سه شنبه 20 بهمن 1394 , 10:50
متنی پراز علامت تعجب!
روزگاری نه خیلی دور دور کجا بودیم، چه می کردیم؟ اصلا" در همه افکارمان که مرور می کنیم و برگشتی می زنیم کلمه جانبازشدن...
رضا امیری فارسانی - روزگاری نه خیلی دور دور کجا بودیم، چه می کردیم؟ اصلا" در همه افکارمان که مرور می کنیم و برگشتی می زنیم کلمه جانبازشدن، درصدگرفتن 15%یا70% اصلا" جایگاهی نداشت. صادقانه فکرمان به این سمت و سو نمی آمد. همه تفکرمان خلاصه می شد درخمینی، دردفاع، در دوستانی که مظلومانه شهید شده بودند و الا کاری نداشت، هفته ای یک بار می رفتیم بستری می شدیم یا در شهیدبقائی یا در بیمارستان های صحرائی، و بعد از ترخیص شدن خلاصه پرونده را می گرفتیم.
امروز همه را ارائه می دادیم بنیاد درکمیسیون و در قبالشان درصد می گرفتیم. به همه شهدا قسم تنها چیزی که به آن فکر نمی کردیم همین قضیه بود. گاهی یکی هم که می رفت بستری می شد، درخلوتمان به یکدیگر می گفتیم: فلانی هم بنده خدا با هزاران مشکل آمده منطقه. اما غافل بودیم که این بزرگوار افکارش کجاست. حالا تازه می فهمیم وقتی می روی بنیاد و او را می بینی که درکمال صحت و سلامت با روحیه ای بشاش درحال ارائه نسخ یا تکمیل فرمی هست و شماره حساب همسرش را که عوض شده جهت دریافت حق پرستاری به دفتر می دهد، بعد نگاهی به خودت می کنی، به حالت می کنی، به محاسنت می کنی که این آقا آن روز محاسنش کامل بود و من تازه چند تار مو بیشتر رو صورتم درنیامده بود.
اما حالا با این دوست اصلا" قابل قیاس نیستی، با محاسنی سفیدبرفی، موهای تارتار شده، لب های کبود، روحی خسته، بعد به مسئول بنیاد می گوئی: برادر! این دوست که الحمدالله بشاش و شاداب و سرحاله. پس چرا40 % از من بیشتراست؟ حاجی آهی سرد می کشد و می گوید: حداقل ده خلاصه پرونده از بیمارستان های جنگی دارد و همین اسناد ایشان را جانباز55% درصد کرده در حالی که هر روز صبح بعد از پیاده روی که به کوه وتپه ها می رود، برگشتنه ده نان با کره و مربا فقط صبحانه اش است. بعد نگاهی به خودت می کنی که ساعت 3 بامداد تازه دردودل می کنی برای فاش نیوز عزیز و دوستانت و همینطورنشسته، شاید نیم ساعتی خوابت ببرد، بعد تفاوت را احساس می کنی که ای داد! همان موقع که یکدفعه فلانی ده روز مفقود می شد بعد با رنگ و روئی سفید عین برف می آمد تازه ما بهش می گفتیم فلانی نور بالا میزنی مواظب باش شهیدنشی، تو نگو که در بیمارستان کمپوت آلبالو میزده که اینطور بشاش شده. بعد یواشکی با خودت می گوئی خاک برسرت، تو 64 مجروح شدی، 84تازه رفتی کمیسیون، این آقا یک بار هم جراحت ندیده ... بعدکمی حالت خراب می شود، یکباره تلنگر می خوری که سالار! تو فردا حداقلش این است که پیش پدرت، پیش دوستانت، شرمنده نیستی. چه درصدی از این بالاتر! بعد کمی آرامش می گیری، چشمانت روی هم می رود. یکدفعه می پری که بیست تاکلمه تتتتتتتتتتتتتتتتتتبا انگشتت افتاده جلو نوشته ات پاکشان میکنی و میگوئی شهدا شرمنده ایم!
آن دوست عزیزمان در خواب ناز، به دور از هر دردی ساعاتی دیگر بیدار می شود، صبحانه را می خورد، بورس را باز می کند و ماشین های صفرکیلومتر را پارک می کند جلو بنگاه، بعد تو با مظلومیت داری میری بنیاد بیست هزارتومان بگیری باماشین های خط بری شهرکرد دکتر و بعد فاکتورش را بیاوری بنیاد. این تفاوت بین( جان باز) و (جانباز)است که دوست عزیرم قنبر فرمود: امیری! تفاوت این دو جانباز را بگو. حالا تازه نفست که کم بود، درد ریشه ی دندان های مانده درلثه هم مزید بر علت شده که باید متادون ونوافن بخوری. این دو هم تنگی نفس می آورند تا درد دندان ها را کم کنند. تازه مثل اینکه فشارخونم هم بالاست. باید آهسته بروم بالا که دخترم، پسرم، همسرم زهره ترک نشن، یک قرص کاپتوپریل هم بخورم که یه وقت سکته نکنم، فلج هم بشوم. آن وقت آقای شهیدی، آقای دکترعباسپور، آقای دکترطائبی هم دربستر ناز خوابند.
صبح هم که نامه می نویسی برایشان یا پیامی درتلگرامشان می گذاری، تا یک هفته تیک نمی خورد. بعد هم که دو تا تیک سبزرنگ خورد، هرچه منتظر می شوی کسی جوابت را نمی دهد ولی یک ساعت بعد می بینی آقایان از تکریم ایثارگران می گویند و خدمت به ایثارگران را خدمت به رسول اکرم (ص)می دانند! مردم هم می گویند: بابا هرچه هست مال این آقایان است!
درحالی که خدای شهدا شاهداست فردا که پسرت می خواهد برود تهران سرخدمتش، کرایه ی رفتنش را نداری و تو فکری که بری بنیاد 50هزارتومان بگیری پسرت را راهی کنی، بعد بهش بگی بابا شرمندتم. بعد اشک را درحدقه چشمان پسرت ببینی. بعد تو را با رسول الله مقایسه کنند!
این حقیقت ماجرای ماست. ساعت سه بامداد تازه گاهی نون راجای میم هم نوشته ایم و متوجه نشده ایم. خدایا! ماراشرمنده ی شهدا مکن!
...
روزگاری نه خیلی دور دور کجا بودیم، چه می کردیم؟ اصلا" در همه افکارمان که مرور می کنیم و برگشتی می زنیم کلمه جانبازشدن، درصدگرفتن 15%یا70% اصلا" جایگاهی نداشت. صادقانه فکرمان به این سمت و سو نمی آمد. همه تفکرمان خلاصه می شد درخمینی ، دردفاع، در دوستانی که مظلومانه شهید شده بودند و الا کاری نداشت، هفته ای یکبار می رفتیم بستری می شدیم یا در شهیدبقائی یا در بیمارستان های صحرائی، و بعد از ترخیص شدن خلاصه پرونده را می گرفتیم.
...
چه خوب نوشتی دلاور .
5 % درد روزگار است .
اشک را طالب است .
ولی برای ظالمان مشک دارد .
آن یکی را روان است .
این یکی را نوش است .
از اشک دیگران سیراب شوند .
و از غصه قصه 5 % شادی ؟!
صبرت آرزوست .
...
رمضانعلی کاووسی- یک بمب که منفجر می شود، ساختمانى فرو مى ریزد. تمام زحمات انسان ها را در یک لحظه از بین مى برد. خوردن یک قاشق سم، تمام مراقبت هاى بهداشتى چند ساله را نابود مى کند.
یک لحظه خوابِ یک راننده با تجربه هم هنگام رانندگى، خودرویی را به ته درّه پرتاب مى کند.
یک لحظه فرو کردن چاقو در چشم، سبب نابینایى سالیان دراز یک انسان مى شود.
برخى از گناهانی که ما مرتکب می شویم، مثل آتش جنگل نیکى هاى انسان را می سوزاند و به خاکستر تبدیل مى کند. قرآن از آن به عنوان "حبط اعمال" یاد می کند. حبط اعمال یعنی باطل شدن اعمال.
حبط اعمال به این معناست که گاهی یک عمل زشت باعث از بین رفتن همه یا برخی از اعمال صالح و نیک انسان می شود. در روایات هست که هنگام رسیدگیِ اعمال، نامۀ عمل فرد به دستش داده می شود در حالیکه از اعمال صالحی که در دنیا انجام داده خبری نیست. سوال می کند: اعمال صالح من چه شده است؟ پاسخ می شنود: «اعمال بدی که در دنیا انجام داده ای باعث سوختن و از بین رفتنِ بعضی از اعمال خوب تو شده است.»
گناهان زیادی باعث حبط اعمال می شود. من به یکی از آن گناهان اشاره می کنم. غیبت یکی از گناهانی است که موجب حبط اعمال انسان ها می شود. متأسفانه امروزه تقریباً قبح و زشتی غیبت در جامعه ما از بین رفته است. غیبت عمل زشتی است که نه تنها باعث حبط عمل بلکه باعث انتقال اعمال نیک انسان به غیبت شونده می شود.
واقعاً چرا قرآن، غیبتِ دیگران را به خوردن گوشت برادر مُرده تشبیه کرده است؟ پاسخ این است که مُرده، روح ندارد تا از خود دفاع کند و شخصى هم که مورد غیبت قرار مى گیرد، حضور ندارد تا از خود دفاع کند. غیبت، آبروی افراد را می برد. آبرو که رفت، قابل جبران نیست؛ همانگونه که گوشت مرده اگر کنده شود، قابل جبران نیست. اگر مالى گم شود، قابل جبران است امّا آبرو که رفت دیگر جبرانش شبیه محال است. تفاوتى هم نمى کند که به قصد جدّى باشد یا از روى شوخى و مزاح؛ زیرا در هر دو صورت، آبروى طرف مى ریزد. گوشت به تدریج رشد مى کند ولى یکباره خورده مى شود، آبرو هم به تدریج پیدا مى شود ولى غیبت کننده یک مرتبه آن را مى ریزد. انسان سال ها زحمت کشیده تا وجهه و آبرویى کسب کرده است و شما با غیبت کردن، نتیجه زحمات او را نابود مى کنید.
پی نوشت:
خدایا این آگاهی را به ما عطا کن که حداقل پیرامون گناهانی که باعث حبط اعمال می شود نرویم.
امید است خوب بیندیشد و بعد بنگارید ! تا جانبازان دیگر را که دارای درصد بالاتری هستند فرصت طلب و غیره ننامید .
دانی که چرارازنهان باتونگویم ؟طوطی صفتی طاقت اسرارنداری.
ابتدای هرسخنی سلامی خاص برصاحت مقدس شهداوامام شهدا.
لازم وضروریست که دراین مقطع حساس اززمان هرکسی رابالحن گفتاری خودش موردخطاب قراردادوازهمه ضروری تراینکه اینجاایستگاه بازماندگان جنگ است دلتنگانی که بهردلیلی ازغافله جامانده اندشایدآندوستانی که جامانده اندخواست ومشیت خداوندبوده ولی من همیشه تکیه کلامم این بوده که من رضامیری لیاقت شهادت نداشتم
امااگرلایق شهادت نبودم دلیلش این نیست که من ضدانقلابم یامثل خیلی هاچندرنگ دارم وهرکجابایک چهره متفاوت سخن میگویم من بارهادرجواب خیلیهاکه گفته اندمیخواهیم مطلب شمارادرسایت بگذاریم اگرمایل هستیدنام ومشخصاتتان راحذف کنیم جواب من این بوده که من حقیرفرزندخمینی هستم من ازکودکیم نوکری انقلاب وامام رایدک کشیده ام ترسی ندارم که بخواهم باعنوان ناشناس مطلب بگذارم خدای تبارک وتعالی آنقدرشهامت رابواسطه نشستن باشهداوبخصوص درتخم وترکه من قرارداده که عضوی چاپلوس ومنافع طلب نیستم وهمه میدانندمن سب وسه سال ازبهترین دوران عمرم رابرای انقلابم یتیمی کشیده ام آنوقتی که حضرتعالی دستت دردست پدرت یاپسرت بودودوچرخه اش راهل میدادی تادوچرخه سواربشودمن جلونانوائی بچه یتیم بودم پسری ازفامیل قاسمپورآنقدرکتکم زدکه ازترس مادرم نانهایی که خونی شده بودندراریختم توجدول وبقیه رابردم خانه مادرگفت پس چراده تانان آوردی گفتم نانواگفت فردابیابقیش راببرجناب آقایی که حداقل شهامت نوشتن نامت رانداشته ای من آب به آسیاب دشمن نمیریزم من اگرسوادداشته باشی درگوگل سرچ کنی همه مسئولان مملکتم راخبرکردم که شماراواگذاربخون شهدامیکنم راه رفتن بحرم دخترپیامبررانشانم دهیدمن عاشق شهادتم آب راشمابه آسیاب دشمن میریزی که دراین سایتی که متعلق به دردکشیدگان است وجایگاهی برای شماهانداردآمدی وارعقلائی بودن سخن میگویی البته جای نگرانی نیست مابااین کلمه عقلائی آشنائی سی ساله داریم همان روزی که بهترین جوانان مادرعین مظلومیت درجبهه شهیدمیشدندیک تعدادافرا ی که عین همین جملاترابابازی باکلمات درمحضرامام راحل میخواستندستادعقلائی راه بندازندوجنگ راتمام کننددوست عزیزسایت فاش نیوزیک پایگاه همدردی بچه هائی است که بازبان ساده سخن میگویندفارغ ازهرخودستائی باخلق وخوئی روستائی ازدروهایشان ازامامشان وازرهبرشان که درشرایط سخت عین علی (ع)درعین مظلومیت درحال سکانداری انقلاب است وهرروزازگوشه ای ازآنهائیکه آقاازشان توقع نداشت پشت آقاراخالی میکنندوآب درآسیاب تازه بچرخش درآمده میریزننددوست عزیزمدیراین سایت خودازدروکشیدگان عرصه است اوسالیان سال است که باجسمی خسته درحال عملیات زینبی ورسالت عظیم رساندن پیام است برادربزرگوارکه تقاضاکرده ایداین کامنت پاک گرددبشماتوصیه میکنم که درحقایقی که گفته میشودباعث کتمان نباشیددوماماخون دلهاخورده ایم اگردرحساس ترین وبالاترین نقاط انقلاب هم کاستی یاکمکاری ببینیم بواسطه خون اینجاتامل کن خون میدانی خون یعنی چه هنوزپدرت درکنارت پنج لیترخون ریخته روی خاک جبهه آیابرادرت راباتوپ زده اندکه سروصورت وسینه ومحاسن خرمائی رنگش باگلوله توپ برودمابواسطه این خون دلهااهل سکوت نیستیم ومن تازه که کامنت شماراخوانده ام تصمیم گرفته ام بارفتن بمرکزوارائه گزارشاتی مستندافرادیکه درصدهای کیلوئی گرفته اندراتاانسدادپرونده هایشان پگیری کنم اینگونه نیست که حضرتعالی میفرمائید.فلان آقادرکرج ماهیانه دوملیون حقوق جانبازی میگیرددرحالیکه باسمندتصادف کرده.فلان آقاسیمان فروش است وصبح تاشب لابلای گروسیمانهاغوطه وراست وسرمایه دارشده ازراه فروش سیمان آنوقت جانبازشیمیائی است فلان آقادرحال فرارازکشوربوده وحالاجانباز50%است شمامیفرمائیدبنده سکوت کنم فردای قیامت پدرم باکشیده بکوبدداخل گوشم که پسرنالایق توهزاران خطادیدی ساکت نشستی چگونه احقاق حق نکردی چگونه وقتی مراغرق درخون دیدی برادرت راباهشتادکیلوبدن دوکیلویش رابردی جهت خاکسپاری چگونه وجدانت عذابت ندادوحجت راازخویش برنداشتی برادرعزیزبدحرفی زدی من ازشماتقاضادارم که ازمدیریت سایت خواهش کنیدنوشته شماراحذف نمایدنوشته من دردودل دوستان دردکشیده من است آن دلاوریکه درخطوط مقدم جنگ ماهاوسالهاجانش رادرطبق اخلاص قرارداده بودبهردلیلی خواسته یاناخواسته جانباز5%است واین درصدنانی نداردحقوقی نداردوهمان دلاورنردخط مقدم بایدواکس بزندبکفش یک ارازل ابروبرداشته برای لقمه نانی درحالیکه تعدادی ازسیری درحا ل ترکیدن هستندمردا ن دلاورجنگ ازگرسنگی دادمیزنندآنهم چه دادی درسایتی تخلیه افکارمیکنندکه مخاطبش یاتخریبچی است یاشیمیائی است یاضایعه نخاعی است یاپاقطع است این مردان آنقدرعاشق انقلاب وامام ورهبری وارزشهاهستندکه اگرتمام سایتهارابگردی امکان نداردجانبازی حرفی ازنداری یافقربزندبرادرجان سریعاازآقای ساقی درخواست کن نوشته نابجایتان راحذف کنددوستان من همرزمان من اکثراموجی واعصاب وروان هستندخدائی ناکرده ددستی مطلبت رانخواندوهتک خرمتی کنددرپایان لازم است بعرض برساندکه این حقیرباهمه سختی هاباهمه دردهااگرروزی صدبارازبی داروئی.گرسنگی .بی پولی.دست خالی.بمیرم وزنده شوم درجواب هرسئوالی خواهم گفت که سربازی کوچک دررکاب رهبری بزرگ هستم وهمه زندگیم وهستی ام رافدای یک تارموی سیدعلی حسینی خامنه ای خواهم کردومن فرزندانقلابم که درمدرسه عشق بسیج دهه شصت درتنورانقلاب پخته شده ام وبرای یک ذره ازخاکم جانم رافدامیکنم من درحالی این سخنان رامینویسم که بروح مقدس وپاک پدرشهیدم شصت هزارتومان خواهرم ازکسی قرض گرفت تاتک پسرم سواراتوبوس شودبیایدتهران سرخدمتش فکرنکنی که خبری است ماهمان پابرهنگانیم که دررکاب امام خمینی ره بزرگ شده ایم مالباسهایمان رابادست میشوئیم پورشه سوار.بی ام وسواروسگبازنیستیم که شام سگمان فیله کباب باشدمانان وسیب زمینی خوردیم وعاشق خامنه ای وارزشهاوشرمنده شهداهستیم التماس دعا.
تلمیذِ بی ارادت، عاشقِ بی زر است و رونده بی معرفت، مرغِ بی پر و عالِمِ بی عمل، درختِ بی بر و زاهدِ بی علم، خانه بی در.
علم از بهرِ دین پروردن است، نه از بهرِ دنیا خوردن.
سه چیز پایدار نمانَد: مال بی تجارت و علم بی بحث و مُلک بی سیاست.
هر که با داناتر از خود جدل کند تا بدانند که داناست، بدانند که نادان است.
چون در آید مه از تویی به سخُن گر چه بِهْ دانی، اعتراض مکن.
بسم الله الرحمن الرحیم
وای بر هرزهزبانان عیب جوی
مطلبی است که عمر و عاص استاد ان بود و کلماتی شیطانی تر از ان. در مقابل هر سخنی اعم از حق و ناحق که هر دو اگر با معیار انسان سنجیده شوند نا حقند
نسبت به کسی که حرفش را نمی پسندی تهمت بزن . افترا ببند . متهم کن . تا کلامش را بی اثر و اورا مجبور به دفاع نمایی .زیرا او دیگر وقت ادامه مبحش که خلاف منافع تو است را ندارد . نمونه معاصر ان شهید بهشتی که مجبور شد با خون پاکش اذهان را شفاف نماید .
چه بد گفتی . چه زیبا شیطان را از خود راضی و خدا را به خشم اوردی ای ناشناس . و چه زیبا برای بزک کلام شیطان پس از بی ابرو نمودن مومنی با کلام اخلاق او را می نوازد
فستعذو بالله من الشیطان الرجیم
خدمتدوست عزیزممحسن سلام عرض میکنم
اخوی جان هراندیشه ای مستلزم تجربیات وسوادمیباشدحتی جایکه شاعرمیگویدمیخوام رگهاموتوخونت بریزم آمی فکرمیکندمگرمیشودرگ رادرخونریخت این درحالیستکه شاعرساده گویی میکندولی من وتومتوجه نمیشویم اهل دردش میفهمند التماس دعا.
«با سلام؛
داوطلب گرامی؛ صلاحیت شما توسط شورای محترم نگهبان تایید گردیده است.
طی چند روز آتی کد انتخاباتی شما نیز در سایت فرمانداری تهران درج خواهد شد.
ستاد انتخابات .
...
رزمندگان و جانبازان :
شاید قرن ها بگذرد .
خوابش را ببینند .
حقوق بی حقوق 5 % ؟!
...
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﻏﻢ ، ﻏﻢ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺗﻮ ، ﺗﻮ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﻢ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭼﻮ ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ !!!..
خدا عده ای محدود بر جماعتی کثیر از جانبازان دردمند حاکم شدند و حقوقشان را تباه می کنند بعد یکی میاد از لمپ. ... نمی دونم چی چی حرف می زنه ??? اون یکی هم میاد میگه شرح دردتان فانتزیکال بود !!!!
این جانباز فهیم و درد شناس هم که دلمون بهش خوشه فقط بلده بگه مرغ زیرک از قفس نترس !!!!
من فکر می کنم همه از سر بی دردی این حرفا رو می زنن .. والله!!!!
این وسط فقط حق منو برادر خاک پور و امیری و ... بازیچه شده و بس ....
خب توکه عقل کلی هوشیار باش وقتی یه آدم با درد و غصه می نویسیه شاید جمله ای هم بکار ببرد که خیلی خوب نباشد اما روح کلی درد دلش از یهواقعیت درد آور در جامعه پرده بر می دارد ..،
این بهتره از کار کسانی که با تزویر و ریا و حرفهای قلمبه سلمبه خودشون خوب جلوه می دن بعد از پشت خنجر می زنن ..،
بیشتر از این توضیح بدم چه فایده شما که کلا قادر به درک عرایض من نیستی !
اما اگه به معنای واقع آدم باشیم زود می فهمیم حرف و غرض طرف چیه ؟
پس خواهش تو فقط یه اشاره متادونو زود تو چش طرف نکن که بخوای ضایعش کنی ؟
دوست عزیزیکه اولین مطلب رازیردردودلهای من نوشتی وخودت راهم معرفی نکردی حتی شهامت این راهم نداشتی که خودت راناشناس هم معرفی کنیدوبدون درنظرگرفتن حیثیت وآبروی مابمن اهانت وتوهین وهتک حرمت کرده ای وفرزندشهیدویک شهروندخاک پای جانبازان را(لات...)معرفی کرده ای من درحضورسایت وزین وادزشی فاش نیوزومهمتردرحضورجانبازان دلاورمخاطب این سایت چه جوابی بشمابدهم آیاشماازاینکه بنده رابااین القاب معرفی کرده ایددردی نمیکشید.آیاضمیرتان شماراعذاب نخواهدداد.من فقط درقبال همه توهین هائی که کرده ایدیک جمله میگویم من فرزندشهیدراه خداجان بازحقیری که اربابم ابوفاضل است باهمه دردهائی که میکشم درقبال اهانت های شما.شمارابه اربابم ابوفاضل واگذارمیکنم ایشان باهمه کراماتش زیرمطلبتان درضمیرتان جواب خواهددادالبته شکایت من تنهاازشخص شماست به اربابم یاعلی .مدیرمحترم سایت امیدوارم درطول مدتیکه مخاطب بوده ام باعث دلشکستگی دلشکسته ای نشده باشم باسپاس ازتلاشهای وافرتان ازخدابرایتان سربلندی وطول عمرمیخواهم.
نشان شجاعت و لیاقت به همراه 750 سکه و امتیازات فراوان دیگر به چند وزیر!!!!!!!
چرا!!!!!!!!
پس حداقل معوقات شهدا و جانبازان..
رزمندگان غوطه ور در رنج و بیماری و مشکلات زندگی...
مردم کارگر بی بیمه و ..............!!!!!!!!!!!@
بنده در پاسخ به ایشان ضمن تشکر از پیامشان ، از بی توجهی سپاه پاسداران به جانبازان بسیجی و سرباز سپاه در تمام زمینه ها و بالاخص کوتاهی در اجرای ماده ۳۸ و۳۹ قانون جامع ایثارگران شکایت کردم و گفتم اگر امروز آقایان با عناوین سردار وسر لشکر درهای ارتباطشان با ما را بسته ، صدایمان را نشنیده و از دادن حقمان استنکاف می ورزند اطمینان داشته باشند که فردای قیامت در دادگاه عدل الهی اقامه دعوا خواهیم کرد
آقای حاجی هم گفتند عین پیامک شما را به معاون فرمانده سپاه ارسال کردم . والله اعلم
اما اکنون که نزدیک ۵ ماه از آن می گذرد هنوز هم هیچ خبری نشده لذا از شما استدعا دارم این مطلب را که خواسته بسیاری از جانبازان است منعکس بفرمایید شاید احدی از سرداران متولی امر بخواند و یا برایش نقل کنند و اقدامی به عمل آید.
هیچکس لاف بزرگی نزندوخودسری نکند.مگربخاطرذلتی که درخودمی بیند.
چندسال است که خداوندسبحان درخیابانی که مازندگی میکنیم افتخارهجرت مصداق کلام وهاجرووجاهدورابه پدرمن وشهیدباستان دادالبته کوچه وخیابان مامعروف است به کوچه شهداکه پانزده نفرازبهترین بندگان خداکه درکوی مازندگی میکردندشهیدشده اندکه ازمیان اینهافقط پدروشهیدباستان متاهل بودندکه شهرکوچک مایکصدشهیددررنج سنی من حقیرتقدیم ارزشهانموده.همگی شمامردم فهیم وباغیرت ایران کم وبیش یاشهیدداده ایدیافامیل نزدیک.دورتان شهیدشده.یاحداقل درمجاورت خانه شهیدی هستیدبنوعی همه درمسئله جهادوشهادت آشنائی خوبی داریدمن ازتک تک شماخواهش میکنم تمام زندگینامه شهداراتمام وصیت نامه هارازیروروکنیداگرپیداکردیدکه شهیدی حتی به دشمنان اسلام این القاب رکیک وزننده رابدهدویاهتک حرمتی به بدترین دشمنان کرده باشد.ویاجانبازی که درمیادین نبردبوده وهمرزم شهدابوده درنامه ای یامطلبی اینگونه بکسی لقب .....بدهدویاکسی راموردتهاجم فلسفی بکندجایزه داریدحقیربواسطه سه دهه خادمی شهداراکردن هیچگاه ندیدم شهیدی به دشمن هم توهین اینطوربکندکه آقائی معلوم نیست ازکجاآمده شهامت معرفی کردن خویش راهم نداردبعدبمن لقب لات داده ومن راابله خطاب نموده من دراین موردهیچگونه برخوردی نمیکنم دوستان من خودشان جوابت رامیدهند.وشمابرادربزرگوارکه نامت راایران شهرنهادی.هروقت بچه هایت پرسیدندکه همه جانبازان اینطوری هستندبگونه جانبازان اینطوری نیستند.ولی جان بازان آره اینطورین.بعدبچه های شماخودشان شئوردارندمطلب رابازیابی میکنندوخواهندفهمیدکه داستان چیست.می آیندبیرون تواجتماع برج هارامی بینند.های لوکس سوارهارامی بیندبعدمی آیدمن وامثال مت رامی بیندخودش مطلب راخواهدفهمید.
دوستان من این برادرخودش راایثارگرومدافع ایثارگران میداندوبهش برخورده است که من گفته ام متادون میخورم ازدردوگفته ای منرابدآموزی تلقی نموده وبعدبااین شعارکه مدافع ایثارگران است بمن فرزندشهیدوجان بازمی گوید یک لاقبا.ژنده پوش دوستان عزیزشماهازحمت بکشین فرهنگ معین رابازکنیدببینیدلمپنیسم معنایش چیست (جزلات.ارازل)اگرمعنای دیگری داشت بمنهم تذکربدهید.بعدهم باستحضاراین آقابرسانیدکه من اگرژنده پوشم بخاطردست کجی های برخی است که جزءمختلسین اند واگریک لاقبایم توبمن اهانت نکرده ای مطالب مرابخوان من همیشه قبل ازاینکه بگویم فرزندشهیدراه خداهستم گفته ام فرزندانقلابم وفرزند.....توبه این ارزشهاهتک حرمت کرده ای وگرنه هویت شمارادوستان ازمن زودترفهمیدندوجوابتان رادادنددوست من که مراباالقاب بدموردهجوم قراردادی من اینکه درمکتب امام راحل بزرگ شده ام شمارادوست خطاب میکنم وشمامرایک لاقبابه زبان خودمانی اگربخواهم بگویم می گویم دستت دردنکنه اخوی این تکیه کلام حاج احمدبودهمیشه.اماشماحتی نام خویش راکه نگذاشته ای مطلبت راهم بدون اسماء متبرکه شروع میکنی اینهاخودشان نشانگرمطلب است که ازجنس ما نیستی اخوی.
داداشم که ازمن حلالیت میطلبی من کیم که شماازمن حلالیت بطلبی من خیلی کوچکترازآنم.من خودم وقتی میگویم من یادکلام امام راحل می افتم که میفرموداین من.من شیطان است.داداش مابچه این انقلابیم مادلمان سفیدسفیداست بکسی نفرین نمیکنیم بکسی اهانت نمیکنیم اماشمابدجوری دل ماراشکستی ماازفرط ناراحتی وفشارهابه این سایت پناه آورده بودیم.میخواستیم دردهای سی ساله امان راخالی کنیم اماشمامگسک رادقیق گرفتین روشقیقه های ماوشلیک کردی وقتی جلوهمه مارالات ارازل ژنده پوش یک لاقباتلقی کردی .خودت بایدمیفهمیدی ماراچطورله کردی والاماکی باشیم کسی راحلال کنیم اخوی جان.ودرابطه باقرص که من مصرف میکنم فکرنمیکنم دندان دردکشیده باشی من سی سال است ازبس اسپریه زدم داخل دهانم همه دندانهایم شکسته شده وریشه هایشان مانده داخل لثه هایم تنهاداروئی که قادراست دردراتسکین دهدهمین قرص است دهن من نیازبه پنج ملیون پول داردتاریشه هارافقط بکشه بیرون منکه حقوقم سیصدهزارتومان است چطوری دندانهارادرست کنم که قرص نخورم.اخوی جان دوست من طوری نیست تاحالاش گذشت بقیه اش هم میگذره خدایاماراشرمنده شهدامکن.التماس دعا
از برادر حسین افسری استدعا می کنم دعای مخصوص در حرم باب الحوائج را در حق من و شما عنایت فرماید . ما را از حال خودت بی خبر نذار ..
مطلب چهارسال قبل که درسایت محتـــــــــــرم فاش گذاشته بودم رامطالعه نمودم ویکباردیگرکامنت های ارسالی ازدوستـــان راخواندم بعدازگذشت چهارسال ازاین پست .دلنوشته امــــــروزحال روزجـــــــان بازان عزیزدردکشیده راباجانــــــبازان دیگرقیاسی بفرمائید تامطلب این حقیر واضحترشود وجناب آقای ایرانشهراینهمه برای خودش ارزش واهی قائل نشودوبه اصل ماجرا برسدکه وضعیت خیلی بدترازگفته های این حقیراست ثابت شودکه دشمن درحال کاراست وافرادی مثل ایران شهرآب درآسیاب دشمن میریزند.خدایا سی ونه سال است هی میگوئیم شهداشرمنده ایم وازاین شرمندگی نجات نیافتیم تومارانجات بده ای خدای سبحان
احترامآ :
نظر به درج مطلبی با تیتر ( متنی پر از علامت تعجب ) معروض میدارد ،؛ متن فوق نه تنها فاقد بار عقلایی و مزمون تفکر شهدایی میباشد بلکه در این برهه اززمان آب نفاق بر آسیاب خشکیده دشمن ریختن است .
لذا خواهشمند است نسبت به امحای متن فوق که دو دسته گرایی را متبلغ میباشد؛ اقدام عاجل فرموده موجب امتنان خاطر است . با تشکر .
...
برای حذف رزمندگان و جانبازان و حذف فرهنگ ایثار و شهادت از نام
شهدای عزیز سوء استفاده نکن ؟!
حقوقتو بشمار .
نام که نداری . کشورتو بگو ؟!
...
وباسلام به عزیزان زحمت کش فاش نیوز .گرچه می خواستم تفسیری بلندازنوشته بالاونیزازانتقادکننده اش بنویسم ولی بخاطر احوال نامساعدم به چندسطری بسنده میکنم . حال هرچندکه نویسنده .(جانبازعزیز متنی درحدوسع وتوان علمی وتفکرات خویش مواردی رابیان نموده که قطعا قابل انکار هم نیست .چراکه درسازمان متکفل جامعه ایثارگری بدلیل نامتوازن بودن قوانین خصوصا دراعمال وتعیین وتشخیص دقیق درصدها ی ازکارافتادگی کلی (درصدجانبازی) اللخصوص بادرصدهای چندین سال پیش
ومغایرت باحال فعلی باکبرسنی بالای جانبازان اختلاف فاحشی داشته که باعث بوجود آمدن فاصله وآشفتگی طبقاتی واختلافات درون گروهی شده است. همچنانکه شاهدیم جانباز 5% تا20%دائمادرحال آه وفغان وگلایه اندودرعوض عزیزان جانباز50% به بالا یکی درخواست امحای نوشته رامیکند دیگری 70% آن راطنز فانتزی می خواند .
وآن عزیزبدون نام ! گرچه کاملابه همه آشناست .که به نوشته آقای امیری ایراد
صریح ودرخواست برداشتن ازسایت رانموده وان رامصداق تبلیغ گروههای لمپنی
(لمپنیستی) کرده . !!! عرض میکنم عزیزم اولا ازنوشتن اصطلاح فوق که باعث خسران آخرت برای شماوبی احترامی جدی به دوستان است واگرمعنای آن میدانیدحتمااستغفارنموده وازدوستان معذرت خواهی فرمائید . دوما اگرناآگاه به آن هستید حداقل به فرهنگ لغت مراجع مراجعه فرمائید . / والسلام
لمپن ویا لمپنسیم دارای معناها و مترادفهای بسیاریست .
غرض کاتب ژنده پوش ...یک لا قبا .... بود که شما و دیگر اهالی علم یک راست سراغ معانی بد آن رفتید . بهر حال نظر شما را روی چشمم قرار داده و در جایی بکار خواهم بست . متشکرم .
اینکه این بنده خدا خوردن متادون را برای درد دندان تبلیغ و بد آموزی میکند و در عین این بد آموزی از درب حمایت از شهدا و ایثارگران بر طبل رسوایی آنها با خوردن آن روان گردانها میزند را چه باید نامید .
امیری جان ما طرف توییم گلم ... من فقط پرسیدم قشنگ بگو ببینم دنیای باورهای شما چطوره .؟؟
.. حرفمم این بود اگه زمین و زمان دست به دست هم بدن که بیشتر این منو تو منگنه بذارن و درصد حقوق ما را صفر صفر محاسبه کنند ما جان باز یم به راه هدفمان .
فکر کردم جانباز یه بار تیر می خوره میشه جانباز اما مرد اونه که در کشاکش دنیای ظالما بازم جان بده براه هدفش ... ما که هفتا جون داریم ...
حالا چی که منو قصه درد دلت کردی ؟
دیدی دیدی زورت به بالاترا نمی رسه ....... بگذریم !