31 فروردين 1403 / ۱۰ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 35786
یکشنبه 14 تير 1394 , 13:31
یکشنبه 14 تير 1394 , 13:31
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
باید جریان داشته باشیم!
علیرضا رجایی
تفکر انقلابی و روحیه جهادی اساس تفکر بچه های انقلاب است
داریوش بهمن یار
روحیۀ ملی، عزت نفس، پهپاد و موشک نقطهزن
سید مهدی حسینی
وعده صادق!
امانالله دهقان فرد
دیوار خیبر فرو ریخت؛ پیدا و پنهان عملیات ایران
محمد ایمانی
پاسخ موشکی به موشهای صهیونیست
سیدحسین اخلاقیدوست
شگفتانه حمله تاریخساز!
محمدکاظم انبارلویی
ایران کلید حل معماهای محال است
احمدرضا بهمنیار
دیجیتالیسم، عیدانه و عقل فطری
سید مهدی حسینی
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
سلام حاجی دلم خیلی برات تنگ شده وقتی بچها را صف کردی هر گروهانی را به موقعیت های مختلف میفرستادی من 13 سال داشتم از ترس این که من را منطقه نفرستی زیر پاهایم یک حلبی 5 گیلوی گذاشتم تا قدم بلند دیده بشه همه را جدا کردی من ماندم تنها روی حلب 5 گیلوی ترس برم داشت نکند مرا خط نفرستی اما ابرو داری کردی حالا دلم گرفته واسه تو واسه همه بچهها حاج احمد میدونم در دو کوهه سرنوشت تعین میشد چرا مرا جایی فرستادی که برگردم چرا پارتی بازی کردی چرا خودت بر نگشتی تو از جنس این روزگار نبودی یاد همه شهدا بخیر تو که جاوید الاثر شدی ما را هم دعا کن دوست دارم .من شعر بلد نیستم این یک قطعه را برای دلم نوشتم /جبهه بود یگ قطه از خاک بهشت ./در دو کوهه مینوشتند سر نوشت /برای من سرنوشت خوبی نزدیددعا کن بعد از این شاید خدا خواست در باغ برایم باز شد همان کوچلو که همیشه دوست داره
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
نمونه شوخیهای شهید خرازی با بچههای لشکر
غلامحسین هاشمی
کمپوتی که مزهاش جاودانه شد!
محمد مجیدی
تقابل گشت ثارالله(ع) و القارعه با دسیسههای منافقین
سید مجتبی گنجی
سادهترین روش مبارزه که بعثیها را به ستوه آورد
محسن جامبزرگی
معرفی کتاب
مروری بر زندگینامه متوسلیان
احمد متوسلیان در سال 1332 هجری شمسی و در یکی از محلات جنوب شهر تهران به دنیا آمد. دوران تحصیل ابتدایی خود را در دبستان اسلامی «مصطفوی» به پایان برد. ضمن تحصیل، به پدرش که در بازار به شغل شیرینی فروشی اشتغال داشت، کمک میکرد. احمد در همان سال های نوجوانی با شرکت فعال در هیاتهای مذهبی و کلاسهای قرآن در مساجد جنوب شهر، از ظلم و جنایات رژیم منحوس پهلوی آگاه شد و با سن و سال کمی که داشت، قدم به میدان مبارزه با طاغوت گذاشت.
پس از پایان دوره ابتدایی، در هنرستان صنعتی، شبانه به تحصیل ادامه داد و در سال 1351 موفق به اخذ دیپلم شد. سپس به خدمت سربازی اعزام شد و در شیراز دوره تخصصی تانک را گذراند و پس از آن، به سرپل ذهاب اعزام شد.
او در دوران سربازی، فردی مذهبی و مومن بود و در بحثها، مخالفت خود را با رژیم ستمشاهی بیان میکرد. پس از اتمام خدمت سربازی، در یک شرکت تاسیساتی خصوصی استخدام شد و بعد از چند ماه، به خرمآباد منتقل شد و به فعالیتهای سیاسی- تبلیغی خود ادامه داد تا اینکه پس از مدتها تعقیب و گریز، در سال 1354 توسط اکیپی از کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک دستگیر و روانه زندان شد و مدت پنج ماه را در زندان مخوف فلکالافلاک خرمآباد در سلولی انفرادی گذراند.
به روایت همرزمانش، با وجود تحمل شکنجههای جسمی و روحی فراوان، حسرت شنیدن یک آخ را هم بر دل سیاه مزدوران ساواک گذاشت تا اینکه او را به بند عمومی منتقل کردند و حدود نه ماه را نیز در آنجا گذراند و با بالاگرفتن موج انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد و به آغوش ملت بازگشت.
پس از آزادی، در شروع قیامهای خونین قم و تبریز در سال 1356، نقش رابط و هماهنگ کننده تظاهرات را در محلات جنوبی تهران عهدهدار شد و رابطهای تنگاتنگ با حرکتهای مکتبی محافل دانشجویی و روحانیت مبارز تهران داشت.
با پیروزی معجزه آسای انقلاب اسلامی، مسئولیت تشکیل کمیته انقلاب اسلامی محل خویش را عهدهدار شد. پس از شکلگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این ارگان پیوست و دوشادوش سایر همرزمانش با حداقل امکانات موجود به سازماندهی نیروها همت گماشت.
پس از شروع قائله کردستان در اسفندماه سال 1357 به همراه 66 تن از همرزمانش داوطلبانه عازم بوکان شد و به دلیل ابتکار عمل هوشیارانه و فرماندهی قاطع خود توانست کلیه اشرار مسلح را متواری کند و منطقه را از لوث وجود ضدانقلابیون که در راس آنها دمکرات ها قرار داشتند، پاکسازی کند. او پس از تثبیت مواضع نیروهای انقلاب در بوکان، به شهرهای سقز و بانه رفت.
حاج احمد نسبت به شهدا و خانوادههای محترمشان احترام خاصی قایل بود و در هر فرصتی به مزار شهدا میرفت و برای رسیدگی به معضلات و حوائج خانوادههای این عزیزان تلاش میکرد و در غم فراق همرزمانش میسوخت.پژوهشگر سید روح اله امینی .