کجا رفت راه و روش شهدا

خسته و کوفته، نصف شب از شناسایی برگشته بود. می بیند بچه ها در چادر خوابیدند، همان جا بیرون چادر می خوابد.بسیجی آمده بود نگهبان بعدی را بیدار کند،برای نگهبانی می بیند بیرون چادر کسی خوابیده است.
به تصور اینکه نگهبان شیفت بعدی است ، با قنداق اسلحه به پهلویش می زند و بلندش می کند و می گوید: پاشو ، نوبت پست شماست ... او هم بلند می شود، اسلحه را می گیرد و می رود سر پست و تا صبح نگهبانی می دهد!
صبح زود، نگهبان پست بعدی به آن بسیجی می گوید: چرا دیشب من رو بیدار نکردی؟! گفت مگه بیرون نخوابیده بودی؟ من تو را صدا زدم برای نگهبانی مگه تو نبودی؟
وقتی به محل نگهبانی می روند، می بینند فرمانده لشگر 17 علی بن ابیطالب(ع) مهدی زین الدین دارد نگهبانی می دهد!.
از خجالت سرشون را انداخته بودن پایین اما آقا مهدی هردوشان را بغل کرد و بوسید و مورد لطف قرار داد.



شادی روحش صلوات

کجایند فرماندهان و مسئولین بی ادعا
کجا رفت راه و روش شهدا
شهدا،شهدا،شهدا
شفاعت شرمنده ایم


خدایا اخلاق و اعمال ما را به اخلاق شهدا
مزیّن بگردان