شناسه خبر : 43347
دوشنبه 17 اسفند 1394 , 08:44
اشتراک گذاری در :
عکس روز

صدای دشمن دیگر به گوش نمی‌رسد؟!

انتخابات ظاهراً چند سال یک بار انجام می‌شود اما به یک معنا هر روز و ساعت، انتخابات است.


1- انتخابات ظاهراً چند سال یک بار انجام می‌شود اما به یک معنا هر روز و ساعت، انتخابات است. ما مدام- دانسته و ندانسته- انتخاب می‌کنیم. انتخابات فرع بر «حق- مسئولیت انتخابگری» و موضوع «افکار عمومی» است. افکار عمومی ساخته می‌شوند و می‌سازند. این ساخت و ساز گاه طبیعی و گاه دستکاری شده است. ملت‌ها حتی فراتر از انتخابات سیاسی، سر بزنگاه‌های مهم دست به انتخاب مسیر حرکت می‌زنند. بنابراین برای دوستان و دشمنان ملت‌ها مهم است که در تعیین این مسیر و آدرس و نقشه راه آن- از سر خدمت یا خیانت- نقش‌آفرینی کنند.
2- امروز انگاره‌ها تنه به تنه واقعیت می‌زنند و گاه عرصه را بر حقیقت تنگ می‌کنند. امروز سخن از انگاره‌سازی (Image Making) و در حقیقت ایجاد تصویری شبه واقع اما غیرواقعی از حقیقت موجود در میان است که پایه و مایه جنگ نرم به شمار می‌رود؛ چندان که فرموده‌اند «شبیه‌ترین چیزها به حق، باطل است». در حقیقت در اینجا با نوعی پندار و خیال و توهم و «جا به جا دیدن نسبت‌ها» مواجهیم. کاری که تردست‌ها و شعبده‌بازان می‌کنند نوعی انگاره‌سازی واژگون است؛ مثلاً یک دستمال را تبدیل به گوی یا دسته گل می‌کنند یا سیگار را ظاهراً وارد دهان می‌کنند و از گوش بیرون می‌کشند. کاری که سامری در ماجرای گوساله معروف برای فریفتن مردم کرد یا رفتاری که ساحران در برابر موسی(ع) انجام دادند، از همین قبیل است. «هنگامی که افکندند، چشم مردم را جادو کردند و آنان را ترساندند» (اعراف-116) یا «در اثر سحر آنها، در خیال موسی آمد طناب‌ها و عصاهایی که افکنده‌اند (مانند مار) به هر سو با شتاب می‌جنبند». (طه-66).
امروز شبیه کار سامری‌ها و ساحران فرعون را جعبه جادوهای جدید در رسانه‌ها انجام می‌دهند که با وجود همه تنوع و تفاوت‌ها، ویژگی مشترک آنها طمطراق و جلوه، فریبندگی، افسونگری، مسحور و مرعوب کنندگی، حیرت‌افکنی، وسوسه‌گری، خیال‌آفرینی و آرزوپروری و غیرقابل دسترس‌سازی در عین سراب‌نمایی است. اگر دیروز سامری می‌توانست گوساله‌ای دست‌ساز و رازآلود را جای پروردگار جا بزند، امروز در دنیا همان شیوه و شگرد فربه شده، از مظلوم تروریست می‌سازد و از جنایتکار، برنده جایزه صلح نوبل و پاسبان حقوق بشر! سرمایه‌سالاری را مردم‌سالاری جا می‌زند و اشرافیت را به جای جمهوریت غالب می‌کند. باطل‌السحر انگاره‌سازی دروغین، تبیین و روشنگری و آگاهی است.
3- هر روز و ساعت ما با انتخاب می‌گذرد. ظاهراً انتخاب‌کننده خود ماییم اما آیا مقدمات انتخاب را نیز همیشه خود ما می‌چینیم؟ افکار عمومی مانند گیاه خودرو نیست؛ ساخته می‌شود. زمانی با دانایی و ژرف‌اندیشی پرورده می‌شود و گاه ممکن است آماج بمباران انگاره‌های مسموم در جنگ نرم قرار گیرد و قربانی بدهد. تیزی شمشیر و کشندگی بمب  دشمن را همه می‌بینند و حساس می‌شوند. قربانی چنین جنگی، شهید و عزیز است. ضربت دشمن در این جنگ، دفعتاً وارد می‌شود و حتی اگر غافلگیر شده باشید، شما را هوشیار می‌کند. اما جنگ نرم، تدریجی و زیرپوستی است؛ نوعی کار تربیتی اما معکوس برای تباهی استعدادها و نه رشد و بارور کردن آنها. گارد شما در برابر حمله سخت دشمن کاملاً بسته است اما در جنگ نرم، با نوعی از ارتباط و تعامل و حسن ظن و تسخیرشدگی بی‌صدا طرفیم. گاه قربانی، شیفته قاتل است و ماه‌ها و سالها با او سر و سرّ پیدا می‌کند و محشور و مأنوس می‌شود. ضربه را می‌خورد اما نمی‌فهمد از کجا خورده است چون نسبت‌ها را جابه‌جا و وارونه می‌بیند. قربانی اینجا گویا هیپنوتیزم شده است، با ضعف اراده روبرو می‌شود. قادر نیست مستقل بیندیشد و انتخاب کند. لاجرم در این مسیر تدریجی، می‌شود تقلیدکننده چشم و گوش بسته بدخواهان خود. در اینجا با نوعی «مسمومیت شیرین» روبرو می‌شویم، اعتیاد اعلام نشده‌ای که به تدریج پدید می‌آید و سمّی است که با تدریج و حوصله و به شکل رقیق شده در طول زمان تزریق یا منتقل شده و قربانی را فلج مغزی و مسخر روحی می‌کند. بدین معنا نه فقط در فصل انتخابات بلکه باید همیشه متوجه بود «افکار عمومی» خط مقدم دفاع از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مقابل دشمنان همیشگی ایران است و اگر دشمن نتوانسته مستقیم به این خط بزند و آن را بشکافد، همواره به مسمومیت شیرین پشت خاکریز اهتمام داشته است.
4- انتخابات برای ملت ما جشن مردم‌سالاری دینی، و برای نوع نامزدهایی که از طیف‌ها و سلیقه‌های مختلف به قصد خدمت وارد عرصه می‌شوند، پیروزی است فارغ از اینکه کدام انتخاب می‌شوند و کدام  نمی‌شوند. اگر در میان انتخاب‌نشده‌ها، می‌توان فراوان برنده و پیروز یافت، در میان منتخبان نیز کم نبوده‌اند آنها که در حد خاسران و ورشکستگان باخته‌اند. ذات انتخابات، جابه‌جایی و تداول قدرت است. پس عجیب نیست که سال 68 چپ برود و راست بیاید، یا در سال 76 چپ‌های سابق به جای راست‌ها مسندنشین شوند و یا اصلاح‌طلبان در سال‌های 84 و 88 جای خود را به اصولگرایان بدهند و قس‌علی‌هذا. برنده شدن یا نشدن در نوع این انتخابات از اول انقلاب تا به امروز موضوعیت ندارد. موضوع مهم‌تر این است که نامزدها یا حامیان آنها- فارغ از توفیق یا عدم توفیق جلب رأی مردم- کدام ظرفیت را در جایگاه پیروزی یا ناکامی از خود نشان داده‌اند؟ در حقیقت، رأی اگر ملاک سپردن مسئولیت است اما تعلق و عدم تعلق آن به این یا آن گروه در مقطعی خاص، به خودی خود حقانیت یا باطلیت نمی‌آورد.
از بنی‌صدر و رجایی تا احمدی‌نژاد و روحانی، و از بازرگان و سلامتیان تا شهیدان چمران و دیالمه و آیت و شاه‌آبادی و محلاتی و از مجلس اول تا مجلس ششم و نهم و دهم را مردم انتخاب کرده‌اند اما امروز و هیچ روز دیگر درباره این منتخبان مردم، قضاوت یکسان نخواهد شد. برای کسی یا کسانی چون بنی‌صدر که میلیون‌ها رأی آوردند، اقبال و اعتماد مردم اسباب «استدراج» و سقوط تدریجی شد تا آنجا که یکی مانند بنی‌صدر بزرگ‌ترین خیانت را در دوره جنگ خیابانی گروهک‌های برانداز و تجاوز نظامی رژیم صدام به جنوب و غرب ایران مرتکب شد و سرانجام به  سمت پیوند با بدنام‌ترین گروهک ضد انقلاب غلتید؛ او نه تنها دختر خود را به عقد رجوی درآورد بلکه خود نیز تبدیل به کارگزار و پیشمرگ سازمان منافقین شده بود. رأی دادن یا رأی ندادن مردم به یک شخص یا گروه- در هر دو صورت- اگر تبدیل به اسباب عصیان و طغیان شد، چنان که در سال 76 و 78 و به ویژه در سال  88 دیدیم، مصداق واقعی سقوط و خود ویرانگری سیاستمداران است. زمانی از امام صادق علیه‌السلام درباره مفهوم قرآنی «استدراج» پرسیدند و حضرت فرمود «معنی استدراج این است که بنده چون گناه کند، به او مهلت داده شود و هنگام گناه، نعمت او تجدید شود و او را از استغفار بازدارد و غافل کند». شبیه همین استدراج را می‌توان در دوره‌های بعدی جست‌وجو کرد، از جمله آنجا که رئیس دولت اصلاحات - دست‌اندرکار فتنه 88 - به صراحت در سال 1383 (آخرین سال مسندنشینی) با صدای بلند و به خاطر هو شدن در دانشگاه تهران اذعان کرد «از اردوگاه اصلاحات صدای دشمن به گوش می‌رسد». آیا این حقیقت با بالا یا پایین شدن آرا و یا مصادره به مطلوب رأی مردم، جا به جا خواهد شد؟! و آیا گوش‌های امثال خاتمی دیگر به مرحله ناشنوایی رسیده‌اند؟
5- مدعیان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی و اعتدالگرایی در انتخابات اخیر هر کدام ادعا می‌کنند که برنده انتخابات شده‌اند. برگزاری دور دوم انتخابات، ترکیب نهایی مجلس و اکثریت آن را معلوم خواهد کرد اما فارغ از اینکه اکثریت مجلس در اختیار کدام طیف باشد، حق و حقیقت مشمول مرور زمان نمی‌شود که امیر مؤمنان(ع) فرمود «انّ‌الحق قدیم لایبطله شیء» حق دیرپا مشمول مرور زمان نمی‌شود. مدعیان اصلاح‌طلبی - طیف افراطی و فتنه‌گر آن- علیه خود حکم می‌دهند وقتی ولو به گزاف ادعا می‌کنند برنده انتخابات شده‌اند. اگر بنا بود بهانه این جماعت برای برپایی آشوب و فتنه در سال 88 (تقلب) روال هر انتخاباتی باشد و هر نامزد یا حامیان حزبی وی ادعا کنند «تقلب شده، چون ما باخته‌ایم»، دیگر اثری از انتخابات برای امروز باقی نمانده بود. نتیجه انتخابات اخیر هرگونه که روایت شود، تفاوتی در اصل خیانت و جنایت ارتکابی در سال 1388 ایجاد نمی‌کند. آنها که زیرمیزبازی دموکراسی زدند و 25 میلیون رأی مردم را زیرپا گذاشتند، به جز مجازات قانونی، دست کم یک عذرخواهی بزرگ به مردم و نظام بدهکارند مبنی بر اینکه دروغ گفته و آتش فتنه را برافروخته‌اند. این مدل رفتاری برخی سیاستمداران آلوده به غرور و تعصب که شیر خط بیندازیم، اگر شیر بود یعنی من برده‌ام و اگر خط بود تو باخته‌ای! قیافه آدم‌های بی‌جنبه و جر زن و فاقد فرهنگ و اخلاق مسابقه را تصویر می‌کند. بخشی از لاف‌های دروغ پیروزی برای پاک کردن آن سابقه جفا و جنایت در حق مردم است.
6- کورس بستن از این انتخابات به آن انتخابات و 4 فصل سال را به رنگ انتخابات دیدن، نوعی بیماری سیاسی است که افکار عمومی را می‌فرساید. آنچه برای مردم مهم است و قانون اساسی از منتخبان در سطوح مختلف مطالبه می‌کند، اهتمام به غم معاش و معاد مردم است. پیشرفت و عزت و کرامت و سعادت حقیقی- و نه صوری و سرابی و حبابی- حق مردم خوب ماست. اهتمام به آبادانی دنیا و آخرت مردم، جز با نقشه راه اسلامی و ایرانی حاصل نمی‌شود. هیجانات هر انتخاباتی بعد از یکی دو هفته فروکش می‌کند اما مسئولیت‌ها سر جای خود باقی می‌ماند. واقعیت این است که در طول دو دهه گذشته انگاره‌سازی وارونه نسبت به استکبار آمریکا و امکان معامله و دوستی با آن شدت گرفت و به موازات آن تلقی اقتصادی سرمایه‌سالار و لیبرالیستی پی گرفته شد. اکنون به ویژه پس از تجربه‌ای 3 ساله معلوم شده که چنین نسخه‌ای اگر کور نکند، دست کم شفا نمی‌دهد. دولت وقت 2 دهه پیش منطق اقتصادی سوپرراست و کاپیتالیستی را آزمود و تورم 49/2 درصدی و اعتراضات گسترده اجتماعی و شکاف طبقاتی سنگین را تجربه کرد. دست‌اندرکاران همان منطق، 2 دهه بعد دعاوی اقتصادی خود را به ادعای «با آمریکا بسازیم و کوتاه بیاییم تا اقتصاد رونق بگیرد» پیوندزدند اما با همه امتیازات داده شده، نه از لغو تحریم‌ها و نه از رونق تولید و گشایش اقتصادی خبری نشد. حق با آن اقتصاددان عضو ستاد انتخاباتی موسوی است که خرداد ماه گذشته با زبان هشدار به روزنامه شرق گفت:
«لیبرال‌های وطنی، مغرورهای ناتوان هستند... اینها در مقام حرف و تبلیغات ادعا می‌کنند که علمی نگاه می‌کنند و برای هر مسئله راه حل مشخص دارند اما نیلی ]مشاور ارشد روحانی[ به صراحت گفته که ]در دوره سازندگی[ در دام روزمرگی و واکنش‌های محض افتاده بودیم. ما با پارادوکس غرور و ناتوانی روبرو هستیم... اینها با فرض اطلاعات کامل، تحلیل‌های اقتصادی را شروع می‌کنند، بعد به طور طبیعی هر کس را که جور دیگری فکر می‌کند، نادان و مغرض فرض می‌کنند. اگر دقت کرده باشید نئوکلاسیک‌های وطنی همین هتاکی را دارند... در فاصله اسفند 93 تا پایان اردیبهشت 94، هفت بار از موضع رسمی گفتند که قطعاً در سال 94 قیمت حامل‌های انرژی را افزایش نخواهند داد. می‌دانید چه قدر غم‌انگیز است. دوباره دارند مشروعیت دولت را نزد مردم با سخنان غیرمسئولانه معامله می‌کنند... یک چیز بسیار خطرناک که امیدوارم گوشی برای شنیدن آن در دولت روحانی وجود داشته باشد این است که اینها جای اینکه شکست‌ها و فسادها و ناروایی‌ها را ببینند و عبرت بگیرند می‌گویند ما شاهکار کردیم و با وجود افزایش قیمت‌ها، آثار تورمی متناسب آن مشاهده نشد و هنوز جا برای فشار جدید به مردم وجود دارد... من برای مناظره با سخنگوی دولت و مسعود نیلی اعلام آمادگی می‌کنم... خیلی حیاتی است که یک گفت‌وگوی ملی صورت بگیرد تا دولت از این اشتباهات فاحش نجات پیدا کند... واقعاً آدم متأثر می‌شود که منتقدان را با هتاکی بی‌سواد بخوانند».
خطر مهم‌تر و بزرگ‌تر آن است که لیبرال‌های وطنی با کمک نرم‌افزاری و فنی بیگانگان، بیماری توأمان «ناتوانی و غرور» را به بخش‌هایی از افکار عمومی سرایت دهند. این بیماری ذاتاً ذلت و گدایی در برابر دشمن بیگانه را به همراه دارد و به همین دلیل لیبرال‌نما، سوگلی فصلی مستکبران عالم شده‌اند. رفتار کاریکاتوری افراطیون و تجدیدنظرطلبان با انتخابات، همچنان که می‌خواهد سرپوشی برای خیانت سیاسی 88 باشد، احتمالاً سرپوش دومی برای عقیمی و ناکارآمدی مدل اقتصادی لیبرال‌ها هم هست.
محمد ایمانی

اینستاگرام
فتنه گر بزرگ دولت قبل هم بود که با دزدی و اختلاس سرمایه این مملکت را برباد داد و اطرافیانش هم شریک بودند و در زندان به سر می برند؟؟؟؟
دولت قبل دولت ذلت بود
سازشکاری و ترس از شیطان ذلت است..
و ایستادگی آگاهانه در مقابل استکبار و خدمت به مستضعفین و محرومان فرمان قران و روش انبیا و اولیاست.
جناب آقای ایمانی لطف کنید .برای احقاق حقوق پایمال شده جانبازان و رزمندگان قلم فرسایی کند .فراموش شدن حقوق رزمندگان و جانبازان خیانت است این سایت وزین فاش جای درد دل ایثارگران و جای دفاع از حقوق خانواده آنان است . برای مطرح شدن راه های دیگری هم وجود دارد .شما که قلم فرسایی خوبی دارید چرا در سایتی که مدافع حقوق رزمندگان است.به جای کمک و حمایت از همرزمان خود قلم نمی زنید و وارد سیاست میشوید .جانبازان و رزمندگان .دغدغه معیشت دارند این جماعت بزرگ بی ادعا و مظلوم .مورد تظلم واقع شدند.37 سال از عمر انقلاب و بیش از سه دهه از پایان جنگ نابرابر میگذرد اما همچنان در فراموش محض قرار گرفتیم .بنیاد مصوبات مجلس را در خصوص جانبازان و رزمندگان اجرا نمی کند اما در عرض یک شب جانباختگان منا را شهید سازی می کنند که حضرت آقا از کشته شدگان عزیز منا ب عنوان جانباختگان یاد نمودند ..حکایت یک بام و دو هوا ست ...برای کسانی که در دفاع از آب و خاک و ناموس این عاشقانه پر کشیدند و تکه تکه شدند .وامروز کسانی هم که به ظاهر جان سالم بدر بردند بیمار و رنجور و شرمنده خانواده خویش گشته اند پس به یاری اینان بشتابيد . .فاش عزیز سپاس
از مطالعه مقاله مستدل شما استفاده کردم و از شما و دیگر نویسنده های توانا و دارای قدرت تحلیل انقلابی و به معنای دیگر ایثارگران مجاهدی که هنوز در سنگر دفاع از ارزشهایمان حضوری پرشور دارند و در کارزار صفین و نهروان همیشه تاریخ.. در مقابل دشمنان ولایت ایستاده اند .. سپاسگزارم.

سلام بر شهیدان
سلام ، با تشکر از نویسنده محترم ، لازم است عرض کنیم مشکل اصلی ایثارگران در باز کردن معنی و مفهوم عملکرد دشمنان نفوذی سیاست باز و استفاده از وارد کردن افراد عامی فاقد تخصص در امور تخصصی نظام اسلامی است. همانطور که دوست عزیز در محدوده پیامش بیان کردند آنها افرادی نفوذی هستند که بر علیه ارزشهای اسلامی - شیعی با تمام قوا ضمن پشتیبانی استکبار تلاش میکنند. امروز عوامل استکبار فهمیدند با هیچ وسیله جنگی قادر نیستند در جنگ با ایمان و ارزشهای فرهنگی اسلام برنده شوند لذا با استتار و لباس خودی و شکل گرایی ظاهری مشغول خرابکاری و ضربه زدن به ارزشهای نظام اسلامی میباشند. بایستی سیاست واقعی و اسلامی از سیاست شبهناک شیطانی شناسایی و به مردم معرفی شوند. بنابراین ایثارگران میبایست دارای ابعاد فکری گوناگون در زمینه های سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ، فرهنگی و غیره باشند تا در تمام جبهه های نبرد با استکبار موفق و پیروز باشیم.
مواقعی لازم است ارزشهای نظام اسلامی موجب قوام رهبری و نیرو بخشی به حاکمیت شوند در این حال آنها واسطه شده تا ارتباط قطع و فاصله بیشتر شود.
فقط در یک کلام می تونم بگم عالی بود . عالی ! ممنون از آقای ایمانی و سپاس از فاش نیوز
بنام خدا
بزرگترین دشمنان نظام خود حق پندران میباشند و به زبان. عامی قشر تند رو هر دو گروه که برای رسیدن به قدرت هیچ محدویتی برای خود قائل نیستند . قران کریم می فرماید ما شما امت میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشد و پیامبر بر شما گواه باشد(بقره ایه ۱۴۳) اینکه مطلب را به در حد اشخاص و گروهها محدود می نمایید از وزانت کلامتان میکاهد تند روی و کند روی از طرف هر شخص گروه و جناحی مذموم است . فراموش نکنید دولت قبل با شعار ما می توانیم چگونه تمام انقلاب و دستاوردهای انرا به زیر سئووال برد و با شیوه مردم فریبی( پوپولیستی) بزرگترین اختلاس و دزدی های را در مقیاس جهان (به نسبت بودجه و سرمایه در گردش)
را بزای ایران اسلامی رقم زد و عده ای دلخوش به ان شعارهای بی پشتوانه و دشمن ساز در اویل برایش هروله می نمودند . مردم حق حیات زندگی در محیطی امن. مسکن . شغل اقتصاد بدون فساد و رانت و...... را که حداقل حقوق انان در قانون اساسی است را خواستارند و رای مردم تهران عقلانترین ارا در ده دوره مجلس بوده و مردم با این رای عقلانیت خود را به جهانیان و تند رویان گروهها اثبات نمودند دشمن پاقعی انقلاب زیاده خواهی . تکاثر . دنیا طلبی . و تمام صفات مذموم در دین خداست دشمن واقعی را باید در خانه جستجو نمود . امار . اعتیاد . طلاق . فحشا . دزدی در کشور سر به فلک میکشد بانیان این اعمال بزرگ دشمنان انقلابند.
سلام ، هنگامی که میگوییم به انسان تحصیلکرده نیاز داریم تمام فکرها به سوی تحصیلات دانشگاهی متوجه میشوند که ریشه آنها از ایران گرفته شده و پس از عبور از فیلتر غرب و انحصار صهیونست در دنیا پراکنده شده است. برای مثال اخیرا کشف داروی ام اس توسط متخصص اعصاب و روان مشهدی بوسیله طب سنتی ایران باعث شفای بسیاری از بیماران و زنان مستعد شد لیکن در داخل کشور هیچیک از مراجع دولتی و خصوصی حاضر نشدند سرمایه گذاری کنند لذا داروی ام اس را به آلمان فروخت و آنها بنام کاشف صهیونیست منتشر کردند. به همین ترتیب اکثریت کشفیات و اختراعات توسط استعداد شگرف ایرانیان بدست آمده لیکن بنام سرمایه گذار غربی که عموما صهیونیست هستند ثبت گردیده است.
با نهایت تاسف آثار علمی و ادبی ایران مانند خیام و حافظ و مولانا و خوارزمی و سنایی و نصیرالدین طوسی و هزاران عالم و ادیب ایرانی از کشور خارج شده و بنام گوته و نیچه و امثالهم در شکلی نازل و آلوده به تفکر صهیونیستی به جهان فروختند و با سود بدست آمده تبدیل به ابر قدرت شدند.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi