شناسه خبر : 33723
سه شنبه 25 فروردين 1394 , 14:15
اشتراک گذاری در :
عکس روز

کجایند مدیران دلسوز و مهربان؟!

در یزد زمان بنیاد جانبازان، مدیری با سعه صدر و انتقادپذیر و باحوصله و مردمی و از خانواده اصیل یزد بود. یک روز یادم هستم به عنوان ارباب رجوع رفته بودم. یکی آنجا خیلی اهانت ها به ایشان و چند نفر از  پرسنل بنیاد می کرد به طوری که آن چند پرسنل قصد برخورد با او را  داشتند که این مدیر جلو آنها راگرفت و مانع شد و گفت با او کاری نداشته باشید. ایشان هر چه گفته فقط و ففط برای من گفته و شما او را برای خدا ببخشید ولی آیا مدیران در دوران ریاست الان اینچنین هستند؟

 یا هر کاری می خواهند انجام می دهند و اگر کسی بالا چشمشان ابرو بگوید و اگر  کوچکترین مطلبی بیان کند، موضع گیری کرده و با برخورد به وسیله مامور انتظامی بازداشت وحتی اخذ تعهد نیز پیش می روند؟ اینان  کسانی  هستند که حتی به خودشان هم رحم نمی کنند!

 هر روز عزل و نصب جدیدی رخ می دهد. کمتر خانواده ای میداند برای مسایل و مشکلاتش به چه کسی مراجعه کند. امروز باید نزد آقا (زید)  و فردا که می خواهد کارش را دنبال کند می بیند آقای دیگری جایش را گرفته و مسلط هم به کار نیست. در بنیاد یزد  آدم فرهنگی باید کار اقتصادی، آدم خدماتی کار درمانی انجام دهد و قص علی هذا. این نمونه ای است و این جابجایی همه برای این است که نمی توانند ببیند مثلا فلان کارمند بدون منت و برای انجام وظیفه کارش را انجام داده و چرا اندکی او را سر ندوانده است!  لذا صبرشان کم و  بی طاقت شده می خواهند با این جابجایی ها اعلام موجودیت کنند. این نمونه ای بود از عدم تحمل و سوء مدیریت الان در استان یزد. آقای شهیدی! چشمت روشن. خوب مدیرانی داری. قدرشان را بدان و از سوء مدیریت آنها شما ریاست را ارتقاء ببخش

اینستاگرام
برادر ما این مدیر جانبازان را ندیدیم ولی در بنیاد شهید اقلاب اسلامی هم کسی به نام اقای مشاهری مدیر بود که مجسمه اخلا و ادب و بزرگواری بود
مدیر الان هم که با امریه اول امد بنیاد بیا ببین حالا با بزرگترای خودش تو تو صحبت میکنه چون این رو لازمه مدیریت میدونه
خدا را بنده نیست . ظلم به کارمندای بد بخت یک طرف از طرف دیه باندش همه اهل مکه و مدیر حج و کربلا و بعدشم اضافه کارای انچنانی
برادر اب تو هاون نکوب تهرونیها خودشونم مشکل دارن وگرنه اینا را سر کار نمی اوردن
یا صاحب الزمان ادرکنی
مشک ان است که خود ببوید نه انکه عطار بگوید لاقل از خودتان تعریف نکنید کاش بجای حرف ذره ای عمل میکردید
لطفاً یک مسؤل با وجدان جواب دهد وزیر محترم آموزش و پرورش نمی تواند جوابگو باشد.

عدم اجرای ماده 51 توسط آموزش و پرورش

بر اساس ماده 51 قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران در رابطه با برقراری و پرداخت فوق العاده ایثارگری، باید هر ساله به میزان 25 درصد حداقل حقوق کارکنان دولت که توسط دولت تعیین می شود، به حقوق بخشی از ایثارگران اضافه شود.

بر این اساس به نسبت حداقل حقوقی که دولت در سال 1393برای کارکنان دولت تعیین شده یعنی 600 هزار تومان ، ماهانه 150 هزارتومان باید به حقوق ایثارگران مشمول اضافه شود. مشمولان قانون عبارتند از شهدا، جانبازان 25 درصد به بالا و آزادگان شاغل در دستگاه های دولتی که از حقوق حالت اشتغال بهره مند نیستند و فرزندان شهدا هم به استناد بند «الف» ماده 44 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه مصوب دی ماه 1389 به استثناء سه مورد تسهیلات خودرو، حق پرستاری و کاهش ساعت کاری که تصریح و قید شده، از کلیه مزایا و امتیازات مقرر برای جانبازان 50 درصد و بالاتر در قوانین و مقررات مختلف برخوردار می شوند و به اعتبار حکم مجمع تشخیص مصلحت درباره اعتبار قوانین مصوب سال 1386 به این طرف، فرزندان شهدا هم مشمول فوق العاده ایثارگری موضوع ماده 51 قانون هستند.

اما مسولان وزارت آموزش و پرورش که در مخالفت با قوانین مرتبط با ایثارگران ید طولایی دارند از اجرای قانونی که هیات دولت از اول سال 93 آن را ابلاغ نموده سر باز میزنند و نبود اعتبارات را بهانه می کنند در صورتی که اگر واقعاً مشکل اعتبارات است،چطور ریاست جمهور آن را ابلاغ می کند و همه وزارتخانه ها آن را اجرا ولی آموزش و پرورش از اجرای آن سر باز می زند.
اگر مدیر دلسوز ومهربان پیدا کردی سلام ما را برسان

...

اگر پول خرج کنید و کتاب بخرید .

نوشته اند .

که در دوره پارینه سنکی وجود داشته است .

شاید در دوره عصر حجر هم ؟!

یادش بخیر .

یک میلیون سال قبل .

ماموت .

دایناسور .

جناب آقای خاکپور برداشت من از مطلب شما اینست که چنین مدیرانی بود ه اند و به تاریخ پیوسته اندااگر چنین است من هم تقریبا با شما هم نظرم آن مدیران نیستند ولی خاطر خوب بودنشان از ذهن پاک نمی شود اگر وجدان داشته باشیم بدانیم که دو چیز فراموش نمی شود محبتی که در حقمان شده و ظلمی که در حق دیگری نموده ایم

...

سلام دلاور

دو صد گفتار چو نیم کردار نیست

بسا رنجها کز جهان دیده‌اند

ز بهر بزرگی پسندیده‌اند

سرانجام بستر جز از خاک نیست

ازو بهره زهرست و تریاک نیست

چو دانی که ایدر نمانی دراز

به تارک چرا بر نهی تاج آز

همان آز را زیر خاک آوری

سرش را سر اندر مغاک آوری

ترا زین جهان شادمانی بس است

کجا رنج تو بهر دیگر کس است

تو رنجی و آسان دگر کس خورد

سوی گور و تابوت تو ننگرد

برو نیز شادی سرآید همی

سرش زیر گرد اندر آید همی

ز روز گذر کردن اندیشه کن

پرستیدن دادگر پیشه کن

بترس از خدا و میازار کس

ره رستگاری همین است و بس

کنون ای خردمند بیدار دل

مشو در گمان پای درکش ز گل

ترا کردگارست پروردگار

توی بنده و کردهٔ کردگار

چو گردن به اندیشه زیر آوری

ز هستی مکن پرسش و داوری

نشاید خور و خواب با آن نشست

که خستو نباشد بیزدان که هست

دلش کور باشد سرش بی‌خرد

خردمندش از مردمان نشمرد

فردوسی

خودت یه جوری ربطش بده .

آدمی را انسانیت آدم است ؟!

موفق باشی .
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi