یکشنبه 03 خرداد 1394 , 12:58
خرمشهر در نگاه رهبری
رهبر معظم انقلاب: «خرمشهر معلوم میشود خیلی کمبود دارد باید ساخته شود این را زنده کنید، این مهمتر از مراسم است.»
فاش نیوز -با توجه به سالگرد آزاد سازی خرمشهر و حماسه سوم خرداد بخشی ازبیانات رهبر معظم انقلاب را طی سال های مختلف در رابطه با خرمشهر و دلاوری حماسه آفرینان هشت سال دفاع مقدس با هم مرور می کنیم .
رهبر معظم انقلاب در سال 85 فرمودند: «خرمشهر معلوم میشود خیلی کمبود دارد باید ساخته شود این را زنده کنید، این مهمتر از مراسم است.»
مجاهدت اثر دارد،دلیل فتح خرمشهر
ما باید عدالت و اخلاق را مستقر کنیم و جامعهی خود را به معنای واقعی اسلامی کنیم. این احتیاج دارد به کار و تلاش و ایمان و عمل صالح و مجاهدت در راه خدا. آیا این مجاهدت اثر دارد؟ آیا به نتیجه میرسد؟ بله. دلیل؛ سوم خرداد. دلیل؛ فتح خرمشهر. دلیل؛ هشت سال دفاع مقدس. شهید محمد جهانآرا که پدر بزرگوارش اینجا صحبت کرد، در کدام کلاس نظامی دوره دیده بود؟ شهدای عزیز ما کدامیک از ابزارهای پیشرفتهی نظامی را در اختیار داشتند؟
سرکشی رهبر انقلاب از خرمشهر
بنده در همان دوران غربت - وقتی خرمشهر در اشغال دشمنان بیگانه بود - نزدیک پل خرمشهر رفتم و به چشمِ خودم دیدم وضعیت چگونه است. فضا غمآلود و دلها سرشار از غصه بود و دشمن با اتکاء به نیروهای بیگانه که به او کمک میکردند - همین امریکا و غربیها و همین مدعیان دروغگو و منافق حقوق بشر - در خرمشهر مستقر شده بود. تانکهای او، وسایل پیشرفتهی او، هواپیماهای مدرن او، نیروهای تا دندان مسلح او؛ بچههای ما آر.پی.جی هم نداشتند؛ با تفنگ میجنگیدند؛ اما با ایمان و با صلابت. همین جوانان، با دست خالی، اما با دل پُر از امید و ایمان به خدا، بدون اینکه ابزار پیشرفتهیی داشته باشند و بدون اینکه دورههای جنگ را دیده باشند، وسط میدان رفتند و بر همهی آن عوامل غلبه پیدا کردند.
مژده تلفنی شهید صیاد شیرازی در روز فتح خرمشهر
روز سوم خرداد، همان ساعت اولی که رزمندگان ما خرمشهر را گرفته بودند، مرحوم شهید صیاد شیرازی به من تلفن کرد - بنده آن وقت رئیس جمهور بودم - و گزارش اوضاع جبهه را میداد. میگفت الان هزاران سرباز و افسر عراقی صف بستهاند، برای اینکه بیایند ما دستهایشان را ببندیم و اسیر شوند! قدرت معنوی یک ملت این است. فقط خرمشهر نیست - خرمشهر یک نماد است - کربلای ۵ ما هم همینطور بود؛ والفجر ۸ ما هم همینطور بود؛ فتوحات فراوان دیگر ما هم همینطور بود؛ عملیات خیبر و بدر و مجموعهی هشت سال دفاع مقدس ما هم همینطور بود. البته ناکامی و شکست هم داشتیم و شهید هم دادیم؛ میدان مبارزه است. به برکت ایمان شهیدان ما و ایمان شما پدران و مادران و همسران - که شماها هم پشت سر شهدا قرار دارید؛ چون اگر پدر شهید، مادر شهید و همسر شهید با او همدل و همایمان نباشند، او نمیتواند برود بجنگد - توانستید در این مبارزه پیروز شوید. این همان درسی است که باید همواره جلوی چشم ما باشد و به آن نگاه کنیم.مبارزهی مجدانهی توأم با ایمان، در همهی مراحل با پیروزی همراه است.۱۳۸۴/۰۳/۰۳
مقاومت محمّد جهانآرا و دیگر جوانان در خرمشهر
من مایلم اینجا یادی از «محمّد جهانآرا» شهید عزیزِ خرمشهر و شهدایی که در خرمشهرِ مظلوم آنطور مقاومت کردند بکنم. آنروزها بنده در اهواز از نزدیک شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلّحی نداشت؛ نه که صد و بیست هزار نداشت بلکه دههزار، پنج هزار هم نداشت. چند تانک تعمیریِ از کار افتاده را مرحوم شهید «اقاربپرست»- که افسر ارتشی بسیار متعهّدی بود- از خسروآباد به خرمشهر آورده بود، تعمیر کرد. (البته این مال بعد است. در قسمت اصلیِ خرمشهر که نیرویی نبود). محمّد جهانآرا و دیگر جوانان ما در مقابل نیروهای مهاجم عراقی- یک لشکر مجهّز زرهی عراقی با یک تیپ نیروی مخصوص و با نود قبضه توپ که شب و روز روی خرمشهر میبارید- سی و پنج روز مقاومت کردند. همانطور که روی بغداد موشک میزدند، خمپارهها و توپهای سنگین در خرمشهر روی خانههای مردم مرتّب میباریدند. بااینحال جوانان ما سی و پنج روز مقاومت کردند؛ اما بغداد سه روزه تسلیم شد! ملت ایران! به این جوانان و رزمندگانتان افتخار کنید. بعد هم که میخواستند خرمشهر را تحویل بگیرند، دوباره سپاه و ارتش و بسیج با نیرویی بهمراتب کمتر از نیروی عراقی رفتند خرمشهر را محاصره کردند و حدود پانزده هزار اسیر در یکی دو روز از عراقیها گرفتند. جنگ تحمیلی هشتسالهی ما، داستان عبرتآموز عجیبیاست. من نمیدانم چرا بعضیها در ارائهی مسائل افتخارآمیز دوران جنگ تحمیلی کوتاهی میکنند.۱۳۸۲/۰۱/۲۲
شجاع مردان خرمشهر
شهید محمد جهان آرا که پدر بزرگوارش اینجا صحبت کرد، در کدام کلاس نظامی دوره دیده بود؟ شهدای عزیز ما کدامیک از ابزارهای پیشرفتهی نظامی را در اختیار داشتند؟بنده در همان دوران غربت- وقتی خرمشهر در اشغال دشمنان بیگانه بود- نزدیک پل خرمشهر رفتم و به چشمِ خودم دیدم وضعیت چگونه است. فضا غمآلود و دلها سرشار از غصه بود و دشمن با اتکاء به نیروهای بیگانه که به او کمک میکردند- همین امریکا و غربیها و همین مدعیان دروغگو و منافق حقوق بشر- در خرمشهر مستقر شده بود. تانکهای او، وسایل پیشرفتهی او، هواپیماهای مدرن او، نیروهای تا دندان مسلح او؛ بچههای ما آر. پی. جی هم نداشتند؛ با تفنگ میجنگیدند؛ اما با ایمان و با صلابت. همین جوانان، با دست خالی، اما با دل پُر از امید و ایمان به خدا، بدون اینکه ابزار پیشرفتهای داشته باشند و بدون اینکه دورههای جنگ را دیده باشند، وسط میدان رفتند و بر همهی آن عوامل غلبه پیدا کردند.
روز سوم خرداد، همان ساعت اولی که رزمندگان ما خرمشهر را گرفته بودند، مرحوم شهید صیاد شیرازی به من تلفن کرد- بنده آن وقت رئیسجمهور بودم- و گزارش اوضاع جبهه را میداد. میگفت الآن هزاران سرباز و افسر عراقی صف بستهاند، برای اینکه بیایند ما دستهایشان را ببندیم و اسیر شوند!۱۳۸۴/۰۳/۰۳
شما جوانان عزیز، فرزندان عزیزِ من خواهش میکنم بروید شرح این عملیات [عملیات بیتالمقدس] را که خوشبختانه گوشهای از آن - فقط گوشهای از آن - نوشته شده است، با دقت بخوانید، ببینید چه اتفاق افتاد. ببینید جوانهای ما، مردان ما که آوردن نام همهی آنها یک کتاب طولانی را به وجود خواهد آورد، چه کردند. اگر بخواهیم کسانی را به عنوان نمونه و استثناء اسم بیاوریم، باید به افرادی شبیه «احمد متوسلیان» اشاره کنیم - سردار شجاع و آزاده و فداکار - که در این عملیات و در این رویاروئی بزرگ چه کردند؛ از چه نیروئی استفاده کردند. این جملهای که از امام بزرگوار ما نقل شده است و شما شنیدید که فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، دقیقترین و حکیمانهترین سخنی است که در این باب گفته شده است؛ عیناً همان «و ما رمیت اذ رمیت و لیکن اللَّه رمی».(۱) قدرت خدای متعال در دل رزمندگان، در اراده و عزم پولادین رزمندگان، در صبر رزمندگان، در بازوی توانای رزمندگان، در قدرت ابتکار رزمندگان تجلی پیدا کرد. دشمن متکی به ماده بود. معلوم است که قدرت مادی توان ایستادگی و رویاروئی با یک چنین هفت جوش معنویت و انسانیت را ندارد. همیشه همین جور است، امروز هم همین جور است عزیزان من! امروز هم قدرتهای مادی با همهی توانشان - با پولشان، با صنعتشان، با فناوری پیشرفتهشان، با پیشرفتهای علمیشان - قدرت مقابله و رویاروئی با آن مجموعهی انسانی که ایمان را، عزم را، همت را، فداکاری را شاخص و معیار کار خود گرفته، ندارند.۱۳۸۹/۰۳/۰۳
پیگیری رهبری درباره وضع کنونی خرمشهر
رهبر انقلاب به خانم حسینی(راوی کتاب دا) رو کردند و گفتند: والده شما خوب هستند خانم حسینی؟...
گفتگوی رهبر با خانم حسینی ادامه پیدا کرد. خانم حسینی گفت: من عهد کردهام هرجا دستم به مسئولی رسید...
رهبر ادامه داد که: بله میدانم... راجع به مشکلات خرمشهر پیگیر باشید...
معلوم شد قبلا هم حسینی به رهبر گله و شکایت وضع خرمشهر را کردهاست. حسینی تند تند راجع به مشکلات فرهنگی و نفوذ وهابیت و مسوولانِ کمکار صحبتهایی کرد و رهبر با آرامش گوش داد و جایی گفت: البته بگویم برای خرمشهر کارهای خوبی هم انجام شده که من با خبرم؛ هرچند شما یادِ دوران بچگی خودتان هستید و خاطرات قدمزدن کنار شط؛ که بله شاید آنطور نشده خرمشهر.
حسینی گفت: شما دفعه قبل گفتید مشکلات خرمشهر را بنویسم و بدهم به یکی از مسئولان. ولی با اینکه شماره من را گرفتند ولی تماسی گرفته نشد. چندبار دیگر هم نوشتم ولی...
گلهگذاری مفصل حسینی باعث شد یکی از مدیران اجرایی که آنجا بود، وارد معرکه بشود و همانجور دمدستی گزارشی از فعالیتهای در حال انجام در خرمشهر را بدهد.
رهبر حرفهای آن مدیر اجرایی را هم گوش کرد و گفت: اینها را که خودم میدانم، مساله الان این است که با ایشان تماس گرفته نشده.
بعدتر البته حسینی به رهبر گفت: ببخشید که جسارت کردم و رهبر جواب داد: عیبی ندارد، چه جسارتی!
صحبت در این مورد تا آخر جلسه ادامه داشت و حسینی پس از رفتن رهبر با آن آقای مسئول صحبتش راد ادامه داد: بله میدانم بودجه زیادی میرود خرمشهر... و مسئول اجرایی بالاخره قضیه را ختم کرد که: کلی که نمیشود، مصداقی بنویسید ما پیگیری میکنیم.
دیدار رهبر انقلاب با جمعی از مسئولان حوزه هنری و دست اندرکاران تولید و انتشار کتاب «دا»