شناسه خبر : 35738
شنبه 13 تير 1394 , 09:11
اشتراک گذاری در :
عکس روز

آقای انصاری شما آمدید...!

درمانده -  آقای انصاری میدانید بعد آمدن سفر یک روز شما به یزد.عکس العمل مدیر و معاونینش چه بوده است نتایج این سفر و دست آوردهای آن را میدانید آیا میدانید چرا خواستند تا سفرتان ۱۵ روز به عقب بیندازید؟

آیا میدانید نزدیک به دو سال پرسنل بخصوص آنان که وضعیت استخدامی شان درست نشده چند بار تهدید به اخراج و بیکاری شده اند؟

آیا میدانید در زمانی که بازرسان در یزد بودند دست اندر کاران همانگونه که دوشادوش شما در همه جا حضور داشتند همراه بازرسان نیز بودند و کمتر کسی می توانست آزادانه با آنها صحبت کند؟

برادر گرامی جناب آقای انصاری شما آمدید و گوشه ای ازمسائل و مشکلات را دیدید و شنیدید و دستور رفع و رجوع آن را دادید ولی نتیجه اش آن بود که این روزها عده ای با آن درگیرند؛ عده ای که چند سالی است به امید استخدامند تا بتوانند آینده ای را برای خود تامین و تضمین کنند، کسانی که اگر الان در بنیاد نبودند شاید مانند سایر همسالان و افراد مشابه خود در جایی مطمئن و فارغ از تحقیر و جسارت مشغول خدمت بودند.

به خدا ظلم است که چند سالی از عمرمان را در این اداره گذرانده ایم و فرصت های شغلی زیادی را از دست داده ایم چنین بلاتکلیف بمانیم و عده ای هنوز از راه نرسیده وضیعت خدمت آنها تنها بخاطر روابط نه بر اساس ضوابط روشن و مشخص شده است. نمی خواهیم بگوئیم چرا آنها استخدام شده اند نه، می گوئیم نگذارید ما بیشتر ازاین دیگر خجالت خانواده هایمان را بکشیم.

کد خبرنگار: 19
اینستاگرام
اوه اوه یزد چه خبره ! دوباره مدیر و تیمش دارندچکار میکند ؟ چرا نمیگذارید راحت باشند؟

این آب از سرچشمه گل آلود است !
شاهد -  بازرسا از تهران اومدند من جلوی در راهشونو سد کردم گفتم دو تا سوال دارم . حرفامو زدم. همه رنگ به رنگ شدند. دهن باز کردم جمله بعدی رو بگم بازرسه گفت قرار بود دوتا سوال بپرسی؟ یه جور نگاش کردم گفت برم بالا بازرسی !!! بعد میام ببینم چی می گی!

از پله ها که پایین می آمد مگسای دور شیرینی می خواستند مستقیم ببرنش بیرون ... اما خدایی بازرسه حواسش به من بود که در مقابلش به دیوار تکیه داده بودم و نگاه می کردم ببینم عکس العملش چیه ؟ اومد طرفم ... ولی این بار گفت بریم یه جایی بشینیم ... بردمش تو اتاق. حالا دور تا دور من پر و من یه نفر زبون دراز!! قول داده بودم یه سوال بپرسم و پرسیدم ...

بازرس متعجب بعد کلی توضیح و سوال از دورو بریا به من گفت ... من تا فردا اینجام همه این مسائلو بنویس بده دست مدیریت به من می رسونه ... نزدیک بود سکته کنم اما من به رو خودم نیاوردم و چشم قرائی گفتم اما تو دلم گفتم آره جون عمت !! « عمه ها منو ببخشن » بازرس رفت ... و می دانم چه حق ماموریتی هم گرفت ... نوش جونش اگه امثال ما بذاریم به خوشی از گلوش پایین بره !

این کار من باعث شد تا ۴سال بایکوت بایکوت بشم ... اما خدا با ماس اصلا خدا واسه ماس ... بعد چهار سال مدیره ..... ولش کن الان که حالام خوبه ... امیدوارم در این فرصت کوتاه باقیمانده واقعا خدمتگزار شما باشم ... ان الله مع الصابرین ... ان الله مع المتقین ... ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم .... انا فتحنا لک فتح مبینا ... خدا منو از نیکوکاران قرار بده به حق حرمت جانبازان و ایثارگران علی الخصوص فاش نیوزی ها
شهید صدوقی از مردم – برای مردم یازده هم تیر ماه یاد آور خاطره ای تلخ برای مردم یزد میباشد . در این روز آیت الله صدوقی به دست خفاش صفتان منافق در محراب نماز جمعه ترور شد و از عالم ملک به ملکوت پرکشید تا سندی باشد بر مظلومیت ملت غیور ایران و آزادمردانی که راحت خلق بر خود ترجیح میدادند . شهید صدوقی مردی بود ازجنس مردم که همواره در خدمت رسانی و خدمتگذاری مردم پیش قدم بود . او خود را وقف مردم میدانست وچون شعار با عملش همخوانی داشت همواره مورد احترام وتکریم آحاد مردم یزد وبلکه زجرکشیدگان و بلا زدگان این کشور اسلامی بود . شهید صدوقی همیشه با مردم و در میان مردم بود و از این رو نام و یاد شهید صدوقی در یزد ومیان یزدیها جاودان مانده است . بیت صدوقی بزرگ و فرزندش مرحوم حجت الاسلام محمد علی صدوقی همواره خانه امید دردمندان و مستمندان دیار دار العباده بوده است واز این رو مردم قدر شناس این دیار در مراسم سالگرد این شهید عزیز و فرزند برومندش فارغ از هیاهوی اداری و دعوت ارگانها ونهادهایی که برای مصادره مراسمش مسابقه میگذارند شرکت میکنند . واین همان مصداق حدیث : من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق میباشد. آنچه باعث تاسف و ناراحتی ست اینکه برخی از دستگاههای دولتی و مسئولین و مدیران آنها به ویژه بنیاد شهید استان یزد با نصب بنرهای مزین و منقش به آرم های بزرگ تبلیغاتی همواره در صدد استفاده تبلیغاتی از مراسم بزرگداشت این شهید عزیز دیارمان میباشند چنان که گویی اگر این ادارات نبودند شهید صدوقی محو شده بود و نامی از او برجا نمانده بود . زهی خیال باطل . این حضرات مدیران که برای ایستادن در ورودی مراسم و اهدائ تاج گل و نصب آرم تبلیغاتی اداراتشان در مراسم مسابقه میگذارند باید بدانند که رمز جاودانگی شهید صدوقی و بیت او و بلکه تک تک شهدا نه تنها هیچ ارتباطی به آنها و آرم ادارت آنها ندارد بلکه بدان جهت است که این طایفه شهدا از مردم و برای مردم بودند و از این رو تا همیشه تاریخ جاودانه خواهند ماند .شایسته است بیت شهید صدوقی چون گذشته از دولتی شدن مراسم جلوگیری نموده ومراقب سادگی و بی آلایشی مراسم باشد تا آرمهای رنگارنگ ادارات شائبه دولتی بودن مراسم در بین مردم شایع نشود . همچنین لازم است بنیاد شهید استان که داعیه اشاعه فرهنگ شهادت را دارد از چاپ آرم خود و نصب در مراسمها پرهیز نموده و به حق و با اعتقاد به این مهم بپردازد .چرا که چاپ آرم بنیاد و نصب آن در پیشاپیش مراسم ها ئی چون مراسم شهید صدوقی و عکسهای یادگاری مدیران نه تنها سبب افتخار نیست بلکه دلیلیست بر استفاده تبلیغاتی مسئولین این دستگاه . بی شک ترویج فرهنگ شهادت در چاپ آرم و اهدائ چند شاخه گل نیست بلکه مهمترین وظیفه و مهمترین کار آن است که بنیاد درصدد معرفی چهره خدوم و مردمی شهید صدوقی و ترویج رفتار خداپسندانه اش در جامعه باشد تا شهید صدوقی و امثال او الگویی باشند برای نسل جوان امروزی
می خواستم موضوعی را به اطلاع شما برسانم هرطور که صلاح می دانید به گوش مسئولین برسانید. باز مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد با همراهی تیم... خود دست به ظلمی بزرگ زده. در بنیاد شهید استان یزد تعدادی نیروی مشغول به خدمت هستند که به صورت کار معین کار می کنند که بعضی از آنها ده سال است که در بنیاد مشغول هستند در میان آنها فرزند جانباز. خواهر شهید نیز هستند.

  اکنون که مرکز مجوز تغییر وضعیت این 22 پرسنل را صادره کرده است تا پیمانی شوند این مدیر با کمال ... افرادی جدید را به کار گرفته است که بعضا" از آشنایان و دوستان خود او یا تیمش هستند تا این افراد بدون هیچ گونه سابقه کاری و در همین ابتدا بصورت پیمانی رسمی مشغول به کار بشوند.

 مگر اینجا بنیاد شهید و امور ایثارگران نیست و نباید از حق و حقوق ایثارگران دفاع شود؟ حال با این ظلم مدیر چه کسی قرار است حقاق حق کند و حق این تعداد  ایثارگر (فرزند جانباز. خواهر شهید) که نزدیک به 12 سال است در بنیاد کار می کند دفاع کرد و نگذارد به آنان ظلم شود. شما را به خدا این درست است؟ آیا این ظلم نیست؟ به کجا برویم و شکایت کنیم که صدای ما را بشنوند؟
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi