شناسه خبر : 40202
چهارشنبه 25 آذر 1394 , 08:43
اشتراک گذاری در :
عکس روز

حاشیه حضور سه آزاده نوجوان دفاع مقدس در اختتامیه جشنواره "آزاد مثل آزاده"

روایت آزادگان از روزهای اسارت

آزاده 13 ساله ی روزهای جنگ می گوید: باید قدردان مکتب اسلام باشیم. اگر در باورها و اعتقادات و وعده خداوند آمده است که پیروز هستیم دشمنان ما باید از ما و مکتب ما بترسند.

ختتامیه نخستین جشنواره ادبی "آزاد مثل آزاده صبح امروز با حضور علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش، حجت الاسلام ابوترابی فرد نائب رئیس مجلس شورای اسلامی، معصومه آباد عضو شورای اسلامی شهر تهران، حجت الاسلام موذنی معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، برگزیدگان جشنواره و جمعی از آزادگان در سالن سید الشهدای هفتم تیر برگزار شد.

در میانه ی برنامه سه نفر از آزادگان کشور که در زمان اسارت بیشتر از 13 سال سن نداشتند به روی سن آمدند تا خاطراتی از آن دوران را برای حاضران بازگو کنند.

دشمنان باید از مکتب ما بترسند

مهدی طحانیان همان آزاده 13 ساله ای که در مقابل خواست خبرنگار زن هندی از او خواست تا اول حجاب  بگیرد صحبت های خود را آغاز می کند. مهدی طحانیان 13 سال بیشتر نداشت که به چنگ نیروهای بعثی عراق افتاد. طحانیان درباره وضعیت اسارت و مقاومت نوجوانان رزمنده ای که به اسارت درامده بودند، گفت: آنچه توانست ما را در آن مقطع به آن حد از باور و ایمان برساند ریشه در اعتقاد و باورهای ما دارد.

آزاده 13 ساله دوران دفاع مقدس ادامه داد: چه حضور در جنگ و چه در اسارت و چه مقاومتی که در جبهه ها نبرد صورت گرفت و پیروزی ها را مرهون مکتب مان هستیم. ما هیچ چیز از خود نداریم تنها از خدا سپاسگذارم که ما را در این راه ثابت قدم کرد.

طحانیان با یادآوری خاطرات آن زمانی توضیح می دهد: هر وقت به خودم مراجعه می کنم می بینم اگر به جنگ و اسارت رفتیم ما کاره ای نبودیم هرچه بود برگرفته از مکتب ما بود که راهی جبهه شدیم و همین نیرو سبب چنین عکس العمل های در اسارت شد.

آزاده 13 ساله ی روزهای جنگ در ادامه می گوید: باید قدردان مکتب اسلام باشیم. اگر در باورها و اعتقادات و وعده خداوند آمده است که پیروز هستیم دشمنان ما باید از ما و مکتب ما بترسند.

اخر نتوانستیم دست حاج آقا ابوترابی را ببوسیم

 آزاده بعدی در زمان جنگ پسری 9 ساله بود که همراه پدرش در مسیر حرکت به سمت آبادان اسیر می شود. قنبرعلی بهارستانی همان جوان 9 ساله، امروز گرد پیری بر چهره اش نشسته است. وی در خاطره ای از دوران اسارت تعریف می کند: خدا حاج آقا ابوترابی را رحمت کند، مرد بزرگوار قرن اخیر که تنها بچه هایی که در کنارشان بودند می توانند شخصیت ایشان را توصیف کنند. من آن زمان کوچک بودم اما این مرد بزرگ برای ما احترام زیادی قائل بود و هر بار که می خواستیم احترامش کنیم او بود که سبقت می گرفت.

این آزاده ی دفاع مقدس ادامه می دهد: کسی نمی توانست دست این بزرگوار را ببوسد. یک بار وعده کردیم که هر طور شده سبقت بگیریم و دست ایشان را ببوسیم می خواستیم او را غافلگیر کنیم و از آنجا که کوچک بودم احتمال نمی دادیم که اجازه ندهد. بعد از سخنرانی با حاج آقا روبوسی کردم اما همین که خواستم دستش را ببوسم اجازه نداد و دستش را به سرعت کشید.

در اسارت پدر معنوی خود را یافتم

دیگر آزاده ای که برای صحبت به روی سن آمد آزاده ای است که در دوران اسارت تنها 10 سال سن داشت. علیرضا احمدی همراه پدرش برای شرکت در عملیات رمضان به جبهه ها رفت و در پنجمین روز از عملیات اسیر می شود. اسیر ده ساله ای که اشک بعثی ها را در عملیات رمضان درآورده بود. علیرضا را در همان ابتدای اسارت از پدر جدا می کنند. این آزاده سرافراز در اینباره می گوید: روز اول اسارت من را از پدرم جدا کردند و با چند افسر از لشکر 92 زرهی به وزارت دفاع بغداد بردند. همان روزها حاج آقا ابوترابی را از موصل به بغداد منتقل کردند. با وجودی که از پدر واقعی خود جدا شده بودم اما یکی از نعمت های اسارت بود که  پدری معنوی را به من رساند.

این آزاده توضیح می دهد: یک ماه اول اسارت در حضور ایشان بودم، به خاطر اینکه سن کمی داشتم چیزی از ایشان نمی دانستم ولی افسران او را به من معرفی کردند و اینگونه حاج اقا ابوترابی را شناختم کسی که درس های بزرگی از او به یاد دارم.

 مهدی طحانیان در سوالی که مجری برنامه درباره مقایسه جوانان 13 ساله امروز و 13 ساله های دوران جنگ می پرسد پاسخ می دهد: در زمان شروع جنگ و انقلاب ما در نظامی که امروز می بینیم پرورش نیافتیم. و تنها معرفتی که با شنیدن نام امام در ما به وجود آمد زمینه تحولمان شد، حقانیت ایشان دل ها را بسیج کرده بود و ما به عنوان قطره کوچکی از این دریا وارد عرصه نبرد شدیم.

وی ادامه می دهد: با گذشت چندین سال از آن زمان و شرایطی که عوض شده و نظام آموزشی و تبلیغات قطعا هر کدام از نسل امروز می توانند رزمندگان معنوی باشند. فرزندان اکنون ایران زمین می توانند توانمندتر از ما در عرصه های مورد نیاز به نحو احسن خود را نشان دهند.

مجری برنامه در سوالی دیگر از علیرضا احمدی می پرسد آیا حاضر است همچون پدرش که به او اجازه داد در سن 10 سالگی به جبهه برود در صورت نیاز فرزند خود را راهی جبهه جنگ کند که این آزاده سرافراز کشور پاسخ می دهد: قطعا همین اتفاق خواهد افتاد و ما تا آخرین قطره خون هم خود و هم خانواده و فرزندانمان را فدای نظام می کنیم.

ماجرای درسی که حاج آقا ابوترابی از یک اسیر 10 ساله گرفت

کیانی یکی از آزادگان اجازه می خواهد چند کلمه ای صحبت کند. کیانی در خاطره ای از حاج آقا ابوترابی از درسی می گوید که این مرد بزرگ از یک اسیر 10 ساله آموخته بود. کیانی توضیح می دهد که حاج آقا ابوترابی می گفت: برای من درس آموز بود علیرضای احمدی 11 ساله شب که می خواست بخوابد می گفت من را برای نماز صبح بیدار کنید و به جای اینکه دغدغه آینده نامعلوم و پدری که از او جدا شده بود را داشته باشد دغدغه نماز صبح را داشت و این برای من درس آموز بود.

پس از پایان این بخش از برنامه، دکتر فانی وزیر آموزش و پروش، حجت الاسلام ابوترابی فرد و معصومه آباد از این سه آزاده به نمایندگی از تمامی آزادگان تقدیر کردند.

منبع: دفاع پرس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi