شناسه خبر : 37957
جمعه 17 مهر 1394 , 18:14
اشتراک گذاری در :
عکس روز

جانبازان با ویلچرمحشورمی شوند!

جانبازی از زاهدان آمده بود که تمام بدنش رعشه دارد. با آن همه سختی خودش را به تهران رسانده، سه یا چهار ساعت منتظر مانده تا هماهنگی ها انجام شود.... به نظر شما این چیزی جز عشق می تواند باشد؟.... و قطرات اشکی است که چهره اش را نوازش می کند.

فاش نیوز -  در هفته دفاع مقدس  بر آن شدیم که یادی کنیم از بزرگ مردانی کوچک که روزگاری به فرمان پیر و مرادشان با دستان خالی اما با قدرت ایمان پای در رکاب عاشقی شدند  و جان شیرینشان را در کف دست گرفته و در مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادند و در این راه مقدس دست  و پاهای خاکی شان افلاکی شد.
اکبر بهرامی از جمله جانبازان دوپاقطع پا (راست قامت)، عضو هیات موسس جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی و از جانبازان نام آشنای ۷۰ درصدی می باشد که چند روز پیش به همراه تعدادی از  جانبازان سراسرکشور برای دیدار با حضرت آقا مشرف شدند. فرصتی دست داد تا در محل اقامتشان به دیدارش برویم. وی با گرمی از این دیدار استقبال می کند و از اینکه فاش نیوز جامعه ایثارگر را از خود می داند و همواره سراغ  قشر جانباز می رود بسیار فروتنانه سپاسگزاری می کند.


چیزی که در لحظه اول نظرم را جلب می کند روحیه بالا و صبوری این مرد بزرگ است. او علاوه بر 70 درصدجانبازی،  از عارضه کلیوی نیز در رنج است و هفته ای 2-3 بار دیالیز می شود و امروز هم پس ازپایان مصاحبه وقت دیالیز دارد. با این وجود برای ما هم وقت می گذارد و در کمال آرامش همکلاممان می شود. بسیار پرانرژی است و انرژی مضاعف امروزش را  هم از دیدار با رهبر و مقتدایش می داند. زمانی که از حال و هوای دیدارش با رهبری سوال می کنم احساس می کنم تک تک سلولهایش جانی دوباره می گیرند و می گوید: دیدار با حضرت آقا با جانبازان دیدار عاشق و معشوق بود.


وی زمانی که تنها 16 بهار از زندگی اش را پشت سر گذاشته بود، یک شبه ره صدساله را می پیماید و به صورت بسیجی داوطلب به نیروهای شهید چمران می پیوندد و سال 1360  نیز در منطقه دهلاویه سوسنگرد مدال افتخار جانبازی بر سینه اش می نشیند.

فاش نیوز: آقای بهرامی از حال و هوای روزهای اول انقلاب و جنگ بگویید.

پس از پیروزی انقلاب شور و هیجانی بر جامعه حاکم شده بود و پس از آن دستور حضرت امام مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی اکثر محله های جنوب شهر را پرجوش کرده بود. ما هم  در محله جاده ساوه زندگی می کردیم که کم کم زمزمه های حمله عراق به مرزها شنیده شد و دفاع از خاک کشورمان را وظیفه خود دانستیم.


فاش نیوز: واکنش خانواده تان از به جبهه رفتن شما چه بود؟

- پدرم کمی مخالف بود. زمانی که برایش استدلال آوردم و گفتم که اگر دزدی به خانه شما حمله کند آیا شما سکوت می کنید؟  قطعا" شما به دفاع  می پردازید. ایشان وقتی استدلال مرا شنید دیگر مخالفتی نکرد و پذیرفت دفاع از ناموس و شرف کشورمان واجب کفایی است.


فاش نیوز: از برنامه های اعزامتان بگویید؟

- ابتدا ثبت نام کردم. برنامه آموزش با مسوولیت نظامی شهیدچمران و به رهبری حضرت آقا بود که به جبهه  جنوب اعزام شدیم.


فاش نیوز: پاهایتان چطور آسمانی شد؟

- در تاریخ 25/3/60 در منطقه عملیاتی دهلاویه در سوسنگرد دو روز درگیربودیم. شب که عراق پاتک زد من پشت تیربار بودم. خدا رحمت کند شهید رجوی را، به من گفت یک خمپاره 60 و یک آرپی جی زن بردار و در کانالی که - ایران قبلا" آن کانال را سد کرده بود و پرآب بود و حالا خشک شده بود - برو تا دشمن از پشت نتواند نیروهایمان را قیچی کند. من هم خمپاره و آرپی جی زن را برداشتم و داخل کانال خشکه مستقر شدیم. ابتدا کور شلیک می کردیم اما چهار– پنج دقیقه بعد شلیک های زیادی به سمت کانال خشکه شد که نشان دهنده این بود که تانکهای عراقی از پشت به سوی ما می آمدند. ساعت 2 یا 3 نیمه شب بود و درگیری به قدری شدید شد که تیراندازی دیگر برای ما امکان پذیر نبود چون لوله اسلحه ام داشت منفجر می شد. به کمکم گفتم بروجای دیگر دراز بکش و خودم آتش اسلحه را خواباندم. سرخی لوله تفنگ من گرایی برای دشمن شده بود که  خمپاره انداز دشمن موضع مرا هدف گرفت. خمپاره نزدیک  نیم متری من فرود آمد من را بالا برد و به زمین کوبید و به پشت به زمین افتادم. سرم را بالا آوردم دیدم پای چپم قطع شده و پای راستم هست. من قبلا" هم ترکش خورده بودم و زخمی هم شده بودم. با خودم گفتم بلند می شوم و لی لی کنان خودم را عقب می کشم تا بچه های دیگرمرا اینگونه نببینند و تضعف روحیه نشوند. آمدم خودم را بلند کنم که دیدم نمی توانم. جراحات آنقدر سخت بود که بچه ها به کمکم آمدند و مرا داخل پتو انداختند و یک مسافت طولانی را پیاده آوردند و داخل آمبولانس گذاشتند. شهید هوشنگ امیرفتحی هرچه راننده آمبولانس را صدا زد پیدایش نکرد و خودش پشت آمبولانس پرید و مرا سریع به بیمارستان صحرایی رساند و از هوش رفتم. بعد از سه روز که به هوش آمدم ، فهمیدم که پاهایم را از دست داده ام.


فاش نیوز: با مجروحیتتان چطور کنار آمدید؟

- زمانی که در بیمارستان به هوش آمدم ملافه ای را روی پاهایم دیدم که دوطرف آن را به تخت بسته بودند و دو دستم را که یکی خون وصل بود و یکی هم سرم قرار داشت را هم بسته بودند. از پرستار خواستم که دستم را باز کند تا ملافه را کنار بزنم گفت: چیزی نشده! گفتم من خودم می دانم پاهایم قطع شده. وقتی ملافه را کنار زد در آن لحظه فقط از خدا تنها چیزی که خواستم این بود که آنقدر به من توانایی دهد که بتوانم به این معلولیت غلبه پیدا کنم که دعایم واقعا" مستجاب شد. الان خدا توانایی به من داده که روزهایی از 8 صبح تا 10 شب روی همین ویلچر نشسته ام و کار کرده ام.


فاش نیوز: از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است، از دیدارتان با حضرت آقا بفرمایید.

- دیدار با حضرت آقا دیدار عاشق و معشوق بود. ازمجنون پرسیدند:  لیلی چه حسنی دارد که تو را چنین مجنون خود ساخته است گفت: تو مو می بینی و من پیچش مو!  واقعیت این است که دیدار حضرت آقا وصف ناپذیر است و در کلام نمی آید. عشق است و دیگرهیچ. امروز جانبازی از زاهدان آمده بود که تمام بدنش رعشه دارد. با آن همه سختی خودش را به تهران رسانده، سه یا چهار ساعت منتظر مانده تا هماهنگی ها انجام شود.... به نظر شما این چیزی جز عشق می تواند باشد؟.... و قطرات اشکی است که چهره اش را نوازش می کند.


  فاش نیوز: در هفته دفاع مقدس هستیم. از خاطرات طلایی آن دوران برایمان بگویید.

- خاطرم هست که یک بار برای شناسایی و آزادسازی ارتفاعات الله اکبر که بلندترین نقطه دشت آزادگان بود رفته بودیم. قرار بود در این ارتفاعات عملیات شود. پیرمردی همراه ما بود که شور و حال عجیبی داشت و با فنون جنگی بسیار آشنا بود. در ارتفاعات که با عراقی ها مواجه و درگیر شدیم ایشان اسیر شدند. بعد از اسارت متوجه شدیم که ایشان شهید ابوترابی بودند که ناشناس و در کمال سادگی مانند یک بسیجی در جبهه حضور داشتند.


 فاش نیوز: سخنی با جوانان امروز؟

- جوان ایرانی هیچ گاه بیگانه پرست نیست. همین جوانانی که امروز شاید به نظر من و شما ظاهر خیلی موجهی نداشته باشد اما به وقت خودش از من انقلابی تر می شود. باید جاذبه داشته باشیم و جوانان را جذب کنیم.


فاش نیوز: از مسوولان بنیادشهید و امور ایثارگران چه انتظاراتی دارید؟

- من همیشه این گله را از مسوولان بنیاد دارم. بنیادشهید متولی امور جانبازان است. من به حضرت آقا هم عرض کردم ما کاروان هایی را در قالب کاروان های عاشورا به کربلای معلی اعزام می کنیم و تا به امروز هم دو دوره اعزام  داشته ایم. این اعزام ها هم یک نوع شور و نشاط را برای جانباز به ارمغان می آورد و از سوی دیگر نظام می بیند که جانبازش هنوز زنده است و جانباز هم حس می کند هنوز برای نظام و برای ملت زنده است. اما توانایی جسمی جانباز اجازه نمی دهد که  به تنهایی به این سفر برود. اگر فردی از خانواده جانباز همراهش باشد قطعا" کمک خوبی برای جانبار خواهد بود.

نکته بعدی وقتی جانباز وارد خاک عراق می شود آن عراقی وقتی می بیند جانباز ایرانی با چه عزت و سربلندی به پابوس حضرت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) آمده، غبطه می خورند. روزی خدمت یک  حاج آقا کربلایی بودم. ایشان به من  گفتند: شما جانبازان در آن دنیا با همین ویلچر محشور می شوید. تمام انبیا و اولیا به حال شما غبطه می خورند. ببینید یک عراقی از یک جانباز اینطور تعریف و بیان می کند یعنی ارج و قرب جانباز هم حفظ می شود. مسوولین کشوری آنچه در توان دارند انجام می دهند. البته کوتاهی هایی هم می شود. اما انتظاری که از بنیاد می رود آنها عمل نمی کنند. ما در خصوص  اجرای قانون جامع که قانون خدمات رسانی به ایثارگران است گله داریم. این قوانین برای خدمات به جانباز و ایثارگر حیاتی است. بعد از ده سال که بین دولت و مجلس و تشخیص مصلحت این قانون در رفت و آمد بود بالاخره به تصویب رسید. الان سه سال است که تصویب شده ولی دریغ از یک "بند" آن که اجرایی شود. در حالی که هر قانونی پس از تصویب، یک هفته بعد به موسسات ابلاغ می شود. من جانباز 34 سال است که روی این ویلچر هستم. هر کدام از ما با بیماری های زیادی مواجه هستیم. خود من با هر وعده 16 قرص مصرف می کنم که بتوانم سرپا باشم اما از خدماتم به ایثارگران کم نمی گذارم. حضرت امام(ره) یک جمله دارند که می فرمایند: خدمت به ایثارگر خدمت به نبی اکرم(ص) است.


فاش نیوز: سخن پایانی؟

- از مسوولان بنیاد تقاضا دارم بیشتر به قشر جانباز توجه داشته باشند. مخصوصا" قشر جانبازان اعصاب و روان که بسیار مظلوم هستند. بحث درمان و دارو این قشر از جانبازان را باید جدی گرفت و با صرف هزینه مالی جبران کرد.

کد خبرنگار: 17
اینستاگرام
فداي شما عزيز بشم كه با اين حالتون به فكرجانبازان اعصاب وروان هستيد.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi