شناسه خبر : 33481
چهارشنبه 19 فروردين 1394 , 08:15
اشتراک گذاری در :
عکس روز

زنی به عصمت زهرا

فرستنده م.ر. ک.جانباز-  در تهنیت حضرت زهرا (س)

شنید گوش دلم مژده از ولادت زهرا

گشود بلبل طبعم زبان به مدحت زهرا

فضای کعبه منور شد از فروغ جمالش

صفا گرفت صفا از صفای حضرت زهرا

خدای اکبر واعظم نکرده خلق به عالم

زنش به حضرت آدم زنی به شوکت زهرا

به جز خدیجه کبرا که هست مظهر عصمت

نزاد مادردیگر زنی به عصمت زهرا

بخوان حدیث کسا و ببین که خالق یکتا

نموده خلقت دنیا برای خلقت زهرا

نهاده ساره سربندگی به پای سریرش

ستاده هاجر چو خادمان به خدمت زهرا

چو اوست نور حق و حق در او نمود تجلی

به غیر حق نشناسد کسی حقیقت زهرا

ولی چه سود که بااین همه جلالت و شوکت

زمانه بود مدام ازپی اذیت زهرا

چنان به درد و مصیبت نمود صبر و تحمل

که صبر شد متحیر زصبر و طاقت زهرا .

 

شاعر سید عباس جواهری ( ذاکر )

اینستاگرام
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ♥●••●♥یا حضرت زهرا س دلهای خسته را دریاب ♥●••●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ♥●••●♥یا حضرت زهرا س دلهای خسته را دریاب ♥●••●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
دوش از سروش غیبم بر گوش دل ندا شد
گفتا ز جای برخیز عالم پر از صفا شد
طالع ز برج عصمت بین اختر حیا شد
ظاهر فروف زهرا س از بیت مصطفی ص شد
بر مصطفی عطا شد کوثر ز حی سرمد
شد کور آنکه گفتی ابتر بود محمد ص
مقبول حق نباشد بی مهر او عبادت
حبش بود سعادت بغضش بود شقاوت
روز جزا به دست زهرا س بود شفاعت
وارد شود به محشر با عزت و جلالت
بر مصطفی عطا شد کوثر ز حی سرمد
شد کور آنکه گفتی ابتر بود محمد ص .....

مداح : حاج علی هنرور
چرا اینجا ؟؟؟ چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا چرا ........
...................
........وای نفسم گرفت !
باسلام . جناب قنبر عزیز سلام . امیدوارم حل شما خوب وبه ازین باشد . خدا همه شما فرزندان امام و ملازمان رکاب ولایت را حفظکند . انشااله . ممکن است ...ممکن است ....البته اطبای جراحی جمجه گفتند ممکن است . یادگاران جنگ بزودی حرکت کنند و بقول آبادانی ها خلاص انشااله . مأیوسم نکردند واحتمال ۵۰ // ۵۰ را داده اند .لطفآ شلوغش نکن اصلآ خوشم نمی یاد وشاکی میشم . اگه .. اگه .. دوا درمان کفایت کرد خوب در خدمت شمایم ولی کار به کارد و چنگال رسید ... مرا همینگونه که شناختی ممنونم . گویا کفه ترازو بسمت الی آخر سنگینی میکند .
یاد باد شور شبهای وداع
کز در میخانه با خون شد دفاع
یادم می آید شب آزادسازی خرمشهر در پشت خاکریز تقریبآ صد متری دشمن روی خاکریز خوابیده بودم وهرز چندگاهی با سیمینوف یکی از دشمنان را راهی دوزخ می کردم .در فاصله ده متری من پیرمردی مسن از اهلی دماوند یواشکی به سیگار اشنواش پک میزد و زمزمه دعای محلی زبانان را میکرد . غلتی خوردم و خود را به او رساندم گفتم حاجی حدود صد متری دشمن هستم نیروهای کارد ریاست جمهوری وبعثی های صدامی بوی سیگارت را می فهمند وتو را زیر آتش میگیرند لطفآ خاموشش کن .
گفت بیا یه پکی توهم بزن . گفتم حاجی اینجا خطه صدمتری دشمن میدون فردوسی نیست که واسه قدم زدن سیگارم دود میکنی احتیاط کن کارت بسیار خطرناکه ....یهویی یه منور رفت بالا پشت بندش خوشه اییش... دروبین و زون کردم تا یه شکاری تو این روشنایی داشته باشم شصت زمانی بالای سرم منفجر شد . پشتم پر ترکش شد چند تا هم رفت توی سرم وبیهوش شدم . سه ساعت بعد بیدار شدم دیدم ت بیمارستان صحراییم ...از پرستار پرسیدم عملیات شروع شده گفت اره . سریع تکونی بخودم دادم ولی سر ودستم و پاهام وکمرم مشکل داشت ... پرستار تشری بهم رغت وگفت برادر من پر ترکشی دیگه جاواسه موجی بودنت نیست برو خدارو شکر کن یه پیرمرد واقعا جوانمرد تورو سه کیلو متر روی دوشاش گذاشتو تا اینجا آورد وگرنه معلوم نبود حالا اینور بودی یا اونور... خلاصه بعد یه ماه از بیمارستان نمازی شیراز زوری خودم رو مرخص کردم و اومدم خرمشهر ده بیست روزی دنبال اون پیرمرد در همه گردانها و تیپهاو لشگر ها گشتم از تعاون و فرمانده گردانا گرفته تا جنوب جنوب تا جنوب غرب رفتم ولی هیچ ... یه ماه گذشت قبری برا خودمون درست می کردیمو شبها توش می خوابیدم ....یه شب خوابم برد تو خواب چندتا ازبچه های خطو دیدم و چاق سلامتی کردیم ...یکی از بچه ها گفت یه نفر توخط دنبالت میگشت پیدات نکرد . گفتم نه .. حالا کی بود ؟ نشانی همون حاجی وناجی خودم بود ازشون سوال کردم حالا کجاست گفتن همین اطرافه بگردی پیداش میکنی ولی افسوس هرگز پیداش نکردم تا عملیات کربلای پنج بعنوان تأمین خط از دست تک تیر اندازه دشمن خودم شکارچی آنها باشم . بازم روی خاکریز زون کرده بودم که یهو بوی اون سیگار اشنو بمشام رسید سریع دو طرفو بو کشیدم تا بدونم از چپه یا راست ...چپ بود سریع دولا دولا خودم رو به نزدیکیای دود رساندم بچه ها همه آماده بودند سربهای منور خوشه ایی دائمآ میریخت روی بادگیرها و بچه ها نیم خیز نیم خیز رسیدم به دوست قدیم خودم روبوسی و احوال پرسی هم در شب عملیات حال داره ... یه سیگار در آورد وگفت آبنباتم تموم شده یه سیگار از من یادگاری داشته باش . گفتم حاجی این عملیات احتمالآ زیاد طول می کشه شمامواظب خودت باش . گفت باشه پسرم پیشونی منو بوسیدو گفت وقت تنگه صبح بعد تثبیت خط همدیگرو پیدا می کنیم . عملیات شروع شد بسیار درگیری سختی شروع شد اصلآ من نفهمیدم کی شد ساعت ده صبح ....جایگزینها اومدن ومنم داشتم برمیگشتم تعاون هم اومده بود شهدا را میبرد ... نمی دونم چطور شد پام رفت تو چاله خمپاره با صورت افتادم رویه چیز نرم بلند شدم و دیدم شهید است همونجا نشستم اره خود خودش بود تیر مستقیم خودره بود به پیشونی مبارکش سرشو تو بغلم گرفتم و یه دل سیر براش گریه کردم ... از جیبش یه سیگار اشنو در اوردم روشن کردم و با هزار سرفه کشیدم تا بوی سیگارش رو برای آخرین با استشمام کنم ...وایسادم بچه ها اومدن وتا معراج شهدای اهواز بدرقش کردم .سالها بعد سر خاکش رفتم همون چهره ساده و بی غل وغش بغضمو ترکوند...اون شهید عزیز بیشتر شبها تو خوابم میاد منم صبح بعد برای خانوادش تعریف خوابم رو میکنم .خدایش بیامرزد
من و امثال من چطور میتونن یه همچین کسایی رو فراموش کنیم
خداعمرت رو زیاد کنه جناب ایرانپور . ( پور در معنی به معنای پسر ویا فرزند است ) پس شما پسر ویا فرزند ایرانید . والسلام .
باسلام .
پیش ما ای خواجه شکر پر بهاست
تاچه چیز ارزنده در نزد شماست
موش در انبار شد ؛؛ دهقان کجاست ؟؟؟؟
بیم طوفان است کشتیبان کجاست ؟؟؟؟ کجاست ؟؟؟؟
شکایتتو کردم به ....حالا میاد باهاتون دعوا می کنه... ها ...! یه بلایی سرت بیاره که حاضر بشی تن به طوفان بدی ولی...
اصلا بذار بیاد ...
باسلام . قنبر عزیز باز چی شده .... توضیح بده جانم.
باسلام . قنبر عزیز باز چی شده .... توضیح بده جانم.
سلام . ببین گلم من هرچی توضیح بدم فاش چاپش بکنه یا نکنه مهم نیست ..مهم اینه که تو چیزی دستگیرت بشه ...
ببین من از پارسال آتش بس اعلام کردم ... حالا دیگه یر به یر شدیم ... اگه بازم سرمون فیلم در بیاری ما هم بلدیم ...
ببخشید میگما .. یادته پارسال همین موقع کاری کردیم که کامل و جامع شروع به توضیح دادن کردید یادته ..؟؟؟
گلم به جای این کارا کمک کن من به هدفم برسم والا من کاری می کنم که هر شب یه گزارش کامل از فعالیت روزانت برام بدی ولی متوجه نشی منم که ازت پرسیدم ... خود دانی !!
توضیحم کامل بود
با من قهر کردی جانباز قهرمان ؟!؟!
میدانستم هزار وعده ی خوبان یکی وفا نکند ..... گرچه وعده ای هم در کار نبود !! .........
جانم طوری توضیح بده که متوجه بشیم . فقط به زبان ( ادبیاتِ جانباز م . ر . ک ) ننویس .

ما کم سواتیم ............ - م ر ک خوش به حالت چه قشنگ مینویسی .
وووی تو کی هستی دیگه گلم ... ؟؟؟؟؟
بر وضع ما به چشم حقارت نظر مکن
ما را به روز تیره محبت نشانده است
در کاخ مجلل خبر از عشق مجو گلم ..
چون محبت همه در کلبه ی درویشان است ... سلام چو بوی خوش آشنایی ...
وووی پ گوشات کو ؟؟؟ موشا خوردش یا کندش ؟؟؟ راستی تو که رفتنی هستی چکار داری دختر ایرانم یا پسر ایران شیطون ....خداییش یه کاری کردی اگه دراز به دراز جلو روم ببینمت ...در و دیوارم ضجه بزنن دیگه ....توبه توبه توبه غلط کردم خدا ...الهی دستم بشکنه بشکنه بشکنه که این حرفا رو می نویسم ...الهی بمیرم بمیرم بمیرم این روزو نبینم اما گلم خو ببین جون به جونت کنن همش می خوای نیشتو بزنی ...چرا ؟؟؟؟
یعنی چی نوشتی هزار قرن ندیدن ز ؛؛ روشنی اثری !!! هزار مرتبه بهتر زخویشتن دیدن !!! که بود خصلتم از خویشتن چشم پوشیدن !!!!می دونی فکر کردم حالت اینقده بده که منو آدم حساب کردی می خوای ...! نگو که هنوز بازی از یه سال پیش ادامه داره ...نگو نه که دلخور میشم ..!!
یه چیز بگم ... دلم واست سوخت گفتم نری دعواشون کنی .. بخدا راست میگم !!!حالا حالت چطوره ؟؟؟ بغیر گوشات دیگه کجات درد می کنه ؟؟؟ ازت ناراحتم که امثال شما خیلی چیزا رو جدی نمی گیرید اینجور خبرا را که بی هوا نمیدن گلم ..!!!؟؟؟؟ساعتی سر دو راهی موندن و نموندم بلاتکلیف بودم بعد فکر کردم با اسم دیگه بنویسم اما یه دفعه فکر کردم بدم نشد حالا که همه فهمیدن فقط باید کمی حواسم جمع باشه ووقت بذارم بازم دورم شلوغ میشه ولی اینبار این من نیستم که ازشون می خوام چی بکنن یا نکنن ....ببین گفته باشم تا این!!! اسمش چیه شهید زندهه ... شهید گمنامه یا جبهه جانبازانه چیه به حول قوت و قدرت خدا کار منو راه نندازه محاله ممکنه من از فاش برم حالا تو هی سر ما فیلم دربیار...بچرخ تا بچرخیم!!!
من آهنگ غریب روزگارم
غمی بی انتها در سینه دارم
تمام هستی ام یک قلب پاک است
که آن را زیر پایت می گذارم ... جوابتو دادم که بدونی جانبازا اهل قهر کردن نیستند خودمونیم باعث شدی ما به این نسل سومی ها یه چیزایی بگیم که گفتنش تو شرایط عادی اثرگذار نبود ... والسلام
باسلام . فرزند ایران سلام . پور به معنای پسر ... دوت به معنای دختر در دیرینه کهن پارسی .

قد رجعنا من جهاد الاصغریم
بانبی اندر جهاد اکبریم
قوت از حق خواهم و توفیق لاف
تابه سوزن بر کنم این کوه قاف
سهل شیری دان که صفها بشکند
شیر آنست آن که خود را بشکند .
برای شما عزیز دوست داشتنی و همه همرزمانم آرزوی سلامتی وبهروزی دارم . والسلام .
یعنی چی شیر آن است که خود را بشکند ؟؟
ببین یه روز با همون سوزن جیزت می کنم که کنایه زدنو ترک کنی ؟
نه والله توضیحت کامل نبود ... - چیزی دستگیرمون نشد ... - خدا نکنه آهنگ غریب روزگار باشی و غمی بی انتها در سینه داشته باشی ... ( اما میدانم تمام هستی ات یک قلب پاک است ) برای غمهای سینه ات مرهم و محرم میشوم ... - وووی تو که ما رو جیز کردی !! - راستی این نسل سومی « م - حیدر .. » چرا فقط بلده تسلیت بگه ، بعد ناپدید میشه ؟؟
مخلص .
عزیزم ... من چی می دونم م حیدری کی هست چرا سراغشو از من می گیری ؟
فکر کنم باید بری از ... ؟؟
اصلا هدف شما از این کارا چیه ها ها ها ؟
مریم حیدر زاده نسل سوم چه ربطی به م - حیدری داره ؟؟ مریم حیدرزاده دیر به دیر پیام تسلیت میذاره . شاعر خوب کشورمان .
سلام. بزرگواران سراغ کدام نسل سومی را می گیرید ؟
نسل سومی که من می شناسم مریم حیدری نسل سومی است . ایشان گاهی با تعریفهای من از رویدادهای سایت مایل می شود که در سایت حضور پیدا کند به شرطی که نت داشته باشد . و گاهی نیز که شرایط کاری به او اجازه دهد به من کمک می کند . من نیز همه ماجراها را تعریف نمی کنم . در حال حاضر اگه دقت کنید ایشان را در سایت می بینید
حالا دیگر نمی دانم بزرگوار غریب روزگار یا سرور عزیز و فعالمان جناب قنبر که خدا او را برای احیا و زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت زنده نگه دارد متوجه توضیحات بنده شدند یا نه .. ؟
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi