چهارشنبه 29 ارديبهشت 1395 , 11:41
عصر ظهور در آئینه روایات
1. آشوبگری شرق و غرب علیه مسلمانان:
یکی از مسائل مهم، شناخت آخرین فتنهای است که با ظهور حضرت مهدی (ع) از بین خواهد رفت. همان فتنهای که ویژگیهای آن منطبق بر فتنة غرب است و اثر آن در طلیعة این قرن بر ملل مسلمان آشکار گشته است چرا که غریبان در داخل سرزمینمان با ما جنگیده و در این امر دشمنان شرقی ما با آنان همکاری نموده و بخشی از سرزمین ما را به تصرف در میاورند. نمونههایی از این روایات عبارتند از :
پیامبر اکرم (ص) فرمود : «چهار فتنه و آشوب بر امت من وارد شده که در فتنة اول، خونریزی و در دومی، خونها و اموال و در فتنه سوم، خونها و اموال و زنان حلال شمرده میشود. چهارمین فتنه و آشوب، کور و کر و همگیر و هم چون حرکت کشتی در دریای متلاطم خواهد بود، به گونهای که هیچ یک از مردم پناهگاهی نمییابند. آن فتنه از شام برخاسته و عراق را فرا میگیرد. (جزیره) را زیر دست و پای خود به شدت کوبیده، و بلا و گرفتاری، مردم را مانند پوست دباغ خانه گوشمالی میدهد. هیچکس قادر نیست بگوید : بس کنید و دست نگه دارید! اگر آن را از ناحیهای برطرف سازند از ناحیهای دیگر سر بر آورده و ظاهر میگردد» (الملاحم و الفتن، ص 17)
و در روایتی آمده: «زمانی که فتنة فلسطین رخ دهد، وضع شام همچون برهم خوردن آب در مشک آشفته میشود و چون وقت پایانش فرا رسد، پایان پذیرفته و گروه اندکی از شما پشیمان خواهید شد» (ابن حماد، ص 63) و در روایتی: «آن فتنه و آشوب، شام را احاطه کرده و عراق را میپوشاند، و جزیره را در هم میکوبد.» (ابن حماد، ص 9)
و در روایتی دیگر چنین آمده : «آنگاه فتنهای پدید میآید هر زمان صحبت از پایان آن شود، همچنان ادامه یافته، به گونهای که خانهای نیست که آن فتنه داخل آن نشده، و مسلمانی نیست که سیلی آن را بر صورت خود لمس نکرده باشد تا آنکه مردی از خاندان من ظهور نماید.» (ابن حماد، ص 10)
همچنین احادیثی وجود دارد که نشانگر این است که فتنه و آشوب اخیر در نسلها ادامه مییابد تا نسلی از فرزندان مسلمانان متولد گردد که هیچ اندیشهای جز اندیشة منحرف از دین و هیچ سیاستی جز سیاست جور و ستم ندارند. و این تعبیر دقیقی است از فضای فرهنگ غربی و سیاست حکومتهای سلطهگر آنها بر سرزمینهای ما. در این زمینه از پیامبر اکرم (ص) نقل شده: «جریان امر شما همچنان ادامه مییابد تا اینکه فرزندان در دوران فتنه و ستم متولد شوند که جز آشوب چیزی نشناسند، و زمین چنان آکنده از ستم و بیداد شود که هیچ کس جرأت ندارد خدا را بخواند، آنگاه خداوند مردی را از ذرّیه و عترت من برمیانگیزد، تا زمین را از عدل و داد پر سازد آنگونه که از ظلم و ستم پر شده است» (بحار، ج 51، ص 68)
به نقل از حذیفة بن یمانی، پیامبر (ص) میگوید: «وای بر این امت از دست پادشاهان ستمگر که مسلمانها را کشته و آنها را از خانه و دیارشان آواره میگردانند مگر کسی که به اطاعت آنها تن در دهد، در آن زمان، مؤمن با تقوی به زبان با آنان سازگار و به دل از آنان گریزان است. و چون خداوند متعال اراده فرماید که عزت اسلام را باز گرداند، پشت هر ستمگر ستیزهجو را میشکند، و او بر هر کاری که بخواهد تواناست، هم اوست که وضع امت اسلامی را پس از تباهی سر و سامان بخشیده و اصلاح میکند، ای حذیفة: اگر از عمر دنیا بیش از یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانی گرداند که مردی از خاندان من بیاید و بر جهان فرمانروایی کند و اسلام را آشکار سازد، و خدا خلف وعده نمیکند و او بر هر چیزی تواناست» (بشارة الاسلام، ص 29)
2- رومیان و نقش آنان در زمان ظهور:
روایاتی درباره حرکت ناوگانهای جنگی به سواحل سرزمینهای عربی، اندکی پیش از ظهور حضرت مهدی (ع) وجود دارد. از امام صادق نقل شده که فرمودند :
«وقتی که در سرزمین شام بلوایی را مشاهده نمودی، پس مرگ است و مُردن، تا آنکه غربیان به تحرک آمده و روانة سرزمینهای عربی گردند. که حوادثی بین آنان رخ خواهد دارد» (الملاحم و الفتن، ص 107)
از جمله دیگر روایات در این زمینه، مربوط به فرود آمدن حضرت عیسی (ع) و دعوت نمودن ایشان مسیحیان را به اسلام و پیروی از حضرت مهدی میباشد که این فرموده خداوند را روشن میسازد :
«حضرت عیسی (ع) نشانهای است از علامتهای قیامت» (زخرف/61)
«همه اهل کتاب قبل از مردنش به او ایمان میآورند، و او در روز رستاخیز گواه بر آنهاست» (نشاء/159)
از پیامبر اکرم نقل شده : «ای عوف! پیش از رستاخیز شش حادثه را متذکر باش ...از جمله فتنه و آشوبی را که خانهای از عرب خالی از آن فتنه نخواهد بود، میان شما و بنی اصفر (غربیها) صلحی برقرار میگردد، سپس با شما پیمان شکنی نموده، و با هشتاد لشکر که هر یک متشکل از 12 هزار سرباز میباشد به شما حملهور میشوند.» (بشارةالاسلام، ص 235)
همچنین روایتی است از امام باقر (ع) که ارتباط سفیانی با رومیان و فرار هواداران وی پس از شکست او به طرف کشور روم و تعقیب آنان توسط یاران حضرت مهدی (ع) و بازگرداندن آنها را بیان میکند :
«زمانی که حضرت قائم (ع) قیام نماید، سپاه خویش را به سوی بنی امیه (سفیانیان) گسیل دارد، آنها به سوی روم بگریزند، به آنان میگویند تا به کیش ما در نیائید شما را راه نخواهیم داد، آنها پذیرفته و رومیان آنان را وارد میکنند و آنگاه که یاران حضرت مهدی (ع) با رومیان مواجه میشوند، آنها تقاضای صلح و امان مینمایند، پیروان آن حضرت پاسخ میدهند که تا هم کیشان ما را آزاد نکنید به شما امان نخواهیم داد، سپس آنها را آزاد نموده و به یاران حضرت باز میگردانند.» (بحار، ج 51، ص 88)
3-وعده خداوند در فرو نشاندن آتش جنگ یهودیان:
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود : «آیا شنیدهاید نام شهری را که بخشی از آن درون دریاست؟ عرض کردند آری، فرمود : قیامت به پا نمیشود مگر آنکه هفتاد هزار تن از فرزندان اسحاق به شهر یورش میبرند» (مستدرک، ج 4، ص 476)
و از جمله روایات، حدیث کشف معبد توسط آنهاست که ظاهراً معبد حضرت سلیمان (ع) کشف خواهد شد. از امیر مؤمنان نقل شده که فرمودند : «ظهور آن حضرت نشانهها و علاماتی دارد : نخست محاصرة کوفه با کمین کردن و پرتاب سنگی، و ایجاد شکاف و رخنه در زوایای کوچههای کوفه، تعطیل مساجد به مدت چهل شب، کشف معبد و به اهتزار در آمدنِ پرچمهائی گرداگرد مسجد بزرگ (مسجدالحرام) کشنده و کشته شده هر دو در آتشاند» (بحار، ج 52، ص 273)
4- اعراب و نقش آنان در دوران ظهور:
روایاتی است پیرامون اختلافات میان اعراب در زمان ظهور که منجر به نبرد میان برخی از آنان میشود. از امام باقر نقل شده که فرمود : «حضرت قائم (ع) قیام نمیکند مگر در حالی که ترسی شدید و فتنه و بلائی بر مردم فرا رسد و قبل از آن گرفتار طاعون میشوند، آنگاه شمشیر برنده میان اعراب حاکم میشود و اختلاف میان مردم و پراکندگی در دین و دگرگونی در حال آنان به وجود میآید به گونهای که هر کس در اثر مشاهدة درنده خوئی که در میان برخی از مردم نسبت به بعضی دیگر وجود دارد، صبح و شام آرزوی مرگ میکند.» (بحار، ج 52، ص 231)
5- فتنه همگانی و فتنة سرزمین شام:
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود : «قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) فتنهای پدید میآید که مردم را سخت در محاصره قرار میدهد، پس مبادا اهل شام را دشنام دهید زیرا مؤمنان حقیقی از آن سامان هستند، بلکه ستمگران آنها را نفرین کنید و خداوند بزودی قضا و قدری از آسمان میفرستد تا آنها را پراکنده سازد بگونهای که اگر روبهان با آنها درآویزند، بر آنان پیروز میگردند، آنگاه خداوند حضرت مهدی (ع) را حداقل در میان دوازده هزار و حداکثر در بین پانزده هزار تن برمیانگیزد و نشانة آنها کلمة «بمیران» «بمیران» است. سه گروه پرچمدار هستند که طرفداران هفت درفش با آنان مبارزه میکنند هیچ پرچمداری نیست مگر اینکه طمع حکومت و ریاست دارد آنگاه حضرت مهدی (ع) ظهور میفرماید و مهربانی و دوستی و نعمتهای مسلمانان را به آنان باز میگرداند.» (بشارةالاسلام، ص 183)
همچنین از پیامبر روایت است : «دیری نمیپاید که مردم شام، دینار و پیمانهای نزدشان یافت نمیشود، پرسیدیم این امر از کجاست؟ فرمود : از جانب رومیان. آنگاه اندکی سکوت کرد سپس فرمود : در آخرالزمان خلیفهای میآید که به مردم اموال کمی داده و آن را به شمارش نمیآورد.» (بحار، ج 51، ص 92)
اما روایات مدت این فتنه را در سرزمین شام طولانی یاد میکند، هر وقت میگویند تمام شد، طولانی میگردد. پارهای از روایات به طور صریح آن را «فتنة فلسطین» مینامد. برخی احادیث مدت آن را 12 و 18 سال تعیین کرده است و ما امیدواریم این آخرین زمان مرحلة جنگ داخلی لبنان باشد.
از سعید بن مسیّب روایت شده که : «فتنهای در سرزمین شام پدید میآید که ابتدای آن همچون بازی کودکان است و پس از آن دیگر کارشان سامان نپذیرد و دیگر نیرویی نخواهند داشت تا آنکه ندا کنندهای از آسمان فریاد سردهد، بر شما باد، به فلانی روی آورید و در آنحال دستی بر آید و اشاره کند.» (نسخه خطی ابن حماد، ص 93)
6- زمین لرزهای در دمشق و اطراف آن:
از امیر مؤمنان نقل شده است : «وقتی در شام دو گروه نظامی اختلاف کنند، نشانهای از نشانههای الهی آشکار میشود، پرسیدند : ای امیر مؤمنان آن نشانه چیست؟ فرمود : زمین لرزهای در شام رخ میدهد که صد هزار نفر در اثر آن هلاک میگردند و این را خداوند رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار میدهد. وقتی آن هنگام فرا رسد، نظارهگر سوارانی دارای اسبهای سفید و درفشهای زرد رنگ، باشید که از مغرب روی میآورند تا وارد شام میشوند و در آن لحظات است که فریاد و بیتابی بزرگ و مرگ سرخ فرا میرسد. وقتی آن وضع پیش آید پس بنگرید فرو رفتن آبادیای از روستاهای دمشق را که به آن حَرشا (حَریشا مرمرشیا نسخه بدل) میگویند، در این هنگام فرزند هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان خروج کرده و بر منبر دمشق قرار میگیرد، در این بحبوحه در انتظار ظهور حضرت مهدی (ع) باشید.» (بحار، ج 52، ص 253)
7- کشمکش بر سر قدرت بین أصهب و أبقع:
از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود : «در آن سال در تمام سرزمینهای ناحیة مغرب اختلاف بسیار خواهد بود نخستین زمینی که ویران میشود شام است، هواداران درفشهای سه گانه طرفداران أصهب، لشکریان ابقع، و سپاه سفیانی، با یکدیگر اختلاف میکنند.» (بحار، ج 52، ص 212)
معنای اختلاف و درگیری دو گروه نظامی در سرزمین شام که در روایات آمده، اختلاف دو زمامدار و نمایندة رومیان و ترکها یعنی غربیها و روسهاست که بین آنها درگیری و رقابت شدیدی بر سر زمامداری منطقه به وجود میآید. امام باقر (ع) به جابر جعفی فرمود : «پیوسته برجای خود باش و دست و پای مجنبان تا علامتهایی را که برای تو بیان میکنم مشاهده کنی : اختلاف در بین خاندان فلانی و پیدایش ندا کنندهای که از آسمان پیام میدهد و این صدا از ناحیة دمشق شنیده میشود و مژدة ظهور حضرت مهدی (ع) را میدهد و فرو رفتن آبادیای از شام که آن را جابیه نامند و هواداران ترکها روی آورده تا در جزیره فرود آیند و خوارج روم در رمله مستقر خواهند شد در آن سال در هر نقطهای از زمین از ناحیة غرب اختلاف و درگیری وجود دارد نخستین سرزمینی که نابود میشود شام است و میان سرلشکر أصهب و أبقع و سفیانی اختلاف ایجاد میشود.»
8- آغاز جنبش سفیانی و مراحل آن:
روایتی به شدّتِ جنگهای سفیانی با أبقع و أصهب اشاره میکند و همین جنگها موجب نابودی شام میگردد. از امام باقر (ع) روایت شده : «از نشانههای ظهور، فرو رفتنِ یک آبادی به نام جابیه از روستاهای شام و فرود آمدن ترکان در جزیره و رومیان در رمله است، درگیریهای زیادی در این هنگام در سراسر زمین رخ میدهد تا اینکه شام ویران میگردد. «و در روایتی آمده است، نخستین سرزمینی که ویران میشود شام است» و علت ویران شدن آن اجتماع سه درفش (نیرو) در آنجاست، نیروهای أصهب، لشکر أبقع و لشکر سفیانی.» (ارشاد مفید، ص 359)
9- اشغال عراق توسط سفیانی:
به گفته روایات، اشغال عراق برای سفیانی، هدفی استراتژیک و فوری است. از جابر جعفی نقل شده که گفت از امام باقر (ع) درباره سفیانی سؤال کردم حضرت فرمود : «سفیانی خروج نمیکند مگر آنکه قبل از او شیصبانی در سرزمین عراق خروج کند او همچون جوشیدن آب از زمین میجوشد و فرستادگان شما را به قتل میرساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانی و ظهور قائم باشید.» (بحار، ج 52، ص 250)
امام صادق فرمود : «گویا من سفیانی یا (رفیق او را) میبینم که در سرزمینهای سرسبز شما در کوفه اقامت گزیده و منادی او بانگ میزند که هرکس سر شیعة علی را بیاورد هزار درهم جایزه دارد. در این هنگام همسایه به همسایه حملهور میشود و میگوید این شخص از آنهاست. گردنش را میزند و هزار درهم میگیرد.
اما در چنان روزی بر شما فرمانروائی نمیکنند مگر فرزندان زنان بدکار ... . و گویا من شخص نقابداری را میبینم، پرسیدم : آن شخص نقابدار کیست؟ امام فرمود : مردی از شماست که مانند شما سخن میگوید، نقاب بر چهره میزند و بر شما احاطه پیدا میکند شما را میشناسد در حالیکه شما او را نمیشناسید او یکایک مردان شما را با عیبجوئی بدنام میکند اما او جز فردی زنازاده نیست.» (بحار، ج 52، ص 215)
این روایات فجایعی را که ارتش سفیانی در جنگ عراق به ویژه در حق شیعیان مرتکب میشود را به تفضیل بیان میکند ابن حماد از ابن مسعود نقل میکند : «چون سفیانی از رود فرات بگذرد و به محلی بنام حاقر قوفا برسد، خداوند ایمان را از او محو گرداند، آنگاه با هفتاد هزار تن، در حالیکه شمشیرها را به خود آویختهاند به رودی که به آنها دُجیل (دجلة کوچک) گویند روی آورد افراد دیگری بیش از اینها وجود دارند که بر خانه زرّین (قصر) غالب شوند. مبارزان را بکشند و شکم زنان باردار را بشکافند به گمان اینکه شاید آنها فرزند پسر داشته باشند، گروهی از زنان قریش در کنار نهر دجله از عابران و مسافران کشتی درخواست میکنند که آنها را با خودشان سوار نموده و نزد خویشان آنان برسانند اما آنها از کینهای که با بنیهاشم دارند آنها را با خود نمیبرند.» (نسخه خطی ابن حماد، ص 83)
در کتاب «لوائح الانوار البهیّه» اثر سفارینی حنبلی دربارة سفیانی آمده است : «او با ترکان پیکار میکند و بر آنها پیروز میشود. آنگاه در زمین تبهکاری مینماید و وارد بغداد شده جمعی از آنان را از دم تیغ میگذراند.»
10- جنبش سفیانی:
از حذیفة یمانی روایت شده : «پیامبر (ص) از فتنهای که بین مشرق و مغرب واقع خواهد شد یاد نموده و فرمود در حالی که آنها گرفتار چنان فتنهای هستند، سفیانی از وادی یابس (بیابان خشک) بر آنها خروج میکند، تا آنکه به دمشق فرود میآید، آنگاه دو لشکر، یکی به سوی مشرق و یکی به سوی مدینه روانه میکند تا اینکه به زمین بابل و شهر نفرین شده (بغداد) فرود میآیند و بیش از سه هزار تن را میکشند و بالغ بر یکصد زن را به زور تصاحب میکنند، سپس از آنجا بیرون آمده به سوی شام رو میآورند، در این هنگام لشکر هدایت خروج کرده و به آن لشکر میرسد و آنها را از دم تیغ میگذراند که یک نفر هم که خبر مرگ بقیه را ببرد باقی نمیماند. و آنچه از اسیران و غنیمتها که در دست آنهاست از آنان باز پس میگیرند و امّا لشکر دوم وارد مدینه شده و سه شبانه روز به غارت و چپاول آنجا میپردازد آنگاه بیرون آمده و به سوی مکه روانه میگردند تا اینکه به بیابان می رسند و خداوند در این هنگام جبرئیل را برمیانگیزد و میفرماید : جبرئیل برو و ایشان را نابود گردان، پس جبرئیل با پای خود ضربتی به آن زمین میزند و زمین آنها را در خود فرو میبرد، و هیچ کس از آنها نجات نمییابد مگر دو مرد از جُهینه.» (بحار، ج 52، ص 186)
11- یمن و نقش آن در دوران ظهور:
از امام صادق روایت شده : «خروج این سه تن، خراسانی، سفیانی و یمنی، در یک سال و یک ماه و یک روز اتفاق میافتد. و درفش یمنی از همه هدایت کنندهتر است زیرا که دعوت به حق میکند.» (بحار، ج 52، ص 210)
از امام صادق روایت شده : «مصری و یمنی قبل از سفیانی قیام میکنند» (بحار، ج 52، ص 210)
نکتهای که براساس و دو حدیث فوق وجود دارد اینکه گفته میشود ممکن است یمنی متعدد بوده باشد.
12- مصر و حوادث آن در دوران ظهور:
روایتی است که، هنگام ورودِ اهل غرب را به مصر اندکی قبل از خروج سفیانی در دمشق مشخص میکند و آن یک فقره از روایت طولانی از عمّار یاسر است که میگوید : «دولت اهل بیت پیامبرتان در آخرالزمان برقرار میشود که دارای نشانههایی است ... اهل غرب به سوی مصر خروج میکنند و همین که داخل مصر میشوند حکومت سفیانی برقرار میگردد.
13- سرزمین اسلامی مغرب و حوادث دوران ظهور:
روایتی از ابن حماد نقل است که : «یاران درفشهای سیاه و طرفداران درفشهای زرد در شهر قنیطره با یکدیگر برخورد میکنند و به جنگ و کشتار میپردازند تا اینکه وارد فلسطین میگردند، در این هنگام سفیانی بر اهل مشرق خروج میکند و چون نیروهای مغرب در اردن فرود میآیند، فرماندة آنها از دنیا میرود و آنها به صورت سه فرقه از یکدیگر جدا میشوند، دستهای به همان جا که آمدهاند برمیگردند و دستهای باقی میمانند و سفیانی با آنها به نبرد پرداخته و آنها را شکست میدهد. و آنان به اطاعت وی در میایند.» (نسخه خطی ابن حماد، ص 71)
14- عراق و نقش آن در دوران ظهور:
از امام باقر (ع) روایت شده است : «پیش از قیام قائم، مردم در اثر گناهانشان به وسیله آتشی که از آسمان بر آنها آشکار میشود، در عذاب بوده و رنج میبرند و نشانة سرخ فامی که آسمان را میپوشاند و فرو رفتن زمین در بغداد و بصره و خونهایی که در آنجا ریخته میشود و خانههایی که خراب میگردد و هلاکتی که در بین اهالی آن سامان به وجود میاید و وجود چنان اضطرابی که اهل عراق را فرا میگیرد، بگونهای که موجب سلب آرامش آنها میگردد.» (بحار، ج 52، صص 221 و 222)
در روایات دیگر نیز قضیه ورود ایرانیان به عراق و شهرهای بزرگ آن از طریق خانقین و بصره و منع حکومت ستمگران در آنجا آمده است. اما آن روایات یا مرسله است یا سند آنها ضعیف است مانند روایت خطبة البیان که میگوید : «آگاه باشید، وای بر بغداد از اهل ری، از مرگ و میر و کشتار و ترس و وحشتی که اهل عراق را فرا میگیرد زمانیکه شمشیر در بین آنان گذارده شود، آنقدر که اراده خداست کشته میشود ... و در این هنگام عجم بر عرب خروج نموده، و بصره را به تصرف خود در میآورند.» (الزام الناصب، ج 2، ص 191)
15- حسنی و شیصبانی و عوف سَلَمی:
در مورد شیصبانی از امام باقر (ع) روایتی نقل شده : «دسترسی به سفیانی پیدا نمیکنند تا اینکه قبل از او شیصبانی در سرزمین عراق مانند آبی که از زمین بجوشد، ناگهان ظاهر میشود و خروج مینماید، او نمایندگان شما را به قتل میرساند و بعد از این ماجرا در انتظار سفیانی باشید که حضرت قائم نیز خروج میکند.» (بحار، ج 52، ص 250)
حذلم بن بشیر از امام زینالعابدین (ع) نقل کرده : «به علیّ بن الحسین (ع) عرض کردم، کیفیت خروج حضرت مهدی (ع) را برایم توصیف نموده و دلائل و نشانههای ظهورش را بمن بشناسان، حضرت فرمود : قبل از ظهور او مردی بنام عَوف سلمی در سرزمین جزیره خروج مینماید که جایگاه او تکریت و محل قتل وی مسجد دمشق میباشد و بعد از آن شعیب بن صالح از سمرقند خروج میکند و آنگاه سفیانی ملعون که از ذرّیة عتبه پسر ابوسفیان است از منطقه وادی یابس (بیابان خشک) خروج مینماید که در هنگام خروج او حضرت مهدی (ع) مخفی است و پس از آن خروج مینماید. (بحار، ج 52، ص 213)
16- جنگ جهانی در دوران ظهور:
روایات بسیار در حدّ تواتر اجمالی بر وقوع جنگ جهانی، نزدیک ظهور حضرت مهدی (ع) دلالت دارد و بعید است که بتوان آن را بر دو جنگ جهانی اوّل و دوّم گذشته تطبیق نمود؛ زیرا صفاتی که برای این جنگ در روایات ذکر شده است با اوصاف آن دو جنگ تفاوت دارد، بلکه از برخی روایات استفاده میشود که این نبرد در همان سال ظهور و یا بعد از آغاز نهضت آن بزرگوار به وقوع میپیوندد.
از امام باقر (ع) روایت شده : «قائم قیام نمیکند مگر در پی ترس و وحشت و زلزلهها و فتنه و آشوب و بلاهایی که مردم گرفتار آن شوند که پیش از آن گرفتار طاعون و بعد از آن، جنگ و خونریزی بین اعراب و ایجاد اختلاف بین مردم و پراکندگی در دینشان و دگرگونی احوال آنان، به گونهای که در اثر مشاهدة به جان هم افتادنِ مردم و یکدیگر را خوردن، هر کس در صبح و شام، آرزوی مرگ مینماید.» (کمالالدین صدوق، ص 434)
روایت بعدی دلالت دارد که شدت نبرد و حالت جنگ تا زمان صیحة آسمانی که در ماه رمضان نزدیک ظهور حضرت مهدی (ع) میباشد، ادامه خواهد یافت. از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود:
«اهل شرق و غرب با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند، آری و اهل قبله نیز (مسلمانان) و مردم با ترس و وحشتِ طاقت فرسائی روبرو خواهند شد و به همان حال بسر برده تا زمانیکه منادی از آسمان ندا دهد ... زمانی که بانگ زد پس کوچ کنید، کوچ» (بحار، ج 52، ص 235)
شاید این خطبه امیر مؤمنان بیشتر وقت و عامل این جنگ را مشخص میسازد : «آگاه باشید ای مردم! از من بپرسید پیش از آنکه فتنه و فساد مانند شتری که در اثر رَم کردن، مهارش زیر سمّ او قرار گیرد و بر ترس و اضطرابش افزوده شود، سرزمین شما را پایمال نماید و یا اینکه در مغرب زمین آتش جنگ بزرگی را با موادی قابل اشتعال دامن میزند، در حالی که با فریاد بلند بانگ میزند وای بر او از انتقام جوئی و خونخواهی و مانند آن ... آنگاه مردی از اهل نجران خارج شده و امام (ع) را اجابت میکند او اولین مرد نصرانی است که دعوت آن حضرت را لبیک میگوید، صومعة خود را خراب میکند و صلیبش را میشکند و به اتفاق عجمها و مردم مستضعف، سوار بر مرکب و با درفشهای هدایت به طرف نخیله (منطقهای نزدیک کوفه است) حرکت میکنند. محل تجمع مردم از همه جای روی زمین، در منطقهای به نام فاروق قرار دارد و آن منطقهای است که در سر راه حج رفتنِ امیر مؤمنان (ع) بین بَرس و فرات واقع شده است. در آن روز تعداد سه هزار (هزار) یهودی و نصرانی کشته خواهند شد که بعضی از آنها برخی دیگر را به قتل می رسانند واقعة آن روز تأویل این آیة شریفه است : «پیوسته این ندایشان بود تا اینکه آنان را «با شمشیر و یا زیر شمشیر» درو کردیم» (بحار، ج 53، ص 82 و 84)
17- ایرانیان و نقش آنان در دوران ظهور؛ آیات و اخبار در ستایش ایرانیان
با مراجعه به منابع حدیث و تفسیر و بررسی روایات مربوط به ایرانیان، به این نتیجه میرسیم که این روایات بیش از آنکه مربوط به گذشته باشد، مربوط به آینده است و جالب اینکه اینگونه روایات در منابع حدیث اهل سنت بیشتر از شیعه وجود دارد.
به نقل از صاحب مجمع البیان از امام باقر (ع) نقل شده : « ای اعراب ، اگر رو برگردانید، خداوند گروه دیگری را جایگزین شما میگرداند، یعنی ایرانیان».
همچنین سلمان فارسی نزدیک پیامبر (ص) نشسته بود آن حضرت فرمود: «به خدایی که جان من در دست قدرت اوست، اگر ایمان به کهکشانها بستگی داشته باشد مردانی از فارس به آن دست مییابند (کشّاف، ج 4، ص 331)
- روایت شیران بیقرار : احمد بن حنبلی از پیامبر (ص) نقل کرده : «نزدیک است که خداوند متعال، اطراف شما را از عجم پر نماید، آنان چون شیرانی هستند که اهل فرار نیستند، طرفهای درگیر و دشمنان شما را میکشند و از غنیمتهای شما استفاده نمیکنند.» (مسند احمد، ج 5، ص 11)
- روایت : گوسفندان سیاه و سفید : حذیفه یمانی از پیامبر نقل کرده است پیامبر (ص) فرمود : «امشب خواب دیدم گوسفندانی سیاه پَشت سرم در حرکتند، سپس گوسفندان سفیدی به آنها پیوستند؛ به طوری که دیگر گوسفندان سیاه را ندیدم، ابوبکر گفت : این گوسفندان سیاه اعراب هستند که از شما پیروی میکند و گوسفندان سفید عجم هستند که از شما پیروی میکنند و آنقدر تعداد آنها زیاد میشود که عربها در بین آنها دیده نشده و به شمار نمیآیند، پیامبر (ص) فرمود : درست است فرشته وحی هم چنین تعبیر کرده است» (ذکر اصبهان، حافظ ابونعیم، ص 8- 10)
- روایت : ایرانیان، طرفداران اهل بیت: حافظ ابونعیم این روایت را از ابن عباس نقل کرده : «نزد پیامبر (ص) صحبت از فارس به میان آمد، حضرت فرمود : فارس (ایرانیان) طرفدران و دوستداران ما اهل بیت هستند» (ذکر اصبهان، ص 11)
- روایت : عجم، مورد اعتماد پیامبر : ابونعیم در کتاب خودر از ابو هریره این روایت را نقل کرده :
«نزد پیامبر (ص) سخن از موالی و عجمها به میان آمد، حضرت فرمود : سوگند به خدا من بیش از شما به آنها اعتماد دارم» (ذکر اصبهان، ص 12)
روایت : آیا مردم، کسانی جز فارسیان و رومیاناند ؟ باز ابونعیم از ابو هریره نقل کرده که پیامبر (ص) فرمود : «امت من آنچه را که امتهای گذشته و نسلهای قبل از آنان گرفتهاند وجب به وجب و متر به متر خواهند گرفت. گفته شد : یا رسول ا... همانگونه که فارس و روم انجام دادند؟ حضرت فرمود : مردم کدامند غیر از فارسها و رومیان» (ذکر اصبهان، ص 11)
18- بحران حکومت در حجاز:
از امیر مؤمنان نقل شده که فرمود : «... برای قیام قائم نشانهها و علاماتی است، نخست محاصرة کوفه به وسیله خندق و کمین ... و به اهتزاز در آمدن درفشها پیرامون مسجد بزرگتر، در این پیکار کشنده و کشته شده هر دو در آتش دوزخ خواهند بود.» (بحار، ج 52، ص 273)
روایت فوق اشاره به این معنا دارد که اصل درگیری و نزاع بین خود قبیلة حاکم به وجود میآید. ظاهراً مراد از مسجد بزرگتر، مسجد الحرام است نه مسجد کوفه و درفشهای مخالف در مکه و حجاز با هم درگیر میشوند و پرچم حقی در میان آنها وجود ندارد.
19- امت محمّد (ص) و حکومت مردی از اهل بیت:
ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود : «ای ابوبصیر امت پیامبر (ص) تا زمانی که خاندان فلان بر مسند حکم هستند هیچگاه به گشایشی نخواهند رسید تا آنکه فرمانروائی آنان منقرض شود، با تمام شدن آن، خداوند آن را به مردی از اهل بیت ارزانی میدارد که روش او براساس تقوی و عمل وی هدایتگر مردم است. در مقام قضاوت و حکم بر مردم، اهل رشوه نیست. به خدا سوگند من او و نام او و پدرش را میدانم آنگاه، آن مرد تنومند و کوتاه اندام که دارای علامت خال بر صورت و دو نشانة دیگر بر پوست بدن دارد میآید، او پیشوایی عادل است که حافظ و نگاهبان آنچه که نزد او ودیعه گذاشته شده است میباشد، دنیا را پر از عدل و داد مینماید آنگونه که بدکاران آن را پر از ظلم و جور کردهاند.» (بحار، ج 52، ص 269)