شناسه خبر : 40818
چهارشنبه 09 دي 1394 , 09:04
اشتراک گذاری در :
عکس روز

همه جا مدافع انقلاب هستیم

حوالی سال 2009 میلادی سناریویی از پیش طراحی شده باشکوه‌ترین انتخابات دهه اخیر را به یک حادثه تلخ در ایران تبدیل کرد. دروغ بزرگی با نام «تقلب» که هرگز مستندات قانع‌کننده‌ای برای اثبات مدعیان آن ارائه نشد. چهار سال بعد با بهانه ای جدید متحد استراتژیک جمهوری اسلامی مورد هجمه وحشی‌ترین تروریست‌ها در طول تاریخ قرار می‌گیرد. حامیان انقلاب در هر دو صحنه فتنه حضوری چشمگیر دارند.

انقلاب اسلامی ایران از ابتدای پیروزی در سال 57 تاکنون همواره با چالش‌های متفاوتی رو برو بوده که گاه و بی‌گاه از جانب دشمنان و با ظاهری متفاوت خودنمایی می‌کند.

ممانعت از پیشروی گفتمان انقلاب اسلامی گاهی با تحریم به بهانه آنچه برنامه غیرصلح آمیز هسته‌ای نامیده می‌شود؛ خود را نشان می‌دهد. زمانی دیگر تقلب در انتخابات و انتقاد به ساختار داخلی نظام اسلامی بهانه سیاهنمایی علیه این گفتمان است و چندی بعد از آنکه طرح براندازی با شکست مواجه می‌شود علاقه‌مندان برون مرزی انقلاب اسلامی مورد هجمه تروریست‌های اجاره‌ای قرار می‌گیرند.

طرح‌هایی که همه آنها تنها یک هدف واحد یعنی محو کردن تفکر دینی و مقابله با ترویج مدل حکومتی اسلامی را در عصر سرمایه سالاری هدف قرار داده‌اند.

از سویی دیگر تمامی کسانی که بواسطه عمق مفاهیم و جایگاهی انسانیت در تفکر اسلامی جذب مدل فکری جمهوری اسلامی شده‌اند همواره هدف اصلی تمامی تخریب‌ها، جنایت‌ها و توهین‌ها بوده‌اند. بررسی روند تسریع شده هجمه به انقلاب اسلامی در طول دهه اخیر نشان می‌دهد که جنایات بر ضدانقلاب معمولا در قالب‌هایی سازماندهی می‌شود که احساسات عمومی را در پشت پرده یک دروغ بزرگ تحریک نمایند.

پرده اول: فتنه 88؛ موج‌سواری بر یک دروغ بزرگ

حوالی سال 2009 میلادی سناریویی از پیش طراحی شده باشکوه‌ترین انتخابات دهه اخیر را به یک حادثه تلخ در ایران  تبدیل کرد. دروغ بزرگی با نام «تقلب» که هرگز مستندات قانع‌کننده‌ای برای اثبات مدعیان آن ارائه نشد.

سناریوی آشوب پس از انتخابات به‌گونه‌ای طراحی شد که قشر خاصی از مردم با پمپاژ احساسات حساسیت بیشتری در مقابل رای نیاوردن نامزد مدنظرشان از خود بروز دهند. شرایطی که در آن به گروهی از مردم چنین وانمود شده بود که نامزد مدنظر  شما قطعا پیروز انتخابات است و هرگونه نتیجه خلاف این نشانه تقلب در انتخابات و دستکاری نظام در سازوکار آن است.

مهندسان دروغ تنها برای تهییج عمومی نیازمند یک آشوب چندساعته بودند. خود این آشوب می‌توانست زمینه را برای خبرسازی و ادامه تنش در روزها و ماه‌های آینده فراهم کند. طراحان عملیات تقلب می‌دانستند که پلیس و نیروهای امنیتی قطعا در مقابل هنجارشکنی از خود واکنش نشان می‌دهند و عکس‌ها و تصاویر تهیه شده هر چه که باشد می‌تواند به تحریک احساسات عمومی علیه شرایط موجود کمک کند. از سویی اگر نظام در مقابل در مقابل اعتراضات به ظاهر مسالمت آمیز سکوت کند تلویحا دروغ تقلب را پذیرفته و در بازی گرفتار می‌شد که پایان آن نتیجه مورد نظر غرب را رقم می‌زد.

طراحان و مهندسان آشوب پس از انتخابات 88 با انجام فاز اول عملیات روانی خود زیر چتر اسم رمز «تقلب» متوجه شدند نظام در برابر مخالفان خود از سعه صدر ویژه‌ای برخوردار است لذا تخریب اموال عمومی و حمله به پایگاه‌های بسیج در دستور کار قرار گرفت. شرایط به گونه‌ای سازماندهی شد که درگیری خیابانی و زد و خورد میان مردم و آشوبگران زمینه را برای سناریوی جدید یعنی کشته سازی فراهم آورد.

مهندسان عملیات روانی می‌دانند که در یک فرایند آشوب خیابانی هیچ خبری به اندازه کشته شدن یکی از طرفین نمی‌تواند تنور درگیری را داغ کند و احساسات و عواطف عمومی را تحت الشعاع قرار دهد. حال اگر سناریو به گونه‌ای طراحی شود که قربانیان آشوب زنان، کودکان و یا جوانان باشند عملیات به بهترین شکل و با موفقیت کامل انجام خواهد شد.

ورود به فرایند کشته‌سازی برای دست‌های پشت پرده فتنه یک بازی دو سر برد است. اول بهترین زمینه را برای متوجه کردن افکار عمومی بین‌المللی فراهم می‌کند و ثانیا یک کارنامه ساختگی را علیه مشروعیت حکومت فراهم می‌آورد. کارنامه‌ای که وقتی به تاریخ پیوند می‌خورد دیگر کسی در مورد کم و کیف سوال برانگیز آن پرسشی نمی‌کند.

در چنین فرایندی جوانانی که جان خود را کف دست گرفتند و برای حمایت از انقلاب وارد میدان می‌شوند توسط انبوهی از رسانه‌های ضدانقلاب مورد اتهام‌زنی، توهین و تحقیر قرار می‌گیرند. به کار بردن الفاظی مانند مزدور اوج حقد و غضب دشمنان گفتمان انقلاب را از این جوانان مدافع به نمایش می‌گذارد.

توزیع انبوهی از ویدئوهای درگیری میان جوانان بسیجی و نیروهای امنیتی در رسانه‌های غربی و شبکه‌های اجتماعی تنها یک هدف دارند و آن اینکه جوانانی که به دفاع از انقلاب آمده‌اند جیره خوار حاکمیت هستند و هیچ اهمیتی برای مردم ایران قائل نمی‌شوند.

مهندسان آشوب بخوبی می‌دانند که در میان درگیری خیابانی چیزی به جز زد و خورد میان طرفین، شکار دوربین‌ها و چشمان هیجان زده از شرایط بحران نخواهد شد. مهندسان جنگ روانی متوجهند که تلاش برای برقراری نظم عمومی از دید یک شاهد حاضر در میدان درگیری تنها یک حرکت پرخاشگرانه و تداعی از یک فرایند ظالمانه است. موضوعی که می‌تواند پازل سندسازی و تخریب انقلاب مردمی را در دهه‌های آینده تکمیل نماید.

در چنین ملغمه‌ای جوانانی که در خطرناک‌ترین شرایط به دفاع از انقلاب اسلامی پرداختند و جان خود را فدای گفتمان مظلوم انقلاب کردند هرگز جایی در میان رسانه‌های غربی پیدا نکردند و تشییع پیکر آنها در گوشه‌ای از شهرها و به دوران از هیجانات کاذب رسانه‌های غربی و با غربت تمام انجام شد. شهیدانی که ارزش و جایگاه عملکردشان مدت‌ها بعد و پس از طراحی ابعاد جدید عملیات علیه گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی در بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی آشکار شد.

پرده دوم: هر جا که فتنه باشد ما هم هستیم

سال 2011 میلادی و زمانی که فرایند بیداری اسلامی چندین کشور عربی و اسلامی را در نوردید ناگهان طراحی مشابه با فتنه 88 متحد استراتژیک ایران یعنی سوریه را هدف یک فتنه بزرگ قرار داد. فتنه‌ای که قرار بود ظرف مدت کمتر از یک سال یکی از اعضای مهم حلقه مقاومت در منطقه را جذب طرف دیگر بازی یعنی محور غربی –عربی کند.

فرایندی ظاهرا دموکراسی خواهانه که سرنگونی یک رئیس جمهور را بهانه تغییر رویکرد استراتژیک سوریه کرده بود. دشمنان گفتمان انقلاب که در طول کمتر از یک دهه چند شکست سخت و متوالی را از حامیان مقاومت دریافت کرده بودند عزم خود را برای تغییر ماهوی سوریه جزم کردند.

مهندسان آشوب کار خود را مانند فتنه 88 از بزرگنمایی یک جریان لیبرال تحول‌خواه در سوریه آغاز کردند. فرایندی که بواسطه عجله عوامل پشت پرده آشوب سریعا به یک درگیری مسلحانه و چندی بعد به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد.

حامیان آشوب آنچنان برای پیروزی در میدان سوریه مُصر بودند که نوعی جدیدی از عملیات‌های تروریستی را مختص این کشور طراحی کردند و برای اولین بار در جهان  تروریستی مزدوری پا به میدان درگیری‌های سوریه گذاشت.

نکته شایان توجه اینجاست که همان جوانانی که تا چندی پیش برای دفاع از امنیت مردم ایران و گفتمان انقلاب اسلامی پا به میدان مبارزه با آشوبگران گذاشتند این بار در یک منازعه برون مرزی به دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی پرداختند و اثبات کردند که در هر زمان و مکانی که انقلاب اسلامی به مدافع نیازمند باشد آماده جهاد و مبارزه هستند.

مدافعان حرم امروز همان مدافعان حریم امنیت در فتنه 88 هستند و کسانی که در فتنه پشت پازل تقلب در انتخابات برای خود کسب آبرو کردند امروز هم درک درستی از برد استراتژیک و لزوم دفاع از شرکای عقیدتی و گفتمانی ندارند.

طبق معمول همیشه و بر اساس یک سنتی تاریخی مردم در این عرصه نیز جلوتر از خواص حرکت کردند و نشان دادند که آنچه رسانه‌های غربی از ماهیت حوادث جلوه می‌دهند یک دروغ بزرگ است و جایگاه مدافعان حریم انقلاب چه در یک فتنه داخلی و چه در یک فتنه بین‌المللی بالاتر از بازی‌های سیاسی و منافع زودگذر جریانات نوظهور است.

منبع: دفاع پرس
اینستاگرام
اصحاب فتنه مردگان تاریخ اند.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi