یکشنبه 01 آذر 1394 , 08:32
و گر نه همه چیز بر باد است!؟
محمدرضا سابقی - شرح ماجرای انباشت ثروت توسط سرمایه داران انسان نما به هر شکل و روشی!! و شکاف فقر و غنا آنقدر طولانی است که نه این قلم بلکه کمتر قلمی قدرت و توان تحریر آن را دارد..
فساد هولناک و بی هویتی و جنایات بیشمار سرمایه داران دنیا پرست که مثنوی هفتاد من کاغذ هم قابلیت ثبت و نگارش آن را ندارد...
اما از دیگر سو..
مثلابه این سوی جامعه که اکثریت مردم را شامل می شود(مستضعفان و محرومین!!) ..و اقشار متوسط و نیازمند را می نگریم//...قشرهای کم درآمد، عیالوار، از کار افتاده، بی سرپرست، بی خانمان مستأجر با اجاره بهای سنگین. خانواده هائی که با عائله پنج شش نفره در یک یا دو اطاق محقر یا زاغه ها به سر می برند، خرج زندگی و تحصیل و لباس فرزندانشان را ندارند در چنین شرائطی فکر کنید چه اتفاق می افتد. فرزندان جوان و نوجوان و دختران دم بخت از یکسو تهی دستی پدر و رنج مادر خود را می بینند و از سوی دیگر پسران و دختران پول دار با لباسها و مدلها و ماشین های آنچنانی و گرانقیمت با رفتارهای عجیب و ناهنجارشان...
در چنین فضای آکنده از بی عدالتی و تبعیض چه می کنند؟ آنها که اصالت دینی و اعتقادی و خانوادگی آنان را محدود کرده است با صبر و عقده های روحی و خواسته های سرکوفته روزگاری را با تلخی و رنج می گذرانند تا شاید فرجی شود و سامانی در زندگی پیدا کنند در میان این خانواده های نیازمند بسیارند که از چنین مصونیت اخلاقی و تربیتی و خانوادگی برخوردار نیستند اینها بندها را پاره می کنند، راه فرار از خانه را پیش می گیرند دختر یا پسری که از خانه بیرون شد در پی یک پناهگاه می گردد تا خواسته های دل خود را آنجا پیدا کند.
این پناهگاه ها همواره مطمئن نیستند، بلکه عمدتاً صیادانی هستند که در پی صید ارزان در خیابان های شهر و ترمینال ها و پارک ها پرسه می زنند تا صید خود را به چنگ آورند و با اندک بهائی به دام اندازند و آنان را روانه خانه های تیمی فساد و فحشاء کنند. آمار و ارقام دختران فراری هر روز چهره زشت و ننگین فقر و بی عدالتی و نابسامانی شرائط خانوادگی را در جامعه به تصویر می کشد، اغلب این دختران که در سن و سال نه چندان بالا به دام فساد و فحشاء می افتند در این شرائط رشد می کنند، بخشی از آلودگی های اخلاقی و مفاسد اجتماعی و مواد مخدر و فساد جنسی در این مرداب و لجن زار تولید می شود و به جامعه پخش می گردد.
آیا مسئولیت حکومت در این اوضاع و احوال چیست؟ مگر در روایت نخوانده ایم که هرگاه فقر داخل سرزمینی شد دین و ایمان از دروازه دیگر آن دیار بیرون می رود؟ تجربه تلخ استضعاف و بهره کشی از زنان و دختران در جهان مستضعفان ماجرای اسفباری را تصویر می کند که بخشی از آن همان فساد و فحشاء است. که امروزه در جامعه ما رو به رشد است. آیا دستگاه های حاکمه مسئولیت ندارند به این وضع ناهنجار سامانی بدهند؟ آنها که در جای گرم و نرم نشسته اند و برای جامعه نرخ کالا تدوین می کنند از این ناهنجاری ها چه مقدار باخبرند؟ آنها که فرزندان و حاشیه هایشان و مدیران دفاترشان سالی چند بار سفر خارجی می روند و با دلار و ریال!! دور دنیا را گشت می زنند، می دانند در سایه شوم فقر در این جامعه چه اتفاقاتی می افتد؟ آنها که میلیاردها حق این ملت را صرف جشنواره ها و سمینارهای رنگارنگ تشریفاتی در تالارهای مجلل و غیره می کنند، آنها که میلیونها و میلیاردها صرف تزیین دکوراسیون دفاتر کارشان می کنند. آنها که هرچه می خواهند برایشان فراهم است، می دانند بر دلهای زار نیازمندان چه می گذرد؟!
اینست که برای ریشه یابی فساد و فحشاء باید در جستجوی عوامل اصلی و نابودی سریع آن بود/... و تا ریشه مفاسد اقتصادی و بی عدالتی خشکانده نشود سخن از مبارزه با مفاسد اخلاقی گفتن راه به جائی نبرده و هرگز نمی برد.
حاصل این نوشتار اینکه::
... در جامعه از یکسو رفاه و تجملگرایی نقش تخریبی دارد که متأسفانه در تشکیلات ما به وفور هم اینک دیده می شود، و از سوی دیگر فقر و نیازمندی و بی عدالتی که زمینه فساد و فحشاء را فراهم می سازد و فقر و فساد و تبعیض سه واژه نفرت باری است که از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و برای ریشه کن ساختن آنها لحظه ای درنگ جایز نیست و این مسئولیت حکومت است که بی چون و چرا باید در این پیکار وارد شود و گرنه همه چیز بر باد است.
به احترام رزمنده ای و جانبازی که در آغوش فرزند و یا همسرش
در حسرت نداشتن توان خريد دارويي به شهادت رسید.
پروین اعتصامی چه خوب سروده است:
پدرم مرد ز بی دارویی
واندر این کوی سه داروگر هست
و به حماسه های خونین و شگفتشان
که در بدترین شرایط و سخت ترین زمانه ها..
آفریدند
و به رنج ودرد دائمی جانبازان و رزمندگان مجروح
پس از سالها و شکستن قلوب نورانی آنها توسط مسئولین..
براستی این ناسپاسی مدیران ریشه در کجا دارد
مبارزه با فقر ومحرومیت اولویت اول انقلاب بوده است و فریاد انقلاب استقلال آزادی و جمهوری اسلامی است.
باید تبعیض و فساد و نکبت بوسیله خود ما مردم از بین برود.
چون حج حسين ـ عليه السلام ـ زيارت خداست نه خانه خدا. استطاعت حج حسين عليه السلام ـ جان پاك است نه صرف داشتن مال پاك , زاد و توشه عشق مي خواهد. شرط حج حسين عليه السلام ـ عدم وجود ترس از خطر و ضرر بر جان و مال و آبرو نيست كه شرطش خطر كردن و خون دادن است .سردادن و سر گرفتن است . جسم دادن و جان گرفتن است
کوچک زاده در بخش دیگری از سخنانش خطاب به لاریجانی اظهار داشت: آقای دکتر در کشوری که مردمش از گرسنگی به فحشا کشیده میشوند، کدام بیشرافتی به خود اجازه میدهد ۱۷۰۰ تن سیبزمینی را امحاء کند؟!
باید ارمان های شهدا و جانبازان و ازادگان و رزمندگان در عمل مشاهده شود.. و گر نه همه چیز بر باد است؛!
بعضی دیگر در کوچه پس کوچه های بی دردی مارپیچ میزنند.?????????????????