شناسه خبر : 45739
دوشنبه 03 خرداد 1395 , 16:38
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گفت و گو با جانباز بصیر حق شناس از استان فارس در کربلا

بصیر و بابصیرت

این سوال را که می پرسم، داماد جانباز حق شناس که جوانی ست پر انرژی، در یک لحظه اشک در چشمانش جمع می شود و با دلی سوخته به چشمان پدرزن عاشق خود چشم می دوزد...

شهید گمنام- صحبت کردن با جانباز بصیر حق شناس از آنجایی در ذهنم کلید خورد که در چند روز اول سفر با کاروان لبیک یاحسین 4 در نجف، می دیدم که در میان اینهمه جانباز که هم اکنون سنشان بالا رفته است... جانبازی بصیر و البته نسبتا" جوان که همیشه دست بر شانه جوانی رعنا دارد در میان اهالی کاروان و همسفر ماست.

پیش از صحبت کردن با او هرگاه که در رستوران هتل یا در میان ترددها او را میدیدم، متوجه روی خوش و خوش اخلاقی او با همراهش و دیگران می شدم که فهمیدم آن پسر جوان داماد اوست. جوان هم بسیار پرشور و نشاط بود و در عین حال، بسیار صبور و فهمیده. بارها در طول سفر دیدم که جانبازان دیگر را همراهی می کرد و تکیه گاه به خصوص جانبازان بصیر میشد.

هر دو جوان بودند و برای داماد و پدر زن بودن، سن هردویشان کم بود و این موضوع کمی خودنمایی می کرد و باعث شد که در همان روزهای اول در نجف برای صحبت کردن به سراغشان بروم.

با وجود اصرار من و برخورد صمیمانه جانباز حق شناس، در نجف به دلیل شرایط موفق به گفت و گو نشدیم و صحبت ما به کربلا موکول شد.

 این صحبت با جانباز بصیر  و یک دست قطع، حق شناس در شب اول ورود به کربلا و در رستوران هتل ترتیب داده شده و به نظر مخاطبان می رسد.

فاش نیوز: آقای حق شناس شما چند سال دارید؟

-  من حدودأ 39 سالم است.

فاش نیوز: چقدر سنتان کم است ؟ میان جانبازان خیلی جوان هستید؟!چند ساله بودید که به جبهه رفتید؟

-  من اواخر جنگ مجروح شدم .

 

فاش نیوز: چند سالتان بود که مجروح شدید؟ شما متولد چه سالی هستید؟

- من متولد 1355 هستم.

فاش نیوز: نحوه مجروح شدنتان چگونه بود؟

-  در درگیری با کوموله ها در کردستان مجروح شدم.

فاش نیوز: پس در دوران دفاع مقدس نبودید؟ زمانی که حمله ها خیلی سنگین و شدید بود؟

-  نه.

فاش نیوز: در چه سالی مجروح شدید؟

-  من 25 الی26 ساله بودم. سال 70 بود.

فاش نیوز: اگر بخواهید حرفی به مسئولان بنیاد بگویید چه می گویید؟

-  به مسئولین بنیاد چه حرفی بزنم؟ من از مسئولین بنیاد راضی نیستم. 8 میلیون پولم را بالا کشیدند. برای مسکن مان، 8 میلیون پول از ما گرفتند که به ما مسکنی در شیراز با 140 متر زیر بنا تحویل دهند. بعد ورشکست شدند و پول ما هم رفت.

فاش نیوز: آقای حق شناس در آمدتان از کجا هست؟

-  از بنیاد حقوق می گیریم.

فاش نیوز: حالت اشتغال هستید؟

- بله.

فاش نیوز: خب همین حقوقی که می دهد خوب نیست؟

-  نه.

فاش نیوز: وضعیت داروهایتان به چه صورت است؟

- دارو را که می گیریم زیر نظر پزشک خانواده هستیم فرق می کند .

فاش نیوز: شما کدام شهر زندگی می کنید؟

-  شیراز –جهرم .

فاش نیوز: از اول همان جا به دنیا آمدید؟

- نه در شهر قیر وکارزین بودم .

فاش نیوز: کجا واقع می شود؟

-  طرف های لار می شود جنوب.

فاش نیوز: چه زمانی به جهرم آمدید؟

-  4 الی 5 ماه بعد از مجروحیت به سمت جهرم رفتیم.

فاش نیوز: شما در چه سالی ازدواج کردید؟

-  من سال 76 ازدواج کردم.

فاش نیوز: سال 76 یعنی 6 سال بعد از مجروحیتتان ازدواج کردید. با دامادتان آمده اید کربلا؟ درست است؟

-  بله.

فاش نیوز: شما خودتان چقدر زود ازدواج کردید و چه داماد جوانی دارید؟ هنوز آنجا رسم است که همه زود ازدواج می کنند؟

-  بله.

فاش نیوز: دخترتان چند ساله است؟

-  دخترم 16 الی17 ساله است.

فاش نیوز: چقدر زود ازدواج کرده. نمی خواستند درس بخوانند؟

-  درس می خواند، ولی اگر در 16 الی 17 سالگی ازدواج نکنی قبول نیست.

فاش نیوز: پس شما رسمتان فرق می کند چون تهرانی ها 30 سال به بالا ازدواج می کنند، چون 16 ساله هم خیلی جوان است .

-  در میان ما دیگر 18 الی 19 ساله دیر شده است.

فاش نیوز: الان در چه پایه ای مشغول به تحصیل است؟

-  پیش دانشگاهی هستند.

فاش نیوز: خب ازدواجتان چگونه بود؟

-  خانمم خودش داوطلبانه این ازدواج را قبول کرد.

فاش نیوز: خانم تان از آن هایی بود که به صورت داوطلبانه بنیاد رفت ؟

-  خیر ایشان مستقیمأ آمدند منزل و با خودم صحبت کردند.

فاش نیوز: شما را دوست داشت؟

-  بله.

فاش نیوز: فاصله سنیتان چقدر است؟

-  از من یک سال بزرگتر است.

فاش نیوز: زندگیتان خوب است؟

-  عالی.

فاش نیوز: همدیگر را دوست دارید؟

- زیاد.

فاش نیوز: کدام بیشتر؟

-  خانمم بیشتر.

فاش نیوز: از زندگیتان راضی هستید؟

آقای حق شناس: از زندگی شخصی خودم راضی هستم.

فاش نیوز: فکر می کنید مردم قدرشناس شما هستند؟

-  قبلا بودند ولی الان نه. البته الان مردم بیشتر از بنیاد برای ما ارزش قائل هستند.

فاش نیوز: .آقای حق شناس مکه رفتید؟

-  والا من همین جا هم به سختی آمده ام. انشالله.. که دعوتتان می کنند و مکه هم می روید.

فاش نیوز: یک فرزند دارید؟

-  خیر یک دختر و دو پسر دارم. الان تمام بچه های جانبازی که اینجا هستند کلا"  بیکار هستند.

فاش نیوز: مثلا این که می گویند فرزندان جانباز یک سری تسهیلات دارند را اجرایی نمی کنند؟

-  فقط حرف می زنند.

فاش نیوز: حاج آقا الان خوشحال هستید که به کربلا آمده اید؟

-  بله ولی اگر از ما سوء استفاده نکنند.

فاش نیوز: چه سوء استفاده ای؟

-  فردا همین سفر را در ساز می کنند و آبروی ما را می برند که این کارها را انجام دادیم و آنقدر هزینه کردیم و ...

فاش نیوز: شما چند سالتان بود که این اتفاق برایتان افتاد؟

-  من 18 سالم بود.

فاش نیوز: خانم شما  چه جوری شما را می شناخت ؟

-  فامیل بودیم دختر دایی پدرم بودند.

فاش نیوز: همسرتان با شرایط شما مشکل نداشت ؟

-  در آن زمان که ایشان وضعیت من را قبول کرد بنده حقوق نمی گرفتم چون به مدت 1 سال و 5 الی 6 ما ه به من حقوق ندادند چون بعد از جنگ مجروح شده بودم  پرونده من تا یک سال بلامانع بود.

فاش نیوز: یعنی شما حتی حقوق هم نداشتید که همسرتان با شما ازدواج کرد؟

- نه ایشان آمدند و مسئولیت من را قبول کردند. البته به من گفتند که باید ازدواج کنی و من قبول نکردم. یک شب که خانه خواهرم بودیم، خواهرم گفت که محسن می خواهد ازدواج کند که ایشان هم گفتند من مسئولیتشان را می پذیرم. آمدند و با من صحبت کردند من قبول نکردم ولی ایشان اصرار کردند و گفتند که به نیت خانم حضرت زهرا(س) من می خواهم مسئولیت شما را قبول کنم و هیچی هم نمی خواهم. بعد ایشان مسئولیت من را قبول کرد و حدودأ یک سال و 5 الی 6 ماه عقد بودیم. در زمان عقد هم من دائم خانه پدرش بودم دیگر من خانه اینان بودم تا روز عروسی، حتی در زمان عقد من یک دانه جوراب هم برای همسرم نگرفتم. خودشان لباس می گرفتند بعد به من می دادند و می گفتند هر وقت برادرم آمد به من بدهید تا نگویند که چرا چیزی نمی خرد، حتی برادر و خواهرهایشان با ایشان قهر کردند که چرا مسئولیت ایشان را قبول کردید. ایشان هم گفتند که من مسئولیت ایشان را قبول کردم و خودم می دانم چه باید بکنم. با هم ازدواج کردیم و حقوقی که به ما می دادند که 13 تومان بود. بعد به مرور به 40 تومان رسید. دیگر همین طور با هم زندگی کردیم .

فاش نیوز: ایشان هیچ وقت از شما چیزی نخواستند؟

-  نه هیچی نخواسته اند.

فاش نیوز: سالگرد ازدواجتان چه روزی است؟

-  اصلا ما سالگرد ازدواج نداریم. والا ما یک  روز جانباز داریم که در آن روز به من کادو می دهند.ولی من به ایشان هیچ کادویی نمی دهم.

فاش نیوز: متولد چه روزی هستید؟

-  من متولد 25 اردیبهشت سال 55 هستم.

فاش نیوز: پس همین بود که گفتید خانمم من را بیشتر دوست دارد کاملا بی توقع هستند، خوب با شما زندگی کرد؟

-  خیلی خوب. من و همسرم اصلا زن و شوهر نیستیم رفیق هستیم. حتی برادرهای من را خانمم بزرگ کرده است.

فاش نیوز: معلوم است. برای کربلا قرعه کشی به نامتان درآمد دیگر درست است؟

-  بله.

فاش نیوز: می دانید که بین جانبازانی که تاحالا نرفتند به کربلا اسمتان در آمده است؟ آن زمان که به شما گفتند که اسمتان برای کربلا درآمده است چه حسی داشتید؟ اینجا بعضی ها به من گفتند که قبل از آمدن به کربلا خوابش را دیده بودند بعد اسمشان برای کربلا درآمد. برای شما هم از قبل الهام شده بود؟

-  نه حقیقت من خواب کربلا ندیدم . من در آن لحظه خانمم را اذیت می کردم بعد خانمم شوخی شوخی گفتند که واگذارت می کنم به امام حسین که 2 دقیقه نشد تلفن خانه زنگ خورد گفتن که اسمتان برای کربلا درآمده است. گفتم خانم کاش این دعا را نکرده بودید!

فاش نیوز: چرا چه چیز بهتر از کربلا هست! می دانستید که می گویند مکه قسمت خیلی ها می شود اما کربلا قسمت هرکسی نمی شود؟

 

الان که ما در رستوران نشستیم من گنبدها را می بینم دوست داشتید که توانایی دیدن گنبدها را داشتید؟

... اینجای صحبت که این سوال را می پرسم، داماد جانباز حق شناس که پشت میز و روبروی ما نشسته است و جوانی ست پرشور و انرژی، چهره اش درهم می رود و اشک در یک لحظه در دو چشم پر از شیطنتش جمع می شود!... شاید انتظار شنیدن چنین سوالی را نداشته، نگاهش را از من به طرف جانباز حق شناس برمی گرداند و با دلی سوخته به چشمان پدرزن عاشق خود چشم می دوزد... اما جانباز بصیر حق شناس بزرگ تر از این حرف هاست که پس از پذیرش زیبای تقدیر الهی و زندگی سعادتمندانه در تمامی این سالها، حال با سوالی کوچک برهم ریزد... اما متوجه شدم که دل خالص و پاک داماد جوان جانباز حق شناس با سوال من که چشمان بسته و عاشق او را نشانه رفته بود، لرزید... درحالیکه قصد بدی در میان نبود و جانباز بصیر و بزرگ حق شناس با آرامش و محکم پاسخ مرا داد:

-  نه چون من هیچ مشکلی با نابینایی ام ندارم. مردم تعریف می کنند ولی من عین آن ها را دارم می بینم.

فاش نیوز: در این مسئله که حس شما خیلی قوی تر است شکی ندارم من با چشم سر می بینم شما با چشم دل می بینید.

-  شاید یک چیزی بگویم باورتان نشود من هنوز در زندگی ام برای یک لحظه احساس نابینا بودن هم نکردم چون آدم خوشی هستم با همسرم بسیار خوب هستیم چون تفریح و رفت وآمدهایمان به جا است ،چون رفت وآمد خانه ی من زیاد است .

فاش نیوز: خیلی خوب است چون خیلی ها پول و تمام امکانات را دارند اما زندگی سردی دارند شما خیلی خوب زندگی می کنید.

-  خدا شاهده من روزی که می خواستم به کربلا بیایم یک 5 هزاری هم نداشتم پول قرض گرفتم و آمدم حالا 300 الی 400 پولم را هم گم کردم.

فاش نیوز: حتما همین طور است از خیلی ها که با چشم ظاهر می بینند بسیار قشنگ تر زندگی کردید، ایمانتان و باورتان قوی تر است.

-  نه ایمان را نمی توان گفت قوی تر است شاید ضعیف تر باشد، ایمان همسرم خیلی قوی تر است. وقتی بچه ها می گویند که ما نابینا یا ویلچری هستیم من خودم قبول ندارم ، من خودم از 20 سال قبل دفتر خیریه دارم در اداره آن هم از هیچ کس کمک نمی گیرم .

فاش نیوز: یعنی غیر از حقوق حالت اشتغال خودتان هم دفتر دارید؟

-  دفتری که فعال باشه برای خودم نه ندارم.

فاش نیوز: پس چه جوری دفتر خیریه دارید از خانه اداره می کنید؟

-  دفتر خیریه ام در قم زیر نظر آقای سید صادقی است که بچه جهرم هستند ایشان دفترشان زیرنظر دفتر آیت ال.. بهجت است  ایشان دفترشان از نظرکویت اداره می شود، من پرونده بچه های یتیم را تشکیل می دهیم به همراه خانمم ، به اسم خودم به قم می فرستم یعنی می گویم معرف ایشان آقای حق شناس است عکس و ... می گیرم و تشکیل پرونده می دهم بعد می فرستم قم بعد از قم می فرستند کویت بعد از 2 الی 3 ماه اسم ایشان برای من می آید. آقای صادقی به جهرم می آیند و تشکیل پرونده می دهند و معرف هم من هستم بعد ماهیانه پول به حسابشان می آید مثلا ماهی 100 هزار تومان به حساب هر یتیم واریز می شود مستقم به حساب خودشان واریز می شود. یک 5 ریالی ما از آن پول برنمی داریم.

فاش نیوز: بسیار عالی.

 

-  یک خیریه دیگر هم است که فعالیت دارم که هزینه جهیزیه و عمل را می پردازند.

فاش نیوز: آقای حق شناس حرفی برای جوانان دارید؟

-  والا چه بگویم ، جوانان الان که جوان نیستند ، جوانی وجود ندارد. اصلا جوانان الان خاک پای جوانان آن زمان نمی شوند .

فاش نیوز: یعنی فرق کردند؟

-  خیلی زیاد، از نظر ایمان ضعیف شده اند.

فاش نیوز: باهوش تر نیستند؟

-  بعضا" باهوش تر برای گناه. جوان پاک و صادق کم پیدا می شود. ولی داماد من خیلی پسر خوبی ست. جوان پاکی ست.

فاش نیوز: کلام آخر

- به جانبازان برسند و توجه کنند.

 

عکس ها مربوط به سفر کربلا با کاروان لبیک یاحسین 4 است.

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
یکی از آفت هایی که همیشه سراغ دین می آید و دین را از خاصیت می اندازد مسأله معنویت غیر انقلابی است. در واقع چند نوع فرهنگ وجود دارد:

یکی فرهنگ جاهلیت محض است. یعنی فرهنگی که در آن جهل در مقابل علم قرار می گیرد.فرهنگ جهل محض یعنی آن فرهنگی که آدم ها در آنجا فقط دنیا می بینند و شهرت و شهوت و لذت و... و هر چه مزاحم این امیال باشد آن را از جلوی خود بر می دارند.

انقلابی بودن اینجا هم یعنی برای رسیدن به این ها حاضر است مبارزه کند و موانع را از جلوی خود بردارد.مثل هیتلر و آدم هایی از این دست.

فرهنگ دیگری داریم به نام جاهلیت آلوده به شرک.یعنی خدا هست ولی دیگری هم هست. در فرهنگ قبلی اصلا خدا نبود هیچ معرفت و عرفانی وتعلقی وجود نداشت،دیوانه وار زده بود به اینکه من باید دنیا را بدست آورم.اینجا خدا هست اما نقش ندارد.بت ها نقش دارند.خدا فقط خلق کرده است. اما تدبیر امور را به این بت ها داده است. لذا برای بدست آوردن دنیای خودش دست به دامن بت ها می زند و می خواهد از طریق بت ها تدبیر معیشت و امور انجام دهد. اینجا هم انقلابی و میانه رو وترسو وجود دارد.

اما در جامعه انبیا که فرهنگ را انبیاء شکل داده اند در این محیط همه چیز نفی می شود.لا اله یعنی تمام اله ها خط می خورد الا الله. در این فرهنگ است که اصلا امکان ندارد که معنویت باشد و در این معنویت حماسه و انقلاب نباشد. روحیه انقلابی برای آن قسم از کار و اثبات نظام فرهنگ دینی است که شما غیر را نفی کنید. برای نفی اله ها انقلابی بودن لازم است. تا انقلابی نباشیم نمی توانیم با الهه ها بجنگیم.مگر می شود انسان با الهه ها بجنگد ولی انقلابی نباشد.پس هیچ وقت نمی شود عرفان از حماسه جدا باشد. در دین عرفان و حماسه هر دو باید با هم باشد.لذا خوب است از همین الان برای ما روشن شود معنویتی که شیطان های زمان از آن متضرر نیستند،معنویتی که شیطان از او نگران نیست؛این معنویت، معنویت دینی نیست؛بلکه یک معنویت دست ساز انحرافی است. دین یعنی موضع داشتن. دیندار بودن یعنی دشمن داشتن. کسی دین داشته باشد اما دشمن نداشته باشد معلوم می شود که یک جای دینش ناقص است.
سلام ، چشم دل هنگامی باز میشود که چشم بر دنیا بسته شود. از جانب خدا جانباز راه حق با تقدیم چشمان ظاهر منجر به تابش نور الهی در قلب مومن و بصیرت دل و بینایی به تمام حقایق ایمان گردیده است. تقدیم بخشی از بدن به صاحب اصلی آن نعمتی سرمدی است که حق تعالی فقط به اخلاص در هدایت بخشیده است.
امروز شاهد هستیم برخی ایرانیان برای تایید آیین بهائیت به دام استکبار جهانی افتادند. دوستی پرسید چکیده آیین بهائیت چیست لذا باید بگوییم ابتدا نقطه مقابل اسلام است که با ایجاد تغییرات شیطانی در اسلام توانستند چیزی شبیه به اسلام اما در تضاد کامل بسازند. برای مثال در آیین ضاله بهائیت عده برای طلاق زن وجود ندارد بنابراین یک زن میتواند در یک روز چند مرتبه ازدوج کند و طلاق بگیرد که مصداق ترویج فحشا است. در جای دیگر با تعصب دینی مخالفت میکند وبهایی را برای حذف تعصب دینی ترغیب میکند. البته تعصب در هیچیک از ادیان توحیدی پذیرفته نیست لیکن بهایی غیرت را به تعصب معنی میکند و میگوید برای آرامش در دنیا باید تعصب را کنار گذاشت که در حقیقت میگوید غیرت نداشته باشید. بدیهی است اگر انسانی غیرت را ترک کند دنیا خیلی آسان میشود. فیلم جدید ایرانی که دو جایزه در جشنواره صهیونیستی _ بهایی برنده شد ترویج بی غیرتی هنگامیکه به ناموس تجاوز شود پرداخته شده و البته برنده جایزه ترویج بهاییت شده است. این روزها هر فیلمسازی که بر علیه اعتقادات اسلامی فیلم بسازد در چنین جشنواره های تحت سلطه استکبار برنده میشود.
بهاییت نقطه مقابل اسلام است تا ارکان اصلی اسلام را سست و بی ارزش کند که در این رابطه بر روانشناسی و گرایشات غریزی و طبیعی انسان پایه ریزی گردیده فلذا تبلیغ بهاییت تا سن 40 سالگی که هنوز قالب اعتقادات کامل نشده انجام میگردد بنابراین افراد بالای 40 سال از تبلیغ بهاییان در امان هستند.
4239
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi