چهارشنبه 14 بهمن 1394 , 15:10
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم؟
مادرانی که در راه دفاع از انقلاب و لبیک به امام و رهبر خود، خمینی کبیر (ره) از جگر گوشههایشان گذشتند.
ما برای خانواده شهدا مینگاریم که همین افتخار برایمان بس که زمانی که عدهای محضر امام بودند، خانواده شهیدی وارد شد؛ چند مرد و چند زن.
مردان کنار صندلی امام و زنان روبهرو نشستند. عکس شهید همراهشان بود.
امام پرسیدند آیا این شهید مادر هم دارد؟ گفتند بله. ایشان است.
امام (ره) دست بر سینه گذاشته و فرمود، مرا در قیامت از شفاعت فراموش نکنید؛ امامی که آیت الله اراکی در وصفشان گوید که تردیدی در بهشتی بودنشان نیست ، به مادر شهید چنین میگوید و این افتخار بزرگی است.
مادرانی را خواهیم دید که همه روزها و اوقات خوبشان را در کنار مزار فرزندانشان میگذرانند و کلبهای هر چند محقر با سماوری همیشه روشن که آنان را در برابر سرما و گرمای روزگار حفظ میکند، خانه امیدشان شده است؛ مادرانی که در راه دفاع از انقلاب و لبیک به امام و رهبر خود، خمینی کبیر (ره) از جگر گوشههایشان گذشتند.
بسیاری از این مادران در عصرهای پنجشنبه و یا هر گاه دلشان هوای شهیدشان را میکند، به کنار مزارش میروند و با او درد دل میکنند. برخی از این مادران فداکار نیز سالهاست چشم به راهی را تجربه میکنند. آنها چشم به راه کسی هستند تا از عزیزشان خبری بیاورد و یا پیکر عزیزشان را تشییع کنند.
مادرانی که با پیروی از بانوی بزرگوار اسلام، حضرت زهرای مرضیه (س) لحظهای از یاری امام خویش غفلت نکردند و همانند بانوی بزرگ کربلا، حضرت زینب (س)پیام خون شهیدان خویش را با بردباری و استقامت به جهانیان رسانیدند؛ بانوانی صبور و مقاوم که در شهادت عزیزانشان، جز به شکر الهی لب نگشودند و با دلاوری و متانت خویش، موجب حیرت دوستان و ناامیدی دشمنان انقلاب شدند.
و اما من و تو که هیچ از چشم انتظاری نمیدانیم، چگونه میتوانیم قدردان این فداکاریها باشیم؟!