شناسه خبر : 45895
شنبه 08 خرداد 1395 , 09:14
اشتراک گذاری در :
عکس روز

فتح خرمشهرها در پیش روست

بسم رب القاسم جبارها

در پاسخ به اظهارات سخیف و توهین‌آمیز وزیر خارجه آل سعود نسبت به سردار قاسم سلیمانی و سپاه قطعه شعر «فتح خرمشهرها در پیش روست» تقدیم به سرداران سپاه ظهور  

 

 ای علی را تشنۀِ خون گشته‌ها -  بر مسلمانان چو طاعون گشته‌ها

ای ابوجهلان آلِ بولهب - حامیان ظلم داعش در حلب

بر شکوه و فَرّ ایران حاسدان  –  جیره‌خواران شما دیو و ددان

فتنه‌ها در شام و لبنان و عراق -  کرده برپا مسلمین را از نفاق

از جهالت کَر شده هم لال و کور -  ای خوارج‌های دوران ظهور

در حَرورای جهالت گِردِ هم  –  چون خَوارج کرده بیرق‌ها علم

در پی لا حُکم اِلّا نفسِ خویش -  لشکر تکفیر را افکنده پیش

 ای وزیر کوچک و خرد و نحیف  -  کم کُن اظهارات بی‌مغز و سخیف

لب فرو دربند و دیده وا نما  –  کمتر افکار تَوهم‌زا نما

یا کمی کمتر به شب‌ها باده‌نوش  –  یا که در هنگامِ مستی شو خموش

ای به صلحِ با یمن در التماس  -  دَم مزن با ما ز تهدید و هراس

ای خمار از باده‌نوشی‌های شب  -  خورده ضربِ شستِ از ما در حلب

ای گرفتار تَوَهُم گشته باز  -  کُن به حد آن گلیمت پا دراز

در غریبی کَم بزن بیهوده لاف  -  کُن تو این شمشیر چوبی را غلاف

عرصۀِ سیمرغِ ما، ای بوالهَوَس  –  نیست جایِ عرض‌اندامِ مگس

وقت آن آمد که ما در نهروان -  ذوالفقار حیدری بسته میان

در هجومی تندوتیز و بی‌امان  -  نقش داعش محو سازیم از جهان

ای یمن را غرقه در خون کرده‌ها  –  بصره را اِی سحر و افسون کرده‌ها

جیره‌خواران ملوکِ خار و پست  –  عاقبت سهم شما باشد شکست

در عراق و شام و لبنان، ضربِ شست  -  بس که از ما خورده‌اید ای قوم پست

 در زبونی هم چنان دجاله ها  -  می‌کنید از سوز دل این ناله‌ها 

 ای سلیمانی هراس‌انگیزتان  -  ذوالفقار حیدری خون‌ریزتان

بشنوید این شور و غوغا و خروش  –  این به رگ‌ها خونِ از غیرت به جوش

این دودَم در دستِ بر دُل‌دُل نشین  -  بر شما این اَشترِ مرگ‌آفرین

هیبتِ قاسم سلیمانیست این  -   پوزه مالیده شما را بر زمین

این علم‌های به رنگ زرد و سبز  –  کربلایِ گشته بر پا کُلُّ ارض

این غبار گشته برپا در دمشق  -  باشد از غوغایِ لشکرگاه عشق

لشکری می‌آید از رَه پرشتاب -  آن قمر رویانِ شهرِ آفتاب

بسته بر سر کُلنا عباس‌ها  -  آن مدافع بر حریم یاس‌ها

سوریان، افغانیان، ایرانیان  –  بسته تیغِ حیدری را در میان

از میِ شورِ حسینی گشته مست  -  با ولایت بسته‌ها عهد الست

هم زِ لبنان، هم عراق و هم یمن -  با سلیمانی و با سید حسن

لشکر سبز ظهور مهدی است  -  ذوالفقار حیدری بگرفته دست

این علم‌های خراسانی فراز –  این دل‌آشوبیِ کعبه در حجاز

این زلالِ سبزِ اشکِ یاس‌ها  -  رَدّ خون بر چهرۀِ عباس‌ها

این شقایق‌های پرپر در حلب -  عاشقانِ نام یا زهرا به لب

زلفِ خونینِ بهارِ اعتراض  –  عطر نرگس در تب تند حجاز

اشتیاق و شوقِ ایران و عراق  –  شیعه را بیتابی از درد فراق

این به خون آغشته گیسوی دمشق  –  این علمداریِ سرداران عشق

می‌دهد این مژده بر عاشق به شور -  از شروعِ عصرِ سرسبزِ ظهور

 ما سپاه عاشقان فاطمه  -  بی‌هراس و ترس و یأس و واهمه

در پیِ سید علی پُرشور و شِین  -  مستِ ذکرِ یا لثارات الحسین

تا سحرگاهِ ظهورِ یارِ خویش  –  می‌رویم این راه خونین را به‌پیش

تا ظهور حضرت صاحب زمان  –  در پیِ قاسم سلیمانی روان

از شراب ناب کوثر گشته مست  -  این سپاه عاشقان حیدر است

غُرشِ دریایِ طوفانیست این  –  لشکر قاسم سلیمانیست این

او که در سرداریِ عشق اولیست  -  ذوالفقارِ حضرت سید علیست

این به لرزه زیر پای او جهان  -  رستمِ زالِ زَر است این پهلوان

این شکوه و فَرِ سلطانیِ ماست -  هیبتِ قاسم سلیمانیِ ماست

این امیرِ مالکِ اشتر شکوه  -  باوقار و استوار هم چو کوه

 سرور و سالارِ لشکرگاه نور -  در یدِ او بیرق سبز ظهور

کربلا را باده‌نوش اشتیاق  -   مُنجیِ لبنان و شام است و عراق

آنچه بر او نقش داغ کربلاست  -   سینۀِ قاسم سلیمانیِ ماست

ای کمین کرده تو او را بر هلاک  -  از شهادت او ندارد ترس و باک

او علمدار یل سید علیست  -  شیعیان را ذوالفقار صیقلیست

بی‌قرار همت و خرازی است  -  او شهیدِ زنده از جانبازی است

جام خونین شهادت را به دست  -  از عسل شیرین‌تر او را بر لب است

بر علمداریِ زینب سرفراز  -  شیعه دارد همچو او بسیار باز

هرچه ما را خون بریزد تیغ خصم  –  پرهیاهوتر شود این راه و رسم

هرچه سر از شیعه بُرّد بیشتر  -  سر نهد بر نطعِ عشق او پیش‌تر

چون سلیمانی هزاران سر به دار  –  شیعه قربانی نموده بهر یار

تا ابد دارد شهادت امتداد  -  شیعه دارد کربلا را تا به یاد 

کربلا یعنی بلا را خواستن  –  پیش دلبر خود به خون آراستن

شور رفتن کربلا داریم ما  –  خون‌دل از دیده می‌باریم ما

 نسل سرخ سر به دارانیم ما  -  کربلا را جا نمی‌مانیم ما

کربلا را قوم مجنونیم ما  -  از تبارِ فاطمیونیم ما  

مست ذکر کلنا عباسِ عشق  -  جان فدایی‌های زینب در دمشق

قصۀِ ما قصۀِ شوق است و شور -  قصۀِ عشق است و ایمان و غرور

زمزم جاریِ از لب‌هایِ نور -  قصۀِ سرسبز دوران ظهور

هرکه خواهد قصۀِ ما بشنود  –  بر سر نِی باید او با سَر رود

بر غم زهرا دل ما مبتلاست  -  قصۀِ ما سِرّ سرخ کربلاست

تا سحرگاهِ خیالِ وصل دوست  -  فتح خرمشهرها در پیش روست

 به امید ظهور حضرت یار

شنبه هشتم خردادماه 1395- منصور نظری

اینستاگرام
درودخدابرسردارسرافرازسلیمانی عزیزوهزاران سلیمانی دیگر آفرین برغیرت مردانه ات سردارعزیزماایرانیان فدایی رهبروکشورپشت سرت همچوکوه ایستاده ایم ومنتظریم تارهبربزرگ شیعیان لب ترکند////اشتیاق و شوقِ ایران و عراق – شیعه را بیتابی از درد فراق

این به خون آغشته گیسوی دمشق – این علمداریِ سرداران عشق

می‌دهد این مژده بر عاشق به شور - از شروعِ عصرِ سرسبزِ ظهور

ما سپاه عاشقان فاطمه - بی‌هراس و ترس و یأس و واهمه//واقعاکه همینطورمیباشد...........یاعلی مدد
باسلام محضرتمام فرمانده های ارتش .سپاه سرداران .امیران بزرگوارشمادرهرجنگی فراخوان دادید مردم آمده ومی آیند اما پس از مجروحین نیر.هاتان بخصوص.وظیفه هارا رها میکنید وخبری ازوضعشان نمیپرسیدفرمانده هان محترم ارتش و سپاه نیروهای . وظیفه مجروح شما زیرپوشش بنیاد شهید یعنی جانبازان زیر۵۰٪باکمترینحقوق ودرفقرکامل زندگی می کنند کسی هم رسید گی نمکند. بعدازمجروحیت هم بفکرشان باشید
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi