ریمل واسه آقایان!

سلام برادر م رک . متاسفانه تویه خیابونها پسرها آرایش بیشتری دارن تا خانم پسرا یواش یواش فرهنگمون داره عوض میشه تا چند سال دیگه دخترا میرن خواسگاری پسر خانموا ! نکته مهمی رو گفتی .

عدم توجه مقامات کشوری به مقام و آرمان های مقدس شهدای مظلوم دفاع مقدس و انقلاب اسلامی باعث همه اینگونه ناهنجاری هاست.
فاین تذهبون

عجب چیزی نوشته بودی . کلا دلم واسه خودم سوخت و سوخت . خدا !
لم تقولون ما لا تفعلون !!!
دو روزه دارم همه مطالب سایتهایی که من باهاشون کار می کنم به طور کامل می خونم . در فحوای تمام مطالب اسنادی واضح و مبرهن بر مخدوش شدن و زیر پا گذاشتن ارزشها ی اسلامی به‌چشم می خورد اما کسی نمی خواهد به آنها توجه کند حتی تو !!!
فاین تذهبون !!!
وقتی هر بار درباره هتک حرمت ارزشها با شایسته ترین آدمها حرف می زنم با یک ساده لوحی عجیبی بهم می گن نه دلتو صاف کن . بدبین نباش .
یعنی چی دلتو صاف کن ؟ راضی شدی حقم ضایه بشه . چه زندگی های دیگه هم بدبخت شدن . چهار نفر دیگه هم بدبخت می شن که تو دلت می خواد دلتو صاف نگه داری ، این از خرد عارفانه است؟ ؟؟
فرصتی شده که باورت بشه وقتی میگم تمام عمر زیر آبی زندگی کردم و با یه اسم اومدم جلو یعنی چه ؟ و وقتی میگم بعضی ها مقابل چشمان نازنین شما زیر آبی به فسادشون ادامه می دن یعنی چه ؟ توجه کن . معلومه !
بقول یه عزیزی می گفت آدمای بی حیا از حرفات که شرم نمی کنند اما تو با حرفات خوشی کثیفشونو کوفتشون می کنی ؟
حتی حاضر نیستید اسناد واضحی که من با رعایت کلی تقوای الهی جمع کردمو ببینید . پس چطور انتظار دارید دم و دستگاه قضایی اسناد اختلاس و بقیه موارد خلاف را همانطور که شما می خواهید در جامعه پیگیری کند ؟ اونا هم میگن دلتونو صاف کنید ؟
یادتونه شهرام جزایری چکار کرده بود ؟ سیبیل همه رو از دم چرب کرده بود ؟ ؟؟ که اگه کسی سندی رو‌کرد پته همه رو آب بیفته !
وقتی می بینم دختر و پسر و نوه های تو هم در ازک دوزک کردن ، دست مردم عادی رو از پشت بستن بهت شک می کنم. قسم حضرت عباستو قبول کنم یا دم خروسی که از جیبت زده بیرون !!!
پس لطفا همه اول سر تو یقه زندگی خودمون. بکنیم تا دیدنی های زشت وجود خودمونو. بهتر ببینیم بعد گیر بدیم به مردم . اخوی عین کبک نباش . ما که با جفای تدبیرهای همه ادعا دارها حتی تو سوختیم و سوختیم ...
اما شکر خدا در ورای آن همه رنجی که به ما رسید یه چیزی در وجود ما خوب رشد کرد . اعتماد به نفس واقعی .
این جماعتی که تو در مغازه دیدی از مشکل عدم اعتماد به نفس رنج می برن . دلشون می خواد خوشکل بشن و جذاب .بلکه به آرزوهاشون برسنذ ... توضیح دادنش برای شما بی فایده است . چرا ؟؟
چون از قبولش طفره می ری . ببین همانطور که بعضیا تریپ آدم سازی می گیرن و فکر می کنن اینطوری عین شهدا می شن بعد بخاطر نبودن خیلی اخلاقهای شهدایی در وجودشون چنان در سراشیبی سقوط می افتن که مردم عادی نمی افتن ، این بندگان خدا هم فکر می کنن اگه ظاهرشونو بزک کنند خیلی تو دل برو تر می شن . در حالی که هر روز نحوه آرایشها نشان می ده چقدر بیمارن و حتی آدمای هم عقیده هم از اونا فرار می کنن !!
دختر بره خواستگاری یا پسر بره خواستگاری که مهم نیست تو دعا کن نوه و نسلتون با ارزشهایی که دیدی براشون چه خونهای پاکی ریخته شده آشنا بشن و به آنها عمل کنند .
اخوی دیدی بهت می گم همه در پشت پرده تبلیغ شهدا به هوای نفس خودشون می رسن .دروغ نبود !!اگه کاری درست باشه که دیگه نباید اونو از چشم بقیه پنهان کرد ؟ دیدی خیلیا ادعا می کنن بابا فلانی هم می دونه ما چکار می کنیم . اما من بهت می گم هوشیار باش همه ظاهر کار رو می دونن اما دیگه نمی دونن در خفا چه ....
. اه اه اه حالم بهم می خوره ادامه بدم !
فقط بگم خودت می دونی من این آخریا به خاطر استدلال تو چه اشتباهی نابخشودنی و فاحش کردم . الانم خیلی ترسیدم . هر روز چند آیه از سوره حشر و سوره حدید رو می خونم و دعای توسل و چند دعای دیگه . دعا می کنم خدا ما را از فتنه های آخر زمان محفوظ نگه بداره ... خدا به داد همه برسه .
من فقط از خدا می خوام اون لحظه فرا برسه که من جلوی دهها دوربین بگم فاش نیوز چه محفل نورانی بود که باعث شد با وجود این همه اختلاف نظر با شمایی که ندیدم چه تعامل سازنده ای داشته باشیم و من چقدر به وجودتون افتخار می کنم . « شک نکن اثر تربیتی این اتفاق صدها برابر بیشتر از هزاران هزار سخنرانی است که بهترین سخنرانان درباره فرهنگ ایثار و شهادت بگن . »
واقعا از مدیریت خوب حاکم بر سایت فاش نیوز تشکر می کنم و از صبر و حوصله کارکنانش .
یا علی مدد .

بلندترین شاخه ی درخت، تنها یک واژه را می فهمد

و آن هم تنهاییست

گاز شیمیایـی و عشــق هردو می سوزانند!
یکی پـوست را ، و چشم را ، و جسم را و دیگری دل را و جان را
هردو سوختن ناله ها دارد و نشانها !
خوب که نه ،
بد هم نگاه کنی نشـانِ هردو سوختن را در او می بینی...

ولی این سوختن کجا وآن سوختن کجا


اقا معلم پرسید شغل پدرتان چیست پسرک گفت پدرم جانباز است اقا معلم
سعی کرد حرف‌هایی بگوید تا آرامش کند و به او دلداری
بدهد. حرفهای معلم ناتمام ماند وقتی پسر بچه به او گفت
«خوش‌بحال بچه‌های شهید!
آخر آنها ناراحتی پدرشان را هرروز نمی بینند
آنهايي که نان از اسم تو خوردند و تو را تنها گذاشتند
آنهايي که از اسم تو کاخ ها برافراشتند و تو را به کوخي گذاشتند
همانهايي که اسم تو را سرمايه سوداگري ها کرده اند
يک چيز را از تو نميتوانند بگيرند و آن دلهاي
مردم است که هنوز با توست
م .ر ک عزیز کاخ نشینان این لوازم را وارد میکنند وحرص وجوشش را من وتو میخوریم تازه درد هایی بزرگتر از این است که باید نگرانش باشیم جوانان مان ازدواج نکرده وبیکار با دستان تنگ پدرانشان موج شوم اعنیاد واز هم گسستگی بنیان خانواده ها وخیلی چیزهای بزرگتر که جای نوشتنش اینجانیست چون فاش معذوراتی دارد