شناسه خبر : 44958
یکشنبه 12 ارديبهشت 1395 , 12:39
اشتراک گذاری در :
عکس روز

از تونل وحشت تا درمانگاه متروکه

بسم الله گفتم و پا به درون تونل وحشت گذاشتم که یکهو باران چوب بر سر و صورت و سینه و دست و پایم باریدن گرفت. هی می خوردم زمین و بلند می شدم و سعی می کردم تندتر بروم تا کمتر چوب بخورم. وقتی زمین می افتادم بیشتر چوب می خوردم. دیگر چیزی نفهمیدم و بیهوش شدم. حالا هم که در خدمت شما هستم.

دکتر پاک نژاد می گفت:
 
حالم بدجوری خراب بود. چیزی تو سینه و بعد بین گلو و سینه ام بالا و پایین می شد و بعد سرفه می زدم و خون بالا می آوردم. سرم به دوران افتاده و حس و حال از بدنم گریخته بود. رفتم پشت پنجره مشبک با میله های آهنی. شب ها ممنوع بود که از اتاق خارج شدیم اما من می خواستم به بیمارستان بروم و باید به نگهبان عراقی می گفتم تا اجازه رفتن بدهد. هر چه نگهبان را صدا زدم خبری نشد. بالاخره بعد از ساعتی نگهبان با چشمان پف کرده آمد.
-چه مرگته ؟ چه می خواهی؟
-من بیمارم. خون استفراغ می کنم. باید بروم درمانگاه. در را باز کن.
-حالا چه وقت درمانگاه رفتن است؟ صبح می روی.
هر چه اصرار کردم محل نگذاشت. خون جلوی چشمانم را گرفت. یک ذره آدمیت در وجودش نبود. دستم را بالا بردم و با آخرین توان زدم زیر گوشش. برق از چشمانش پرید. او با ترس و منگ از ضربه ای که خورده بود لحظه ای نگاهم کرد و رفت. صبح آمدند دنبالم . بردند طرف یک راهرو. دو طرف راهرو سرباز های عراقی با چوب ایستاده و به قول بچه ها تونل وحشت ساخته بودند.
-یالا برو. درمانگاه آخر این راهروست.
بسم الله گفتم و پا به درون تونل وحشت گذاشتم که یکهو باران چوب بر سر و صورت و سینه و دست و پایم باریدن گرفت. هی می خوردم زمین و بلند می شدم و سعی می کردم تندتر بروم تا کمتر چوب بخورم. وقتی زمین می افتادم بیشتر چوب می خوردم. دیگر چیزی نفهمیدم و بیهوش شدم. حالا هم که در خدمت شما هستم.
بنده خدا را با سرو رویی خونی و شکسته به درمانگاه آوردند. نای تکان خوردن نداشت. بدنش کبود و کوفته بود. شش ماه طول کشید تا توانست راه بیفتد و به آسایشگاه خودش برگردد. گناهش این بود که می خواست بیاید درمانگاه. در حالی که درمانگاه هیچ دارویی یافت نمی شد.
کیانپور هم به اسهال خونی مبتلا شد. کمبود غذای خوب و بهداشتی و وضع خراب بهداشت درمانگاه همه را حالی به حالی کرده بود. وضع درمانگاه به قدری خراب بود که خود عراقی ها هم سعی می کردند تا حد امکان وارد درمانگاه نشوند.
 
 
سایت جامع آزادگان
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi