چهارشنبه 27 آبان 1394 , 13:05
شکوائیه کارمندجانباز بنیاد یزد
کارمند و جانباز تبعیدی یزد - قریب به دو سالی است که یکی از پرسنل بنیاد شهید سابق بعنوان مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد منتخب و منتصب شده است. متأسفانه شاهدیم که ایثارگر ستیزی در این اداره هر چند روزی به رنگ و شکلی خود نمایی می کند. یک روز بخاطر یک تذکر و درخواست عمل به وظیفه قانونی باعث تنزل جایگاه و تبعید جانباز می شود و روزی دیگر با دستاویز قرار دادن تجمیع دو معاونت، جانبازی را در حاشیه قرار می دهند و یک روز هم به بهانه تمرد از دستور و هماهنگی جهت آوردن بازرسین به استان٬ بازرس جانباز را از سمت خود عزل و او را تهدید به معرفی به تخلفات اداری می کنند و برای تکمیل اعمال خود و نشان دادن ابزار قدرت خود اقدام به کسر مرخصی و اضافه کاری و کاهش حقوق آنان می نمایند!
براستی دلیل حقیقی این رفتارها چیست؟! اینکه همه این افراد از پرسنل بنیاد جانبازان سابق هستند شاید دلیل چنین رفتاری باشد! از سوی دیگر برای اینکه ایثارگران اداره به جایگاهی که هم توان و هم تخصص آن را دارند نرسند چه دروغ ها و تهمت ها واهانت ها که به پرسنل روا نمی دارند! اگر کسی کوچکترین انتقادی به عملکرد و رفتارشان داشته باشد تبعات سخت و جبران ناپذیری برای او در پی دارد به گونه ای که فرد منتقد را همتراز با افراد مخالف با اندیشه های امام خمینی(ره) قلمداد می کنند!
عدم انتقاد پذیری ٬ نداشتن صداقت و وجود تبعیص جایگاه آن در بین پرسنل بنیاد شهید و بنیاد جانبازان . وقتی اداره ای که به فرموده امام راحل (ره) خدمت در آن در رأس خدمتهاست و فلسفه وجودی آن رسیدگی و حل مشکلات ایثارگران و خانواده آنان می باشد و قوانین موجود همگی برای تسهیل و تسریع در امور شغلی ٬ فرهنگی ٬ درمانی و رعایت شأن و منزلت آنان تدوین شده، با پرسنل خود، بخصوص ایثارگران چنین رفتار می کند دیگر چه انتظار ی باید از دیگر دستگاهها و ادارات داشت؟ براستی هیچ مقامی٬ پاسخگوی این تبعیض ها و تحقیرهاهست؟
قصهٔ علی دوغی و رجب ماست بنده ؛ که هر وقت ماستای رجب ترش میشد ؛ علی دوغی عزیز دوست داشتنی رجب ماست بند بود . قصه عاشقان بود و خنیاگران مواجب خوار؛ ایثار گران بدو .....قوانین صدمن یه غاز وکلا بدو ... شما که اهل حرف بی عملید چرا دشنهٔ داشاکلی بستید ؛ شما که مرد گود زورخونه نیستید ؛ چرا کباده زن گود شدید . شما که مرام و مسلک جماعت رزمنده و جانباز رو نمی دونید و واقف نیستید ؛ چرا حسین حسین میکنید .
قصهٔ شما شده مثل چوپان دروغگو ...
نه کاتب خوبی هستید ونه گزمه خوبی ؛ پس چرا ادعای داروغه بودن میکنید . تا وقتی که جوجه کباب دیروزی سر دلتون گیر کرده سفارش سلطانی ندید .
با لا غیرتآ بقول جنوبیا یک کلام به بچه ها بگید خلاص .
آخه ما خودمون خونه ایم آبرومون رودخونست ... آبرو واسه ما نذاشتید جماعت مخلص جانباز و رزمنده رو رها کنید ؛ برید دنبال کیش و مات کردن همدیگه ؛ برید تیر خلاصتونو بهم بزنید چرا با دم شیر مرد جماعت بازی میکنید؟ همهٔ دنیا مال شما؛ اصلا سند منگوله دار بنام شما ؛ برای ما همین عشق ولایت و وطن پرستی کافیه ؛ همین که میدونیم یکی غم مارو میخوره دوستمون داره ؛ قبولمون داره دست نوازشش همیشه رو سرمونه کافیه به غیر ایران همه دنیا مال شما
تهرانم که تعطیل اصلا" کار ندارن تو استانها چه خبره
بازرسی . حراست / ریاست / همه تو تهرون دنبال کار خودشونن
دوران ایثارگری تمام شده
آقابا سایت بنیاد شهیدکه نمیتونیم با جنا ب آقای شهیدی مکاتبه کنیم چون مشکل فنی داره شما یه جور انتقال بدین
زشته یزد معروف به دار المومنینه