چهارشنبه 31 تير 1394 , 10:22
حال و روز علی موجی ها!
م.ر.ک.جانباز- توی محل بهش میگن علی موجی!! یه اسم دیگه ام داره. علی صلواتی!! آخه مثل اینکه سی سال پیش این جورکه بابام تعریف می کنه علی صلواتی مرد جا افتاده و اسم و رسم داری توی محل بوده ... وقتی که رفت جبهه موجی شد و یه سال توی بیمارستان بود و بعد میگن از اون موقع هر روز سوار اتوبوسای آذری میشه.
تا اونجام پدر مردمو در میاره انقده که واسه امام زمان و رهبر و رزمندگان و خونواده هاشون صلوات میفرسته. بعدش سوار اتوبوس برگشتی میشه و دوباره واسه مردم صلوات تا خود محله! گاهی میشه صدای گلوش میگیره و چند روزی هم سایلنت صلوات میفرسته !! چی بگم داداش موجیه دیگه !!!! موجی !!!! در اصطلاح عامیانه ما به آنها می گوییم: «موجی...موج زده!»
رواج این اصطلاح منفی در جامعه پس از جنگ ایران به حدی بود که حتی به صورت ضرب المثل و استعاره هم در آمد و افراد در شوخی های خود، به کسی که واکنش های آنی از خود نشان می دهد می گویند: «موجی!»
اصطلاحی که در سال های اخیر برای آنها به کار برده می شود همین «جانباز اعصاب و روان» است. این گروه از افراد از عارضه درمان ناپذیری به نامPTSD: Post-traumatic stress disorder یا استرس پس از سانحه رنج می برند.
جانبازی که دچار آسیب بدنی شده را میتوان به حالت عادی بازگرداند یا مداوا کرد. اما جانباز اعصاب و روان هیچ گاه به طور قطع مداوا نمی شود و هیچ گاه نمیتوان یک جانباز اعصاب و روان را به طور قطع سالم دانست و از بیمارستان راهی خانه کرد. آنها همیشه در مرز سلامت و جنون قرار دارند. از دیگر عوارض روحی این جانبازان میتوان به افسردگی شدید Major Depretion به سر می برند و یا حالت توهم و روان پریشی Psychosis اشاره کرد. در صحبتها و هم کلامی هایی که با این افراد انجام می شود میتوان این روان پریشی را دید. از این رو حرف های آنها را هم میتوان باور کرد و هم میتوان باور نکرد و به دنبال صحت و سقمشان رفت.
بیشتر جراحت های روحی از این دست، در اثر موج گرفتگی ایجاد می شود. همانطور که کم و بیش می دانیم موج گرفتگی در اثر انفجار اسلحه هایی انفجاری مثل بمب، مین، نارنجک، خمپاره و... اتفاق می افتد که پس از انفجار، یک جریان هوای فشرده را در اطراف خود ایجاد می کنند. این جریان هوا هم میتواند جسم افراد را دچار نقص هایی همچون پاره شدن شدن پرده صماخ، عصب بینایی و حتی اختلالات جلدی کند و هم میتواند از نظر روانی به عنوان یک تسریع کننده و تشدیدکننده استرس های پس از سانحه عمل کند. حتی اتفاق افتاده که موج گرفتگی هیچ آسیب جسمی به فرد وارد نکرده، اما او از لحاظ روانی به شدت آسیب دیده است.
بسیاری از جانبازان اعصاب و روان در روزهای بعد از جنگ دچار عوارض عصبی آن شده اند. این عوارض میتوانند با دیدن یک صحنه حادثه مثل تصادف، یک ناملایمت مثل از دست دادن مال و یا جدایی و حتی یک مشاجره با همسر و یا همسایه خود را نشان دهند و از آن به بعد است که این افراد دچار بزرگترین مشکل خود می شوند که همان دید منفی جامعه ایرانی به آنهاست. به صراحت میتوان ادعا کرد که در جامعه ایرانی، داشتن بیماری روحی و روانی همانند یک ناسزا میماند.
آیا خود شما در مواجه با جانبازی که یک عضو بدنش را از دست داده، همان رفتاری را می کنید که در مقابل یک جانباز اعصاب و روان انجام می دهید؟ حتی مردم هم فراموش کرده اند که این افراد به چه دلیل در عنفوان جوانی جان خود را برای همین مردم و کشور به خطر انداخته اند وحالا قرار است یک عمر در این حال و روز، زندگی خود را رسما تباه کنند. حال و روزی که هیچ کس جرات مقابله با یک دقیقه آن را ندارد.
بسیاری از خانواده ها در ابتدای بروز عوارض روانی جانباز، سعی می کنند به نوعی خود را فریب دهند. در ابتدا به سراغ تجویزها و مسکن های معمولی و حتی مواد مخدر می روند و یا فرد را وادار به ازدواج می کنند که مثلاً او به آرامش برسد. اما این اقدامات، مشکلات اجتماعی این خانواده ها را چند برابر می کند.
نکته مهمی که برای روشن تر شدن ذهن عموم مردم باید گفت این است که عارضه روانی PTSD فقط مختص جانبازان جنگی نیست. این مطلب شاید در فراموش کردن واژه «موجی» کمک بزرگی کند. بسیاری از کودکان بم هم دچار عارضه PTSD شده اند. حتی یک تصادف هم ممکن است به این بیماری منتهی شود. از طرف دیگر، مشکل اعصاب و روان جانبازان جنگی فقط از موج گرفتگی حاصل نمی شود. بسیاری از مبتلایان به PTSD در اثر یادآوری مرگ تلخ دوستان و همرزمان، یا صحنه های بیرحمانه ای که در درگیری های تن به تن رخ دادند، به این مشکل دچار شده اند.
خدایا چنان کن ؛ سرانجام کار ؛ تو خشنود باشی و ؛ ما رستگار ... والسلام.