دوشنبه 19 بهمن 1394 , 09:59
مثنوی «وداع یاران»
مثنوی «وداع یاران» تقدیم بهتمامی شهدای مدافع حرم بهویژه سردار دلیر لشکر اسلام شهید محسن قاجاریان و همرزمان شهیدش دیده بارانی و دل طوفانزده - از غم یاران به لب جان آمده
دیده بارانی و دل طوفانزده
از غم یاران به لب جان آمده
کوه لرزان، دشت گریان، رود خون
آسمان دریا زمین، آلالهگون
لاله لاله خفته در خون خاک را
کربلا در کربلا پژواک را
داغ دارد دل ز کوچِ لالهها
سربریدن از تن غزّالهها
از دمشق آید نوای الفراق
سینه میسوزد شقایق را ز داغ
یکبهیک یاران ز پیشم میروند
شاهدانِ لاله کیشم میروند
باده نوشانِ شراب لمیزل
از خُمِ احلی شهادت من عسل
میرسند از ره شقایق سیرتان
کربلا را دیده چون مُدهامَتان
رهسپاران بلا بازآمدند
آن سبکباران به پرواز آمدند
رویِ دوشِ شهرِ دود آلوده وار
میرود تابوت پیر انتظار
گشته قومی جمع بر تشییع عشق
در وداع با شهیدان دمشق
غرقه در خون، پاره پیکر، موسفید
محسن قاجاریان هم شد شهید
عهد و پیمان بسته بود او یار را
تا کِشد مردانه سر بر دار را
از شهادت تا کُند مِی نوش را
تا بخواند کربلا چاووش را
کاروانی آید از سمت دمشق
غرقه در خون پیکر مردان عشق
کربلایی گشته بر پا شام را
در حصار آورده کفر اسلام را
از حلب تا فوعه، زهراء، اَلنَّبل
گشته بر پا شورِ عشق لمیزل
اندکاندک رو به پایان انتظار
میرسد هنگامۀِ دیدار یار
بوی نرگس میدهد آفاق عشق
کربلایی گشته برپا در دمشق
میرسد هر دم ز دشت کربلا
لالهگون پیکر ز مردان بلا
در کفن پوشیده یار آوردهاند
عاشقانِ سر به دار آوردهاند
پیکر خونین سرداران نور
فاتحانِ لشکرِ سبزِ ظهور
با سلیمانی علم بر دارها
پاره پیکر قامت سردارها
میرسند از وادی عینالیقین
بهر دیدار و وداع آخرین
کهنه سرداری بهجا از عهد جنگ
یار و عمار علی در روز تنگ
آمد اما غرقه در خون لاله رو
پیش یاران تا رود با آبرو
کرده بر زینب فدا جانها سلام
بر حریم حق نگهبانها سلام
ای علم بگرفته بر دوشان سلام
زمزم حق را قدح نوشان سلام
ای علمداران زینب السَّلام
خونتان را ما بگیریم انتقام
ای سبکباران ساحلهای عشق
کربلا را رفته از راه دمشق
الوداع ای رهسپاران بلا
الوداع ای عاشقان کربلا
الوداع ای عاشقان بر حسین
ای ادا کرده به جانها عهد و دین
از حرم ای کرده با جانها دفاع
حافظان بر ولایت الوداع
به امید ظهور حضرت یار
شنبه 17 بهمنماه 1394 منصور نظری