سه شنبه 22 تير 1395 , 16:33
شهیدان را شهیدان می شناشند
به یاد سردار شهید "رسول فیروز بخت "
شهید "رسول فیروزبخت "سال 1345 در کرج به دنیا اومد و در گلشهر زندگی کرد. از وقتی خودش رو شناخت دیگه بند گی کرد و خوب هم بند گی کرد. جوانهای گلشهر کرج خیلی هاشون رسول رو نمیشناسن .آهای نوجوونهای 16 ساله، او هم سن شما بود رفت جبهه و تو جبهه مونده گار شد.
در میان گردانهای گوناگون حاضر در دفاع مقدس، شاید با جرات به توان گفت که تنها بچههای تخریب چی بودند که بیشتر از همه به شهادت نزدیک بودند. آنها هر لحظه باید خود را برای رفتن به عروج آماده میکردند.
رسول مثل بعضی ها برای رفع تکلیف جبهه نرفت بلکه برای انجام تکلیف جبهه رفت. وی در جبهه دنبال کمال بود و سعی میکرد در جبهه جایی که نوک پیکان سختی ها ست باشه. پس رسول شد "تخریب چی" همه وجودش در سوز و گداز بود و اگر خنده و شوخی هم میکرد دنبال رد گم کردن بود.
بخشی ازدل نوشته شهید "فیروزبخت" : معلوم نیست که چه کسی از برادرانی که با ما هستند تا آخر جنگ زنده بمانند شاید ما جزو یکی از آنها باشم که توفیق شهادت را نداشته باشم و زنده بمانم نمی دانم آن موقع چه حالتی به من دست می دهد . الان که دارم فکر آن موقع را می کنم سینه ام درد می گیرد واز خدا می خواهم ....
خوشا آنانکه جانان می شناسند/طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتند وگفتند از شهادت /شهیدان را شهیدان می شناسند
یکی از هم رزمان میگفت: یک هفته قبل ازشهادتش، من و رسول توی چادر بچه های تخریب لشکر 10 تو مقرالوارثین، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه ، انگار گریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد. دیدم حال و حوصله شوخی رو نداره، یه خورده با هم درد و دل کردیم. رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت: نمیدونم چرا کار ما درست نمیشه.همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زنده ایم . ترو خدا بیاییم یه کاری کنیم. یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز میکنند . دیدم حال خوبی داره گفتم بذار توحال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جداشدم.
شهید "فیروز بخت" در پاک سازی میادین مین منطقه سردشت به همراه همرزم شهید ش حاج قاسم اصغری در 10آبان 66 براثر انفجارمین والمری به آسمان پر کشید و پیکر مطهرش در امام زاده محمد کرج میهمان خاک شد.