پنجشنبه 24 دي 1394 , 15:36
این هم تکریم تهران از جانبازان!
رضا امیری فارسانی- بخدا قسم ما بیمارانی هستیم که باافکاری بیمارومنحصربه خودمان دیروزششصدکیلومترراه اومدیم تهران. رفتیم لویزان ارتش. اولا یک تعداد از رزمنده ها رادیدم توحیاط با یک سرهنگی که بوی عشق وایثارمیداد. جناب سرهنگ باقرزاده آنقدرباحوصله سنگ صبور رزمندگان بودکه عین فرماندهان جنگ داشت سرویس میداد.
خلاصه ماراهم راهنمائی کرد. رفتم مدیریت طرح وتقسیم. به سرهنگ لباف نامه رابدم. اول صبح بودسلام وعرض ادب کردم. اصلاکسی محلمان نذاشت. گفتیم سرکارکرمقصودی من ازشهرستان اومدم کارم را راه بنداز. فرمود قانون قانون است.
بروآقا شنبه بیا. هرچه التماس کردیم فایده نداشت. بادلی شکسته خسته وکوفته نشستم پشت ماشینی که امانت گرفته بودم. نشستم رفتم پرندک سراغ بچه ام. اونم روحیه اش خسته.
خلاصه باناامیدی راه افتادم، اصفهان خوابم برد. ماشین رازدم توگاردریل. عقبش نابودشد.حالاموندم چه کارکنم! شنبه چطور برم تهران؟ اگر آقایان یه کم لطف داشتن وبوی اسلام وانقلاب می آمدمن اینطوربااکسیژن ومصرف داروهای خطرناک توخطرنمی افتادم!
این هم تکریم تهران ازجانباز و فرزندشهید
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است. امیری جان دیگه از یاد رفته ایم مهره سوخته ایم نیازمان ندارند
خدمت برادرعزیزم بانام مستعارم.ر.ک.سلام وعرض ادب دارم اخوی من همیشه درهمه محافل گفته ام که بچه های تهرون بامرام هستندبه چنددلیل ابتدابه سالهای اول انقلاب وحضوربرادرذاکری که بچه تهرون بودودرفرمانداری وسپاه شهرمن آمده بوددوماسال 64درکردستان افتخارهمنشینی بارزمندگان تهرانی راداشتم.بعدازاینهاطی سی سال هروقت به تهرون آمدم وآدرسی خواستم پیرمردتهرانی بوده که سه کیلومترجلوم رفته تاسرراستم کنه تویادگارامام وبرگشته برکسی ایثارگری بچه های تهرون پوشیده نیست ولی من بخاطربی توجهی ونبودیک دقیقه وقت خسارت زیادی بایدبدهم خداشاهداست ماشین امانت رازدم به بتون های اتوبان شش روزکردمش توپارکینگ وتوان ندارم درستش کنم تازه بایدبرگردم تهرون جلومردم بااتوبوس کپسولم رابگیرم تودستم تواتوبوس هم که رفتین یکی ادکلن زده یکی کرم زده وخلاصه هیچی دیگه داداشم من دست همه بچه ایثارگرای تهرون رامیبوسم وارادت به همه مردم تهرون دارم ازاون تهرونی بامرامیکه صبح زودگندم میریزه تومیدان بهارستان براکبوترهاواون تهرونی باادبی که صبح ساعت شش غذامیریزه براکلاغ هاتومیدان آرژانتین بغل شرکت گسترش شاهدوخلاصه همه تهرونی های لوتی یاعلی داداشم.
شمادقیقامتوجه کامنت نشدیدمن صبح دوشنبه تهران بودم داداشم اینرامیدانم که پنجشنبه تهران اگثروزارتخانه بسته اندولی من دوشنبه آنجابودم البته ماپارتی نداریم که سفارشمان رابکنن همان ساختمانیکه من بایدمیرفتم ونگذاشتن شایدبیست نفرباپارتی سروانی که آنجابودرفتن داخل ماخداراداریم خودش درست میکنه محض اطلاع برادررزمنده یاعلی.
متشکرم
رزمنده گردان 409 لشکر 41ثارالله - محمد