یکشنبه 18 بهمن 1394 , 10:11
این همسران چه کشیدند!
جعفر هراتی- از جانبازان اعصاب و روان بگذرید. یک لحظه تصور کنید همسران بینوا و فرزندان مظلوم این قوم را همسرانی که دیگه حالا ۴۰سال را گذرانده اند، اکثرا" ۲۰ سال بزرگتر از آنی که هستند به نظر میایند. با تنی دردمند و چهره های خسته از غم روزگار حالا دیگه با کوچکترین صدا به لرزه میفتند!
هر ساعت از شب با کوچکترین صدا از جا میپرند. قسم به خدای واحد اینقدر درد کشیده اند که نمیدانم از کجایش بگویم! فولاد بود تا به حال آب شده بود. دائم مراقبت. صبوری. کوتاه امدن خجالت در و همسایه کشیدن شیشه های ترک دار خانه در و دیوار جای برخورد اجسام روی دست و صورتشان جای زخم های نو و کهنه حتی وقتی بچه با پدر بازی میکنه یا بیرون میره با نگرانی و دلواپسی آرام و بی صدا تعقیب و مراقبت که مبادا پدر دچار تشنج یا عصبانیت بشه و بچه به خطر بیفته.
دائم لوازم شکسته خانه را تعمیر گاه بردن، شیشه بر غریبه آوردن، اگه تا صبح بنویسم دارم که بگم کاری ازم بر نمیاد. اختیار از دست من خارجه. وقتی کمی آروم میشم برای غریبی و غربتش اشک میریزم و باز فردا روز دیگر و...
بنده در دلنوشته ای از اقای طائبی سئوال کردم که ایا شما به همسران جانباز اعصاب و روان هم درصد میدهی ؟ ایا خبر از انها داری ؟ ایا جوابی هم برایشان در ان دنیا کنار گذاشته ای ؟
از گزارشگر سایت محترم فاش نیوز تمنا دارم درمورد این عزیزان تحقیق و گزارشی ارائه بدهند . ممنون و سپاسگزارم
و این نشان از نالایقی بعضی از مدیران و بعضی از مسولان ایثارگران در نیروهای مسلح است. و چه شایسته است که عشق و امید و شادابی به خانواده ایثارگران بازگردد..