی در حیطه وظایف اجتماعی اش تعریف می شود ...
حال سوال من اینجاست : آیا جامعه در قبال شما وظیفه ای دارد یا نه ؟؟؟
بدون اینکه قصد داشته باشم این مبحث را باز کنم مختصر و مفید عرض می کنم از نظر من مورد مطرح شده در شماره 4 از اصول مردودی است که مورد رضای خدا هم نیست !!!!
چه شده که مومنان راضی بشوند مومن همکیش او منتظر هیچ دستی برای یاری نباشد و بدتر آنکه اشکهایش را با دست خود پاک کند !!! عجبا به این همه دیانت !!!!!پس چه می شود تکلیف حکمی که می فرماید : مسلمان نیست کسی که صدای استغاثه مسلمانی را بشنود ولی به او کمک نکند ؟؟؟؟ ... والسلام
وی در همه ابعاد گوناگون "زن بودن" نمونه شده بود. مظهر یک "دختر"، در برابر پدرش. مظهر یک "همسر"، در برابر شویش. مظهر یک "مادر" ، در برابر فرزندانش. مظهر یک "زن مبارز و مسئول"، در برابر زمانش و سرنوشت جامعهاش. وی خود یک "امام" است. یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایده آل برای، یک "اُسوه" یک "شاهد" برای هر زنی که میخواهد "شدن خویش" را خود انتخاب کند.
او با طفولیت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه خارجی و داخلی در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعهاش، در اندیشه و رفتار و زندگیش، "چگونه بودن" را به زن پاسخ میداد. نمیدانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟ خواستم از "بوسوئه" تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی، از "مریم" سخن میگفت. گفت، هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن دادهاند. هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملتها در شرق و غرب، ارزشهای مریم را بیان کردهاند. هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقهشان را بکار گرفتهاند. هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان، چهره نگاران، پیکره سازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندیهای اعجازگر کردهاند. اما مجموعه گفتهها و اندیشهها و کوششها و هنرمندیهای همه در طول این قرنهای بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانستهاند عظمتهای مریم را باز گویند که:
"مریم مادر عیسی است".
و من خواستم با چنین شیوهای از فاطمه بگویم، باز درماندم
خواستم بگویم: فاطمه دختر خدیجه بزرگ است دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه دختر محمدۖ است دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه همسر علی است دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه ، فاطمه است
فاطمه فاطمه است / دکتر شریعتی