دوشنبه 20 مهر 1394 , 11:16
حاشیه ای از تشییع پیکر سردار حسین همدانی؛
نفس زنان و لنگان در بدرقه ی فرمانده
گوشه ای از حیاط حسینیه حضرت زهرا (س) نشسته بودند و زار می زدند، از فراغ فرمانده شان هر چند که یکی با پا و دیگری با اهدای تنفس ساده اش ، دین خود را به کشور و نظام و انقلاب و اسلام ، ادا کرده بودند
فاش نیوز- حسن شمشادی خبرنگار واحد مرکزی خبر در سوریه که مدتی است به تهران بازگشته است دیروز در جمع تشییع کنندگان پیکر سردار شهید حسین همدانی حاضر شد و حاشیه ای از حضور دو جانباز را در این مراسم در صفحه ی اینستاگرامش چنین نوشت :
گوشه ای از حیاط حسینیه حضرت زهرا (س) نشسته بودند و زار می زدند، از فراغ فرمانده شان
هر چند که یکی با پا و دیگری با اهدای تنفس ساده اش ، دین خود را به کشور و نظام و انقلاب و اسلام ، ادا کرده بودند ، اما خود را جا مانده و باز مانده از خیل یاران سفر کرده می دانستند و حسرت می خوردند ، از اینکه فرمانده شان رفت و آنها مثل من و مثل خیلی از ما ها ،زمین گیر شدند و شدیم و زمینی ماندند و ماندیم.
کپسول اکسیژن همراهش ، کمکش می کرد تا اندک نفسی به سختی بکشد و از حبیب سپاه بگوید.
از تواضع و اخلاقش ، از مدیریت میدانیش و دلسوزیش ، از آرزوی سفرش ب آسمان می گفت و می گریست و به سختی نفس .. نفس... می کشید و من همچنان مبهوت مانده بودم و به بد احوالی خود می اندیشیدم.
پ.ن یک: همین امروز در حاشیه مراسم تشییع سردار حاج حسین همدانی عزیزمان در تهران
پ.ن دو: از همه سن و سال و تیپ و سلیقه و گرایش آمده بودند ، به احترام سردار
پ.ن سه: شک ندارم که همدانی های عزیز و قدر شناس و قدر دان فردا در آیین تشییع و خاکسپاری حاج حسین سنگ تمام می گذارند .
من در بیچارگی ها و درماندگی های دنیایم سخت حسرت، یا حتی با جسارتی غریبانه بگویم، حسادت شهادت شهیدان را، در گلوئی بغض آلود به سختی فرو میخورم.
خدایا این چه ماندنی چرکین است.
دلم سخت به حال خودم میسوزد، یاران شهیدمان مددی.