شناسه خبر : 44805
چهارشنبه 08 ارديبهشت 1395 , 12:01
اشتراک گذاری در :
عکس روز

خاطرات آزادگان/

تانک های بعثی دربرابر سنگری از اسرا

ما تا آن لحظه دو شهید و چهارده زخمی داشتیم. زخمی ها را به سرعت بردیم تو آسایشگاه ها. چند نفر از اسرای دانشجوی پزشکی، با پانسمان و حتی خارج کردن گلوله از بدن زخمی ها، تا آنجا که می توانستند کمک کردند. عراقی ها از ترس شان از اردوگاه رفته بودند بیرون.

در یکی از روزهای آمارگیری به ترتیب از بچه ها آمار می گرفتند و می فرستادند توی آسایشگاه. جلوی آسایشگاه سه عراقی به یک برادر معلول اهانت کردند. بچه ها ناراحت شدند. اعتراض کردند. درگیری از همان جا شروع شد. علی فرعون آمد قفل در آسایشگاه ما را شکست. بچه ها ریختند بیرون. عراقی هایی که طبقه بالا بودند شروع کردند به تیراندازی هوایی. بعد دیدند این طوری نمی شود. لوله اسلحه ها را گرفتند داخل آسایشگاه ها.

ما رفتیم زیر پنجره ها و پشت ستون های داخل آسایشگاه پناه گرفتیم. بچه ها چوبهای کناره پنجره ها را کندند و آماده مقابله شدند. این ماجرا درست زمانی اتفاق افتاد که حاج آقا ابوترابی را برای چند روز از اردوگاه برده بودند.

آن شب علی فرعون ( و بقیه کسانی که اسلحه شان را مخفی کرده بودند) اسلحه هاشان را درآوردند و آماده درگیری شدند. حسین آقا مروت اجازه درگیری نداد. گفت: اگر یک تیر از طرف ما شلیک شود، بهانه ای است دست آنها تا همه مان را قتل عام کنند.

ما تا آن لحظه دو شهید و چهارده زخمی داشتیم. زخمی ها را به سرعت بردیم تو آسایشگاه ها. چند نفر از اسرای دانشجوی پزشکی، با پانسمان و حتی خارج کردن گلوله از بدن زخمی ها، تا آنجا که می توانستند کمک کردند. عراقی ها از ترس شان از اردوگاه رفته بودند بیرون.

همان شب چند نفر از بچه ها خواستند از فرصت استفاده کنند و فرار کنند. حسین آقا مروت نگذاشت. گفت: هیچ کس حق فرار ندارد. اگر یک نفر فرار کند، عراقی ها بهانه پیدا می کنند و همه مان را قتل عام خواهند کرد.

تانک های عراقی پشت در اردوگاه مستقر شدند.

گفتیم: حالا که اردوگاه تو دست های ماست، باید نگهبانی بدهیم و ازش مواظبت کنیم.

برای هر آسایشگاهی نگهبان داشتیم. یادم می آید استواری به نام عباس پاسبخش بود. من و دو نفر دیگر از بچه های تبریز پاس سه بودیم. می بایست از ساعت چهار تا شش صبح نگهبانی می دادیم. به ما گفتند: شما بخوابید. وقتی نوبت پاس تان شد، بیدارتان می کنیم .

ما وقتی بیدار شدیم که…


*سایت جامع آزادگان

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi