شناسه خبر : 34044
شنبه 05 ارديبهشت 1394 , 09:50
اشتراک گذاری در :
عکس روز

حیف که نمی توانم...!

م.ر.ک.جانباز- حاج حسین جان! در زمانی و مکانی هستیم که نمی توانم وقتی شما از پست نگهبانی خط پدافندی برمی گردی، پوتین هایت را واکس بزنم. حیف نمی توانم لباس هایت را پنهانی بشویم. حیف نمی توانم عطر گل محمدی را وقتی توخوابی برلباس هایت بزنم.

 حیف نمی توانم شهردارت باشم وتمام ظرف های غذایت را بشویم. حیف نمی توانم به فرمانده بگویم پاس وکمین نزدیک ترین سنگر دفاعی به دشمن را بجای شما به من بدهد تا شما بیشتر خوابیده باشی. حیف نمی توانم موقعی که خوابی، کلاشت را تمیز و خشاب هایت را پر کنم...

 حیف نمی توانم روبرویت بایستم تا هر چه ناملایمات از زمانه دیدی را با من تسویه کنی. حیف نمی توانم رویت را ببوسم از طرف زمانه از تو عذرخواهی کنم .... حیف حیف حیف عزیز دلاور! هر چه دل تنگت می خواهد به حقیر بگو زیرا گوش زمانه سالهاست با ما بیگانه شده است ...خدا نگهدارت حسین جان عمرت زیاد و سایه ات استوار باشد. حسین جان ...ما هنوز هم روزی خوار جانفشانی امثال شمائیم حسین جان ... والسلام .

اینستاگرام
سلام جانباز م ر ک ... آفرین گلم .. از مهربونیت خوشم اومد در مقابل بد اخلاقی ....گرچه فقط انگار من بهت هیزم تر فروخته بودم که اونقدر اولش باهام بداخلاقی کردی ..؟
دلم می خواد درباره روح نوشتت احساسمو بگم ولی می ترسم یکی بیاد بگه بابا این قدر به کامنتا حساس نشو !
اما خداییش انگار داری با حسین حرف می زنی نه ؟ همون حسین که منم آرزو می کنم ای کاش فقط یه دقیقه در کنارش بودنو درک می کردم .. اما حیف که نه می تونستم کنار اون باشم نه به دیدار تو بیام ... بگذریم ..
می گم من که علم و غیب ندارم این حسین افسری اولین کامنت با اون یکی هردوشون یه نفرن ... شما از کجا فهمیدی ؟ از طریق همون لاهوتی و اینا !!؟
باسلام . برادر بزگوارم قنبر عزیز سلام .شما لطف دارید برادرم .
بس دراز است این حدیث خواجه گو
تاچه شد اموال آن مرد نکو
خواجه اندر آتش ودرد وحنین
صد پراکنده همی گفت این چنین
گه تناقص گاه ناز و گه نیاز
گاه سودای حقیقت ؛ گه مجاز
تا دم آخر دمی آخر بود
که عنایت با تو صاحی سر بود
اندرین ره می تراش و می خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش .
قنبر عزیز .... قنبر بزرگوار . قنبر خوش سخن . منش شما و همرزمان دیگر منش و مشی حسینی است ؛ مرام شمایان شیعه مطلق علویست ؛ علی دوستان علی وار رفتار میکنند؛ علی اخلاص عمل است و گذشت ؛ علی مرد دلسوزی بود و مرد کارزار نبرد با کذابان و جاعلان تاریخ ؛ شاه ولایتمداری که مالک اشترها خرسند از جان باختن در راه او بودند ؛ نجف اشرفی که تجلای بخشش و کرم در حین نمازش بود ؛ لاسیفی بود که تاریخ تاکنون وبعد ازآن بچشم خود نخواهد دید ؛ مقرب اللهی بود که خداوند در خانه خودش اورا به دنیا نمایان کرد ؛ اشکهای غلتانش را فقط چاهای سربسته به یاد دارند و بس .... روز ولادت امیرالمومنین ولایت محض اسلام ناب محمدی برشما وهمه همرزمان مبارک باد . والسلام .
سلام
جناب قنبرعزیز اره هر دو شون یک نفرند باور کن یک نفرند مگر چه تفاوتی دیدی که تعجب کردی عزیز گلم
جناب جانباز محترم (م ر ک)
تقدبم به شما دلاور
تاکوچه باغ خاطره هایم پلی بزن
شاید به خاطر اوری ان روزگار را
ان روزگار خوش که بهارش بهار بود
ان چشمه سار عاطفه ان سبزه زار را
یک شب بیا به رهگذر خاطرات من
تا بنگری مرا که چه دیوانه ام هنوز
پابند عشق وعهد قدیم وقدیمی ام
از عالمی به غیر تو بیگانه ام هنوز
جاری کن از نسیم خیالت به دفترم
ای شبنم خیال تو اب حیات من
بی یاد وذکر نام تو شعرم تمام نیست
بوی تو می دهد همه ی خاطرات من
ای یادگار شعر شکوه جوانی ام
هر غنچه شکفته شعرم نثار تو
پاییزام اگر چه درین فصل بی کسی
شادم ولی به یاد تو و نو بهار تو
باسلام . برادرم حسین افسری شما لطف دارید متشکرم .
انشااله در یوم الحساب شما با درجه افسران حسینی وارد بهشت شوید . والسلام .
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi