شناسه خبر : 35651
سه شنبه 09 تير 1394 , 09:55
اشتراک گذاری در :
عکس روز

طلبه شهید محمود قاسمی

«شهید» لاله‌ای است که در باغ هستی می‌روید و به بهار و باغ آبرو می‌بخشد. شهیدان لاله‌های پرپرند در فصل داغداری، که گاهی چراغی را می‌مانند و می‌افروزند و گاهی داغی را که آتش افروزند، دیدگان بسیاری این داغهای جگرسوز را بدرقه کرده‌اند و جان‌های بسیاری در قفایشان، اشک حسرت از دیده افشانده‌اند.

در هفتمین روز از دی ماه سال 1337 در روستای گورت اصفهان، طلبه شهید محمود قاسمی دیده به دنیای خاکی گشود.

آموزگار دوران دبستان، باغبانی بود که شهد زیبای محبت را به کامش می ریخت.

محمود تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و مقطع راهنمایی را در شهر خوراسگان به پایان رساند و دبیرستان را در مدرسه نشاط آغاز نمود.

در کنار تحصیل روح آزادمنشانه اش وی را به خیابان می کشاند و در کنار مردم علیه رژیم شاهنشاهی شعار می داد و در جلسات مذهبی که در حقیقت انگیزه مبارزه او را برای پیروزی تقویت می کرد، شرکت می جست.

او فردی با محبت و پر شفقت بود.

از مردم دلجویی و به آنها کمک می نمود و از خلاقیت و ابتکار خود در جهت امور خیر بهره می برد.

محمود قاسمی در سال 1359 کوله بار سفر را بسته، به قم مهاجرت کرد و در مدرسه علمیه حقانی مشغول به تحصیل علوم حوزوی شد.

او بعد از مدتی تحصیل در قم به خدمت سربازی رفت و بعد از دو سال به حوزه بازگشت.

بعد از مدتی به همراه برادرش به مشهد رضوی رفت و در یکی از مدارس علمیه مشهد، مشغول به تحصیل شد.

در سال 1363 به حوزه علمیه قم بازگشت و در مدرسه علمیه شهیدین، مکاسب و رسائل و کتاب نهآیة الحکمه اثر شریف مرحوم علامه طباطبایی قدس سره را از محضر اساتید حوزه تلمذ کرد.

در همان سال ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دختری است که از او به یادگار مانده است.

وی سه بار به جبهه رفت. آخرین بار در ماه مبارک رمضان سال 1367 به جبهه اعزام شد؛ در آن روزهای حضورش در جبهه بود که زمزمة پذیرش قطعنامه، قرار از دل بی ‌قرارش ربوده بود و می دید دوستانش همه پر کشیده‌اند و او مانده است. در آن لحظات -که بغضی گلوگیر راه نفس را بسته بود- هواپیمایی در آسمان ظاهر شد. همه پناه گرفتند. صدای غرشی مهیب و دودی غلیظ راه تنفس را سد کرده بود. ‌صدایی مدام می ‌گفت: شیمیایی! شیمیایی! امّا چشمان محمود خورشید را می‌ دید و با صدایی از درونش زمزمه می کرد: «السلام علیک یا ابا عبد الله»

پیکرش را چون گل تبرک می کردند و در گلزار شهدای روستای گورت به خاک سپردند.

روحش شاد

.

اینستاگرام
خوشحالم و به وجودت افتخار میکنم،امیدوارم بتونم ادامه دهنده ی راهتون و مایه سرافرازی و سربلندیتون باشیم
به وجودتون افتخار ميکنيم
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi