دوشنبه 28 تير 1395 , 08:42
رئیس جمهور و حماقت اطرافیان!
بهمنیار - آقای روحانی در سخنرانی در استان کرمانشاه باز هم منتقدانِ سیاست های شکست خورده اش را اقلیتی بسیار کم خطاب کرد که صدایشان بلند است، ولی اگر بخواهیم انصافا درست قضاوت و نتیجه گیری کنیم باید اعتراف کنیم که همه مردم ایران در انتخابات92 دیدند که در میان کاندیداها پنج نفر اصولگرا بودند و یک نفر اعتدالی بود، که از متن کارگزارانی ها و اصلاح طلبی ها برآمده بود و آقای عارف نامزد رسمی اصلاح طلبان به نفع آقای روحانی کنار رفته بود، پس رای ندادن نیمی از مردم ایران به سیاست های آقای روحانی در همان زمان نشان می دهد که نمی توان نیمی از مردم ایران را یک اقلیت کوچک به حساب آورد که به خاطر ادامه تحریم ها در حال چپاول همه مردم هستند و صدای بلندی دارند، در واقع این صدای بلند به خاطر ناشایستگی های هم فکران رئیس جمهور و خودِ آقای روحانی می باشد که سیاست های کدخدا منشانه را به کار گرفتند.
آقای روحانی باید بدانند که همیشه یک رئیس جمهور را حماقت اطرافیانش زمین می زند، مردم نمی گویند اطرافیان رئیس جمهور بد بودند، می گویند رئیس جمهور بد بود، یا ناتوان بود، کسانی که انرژی منفی رابطه با آمریکا را پی گیری، دریافت و تجربه کرده اند و بر همان راه اصرار دارند نمی توانند برای مردم ایران و انقلاب اسلامی مفید باشند، اینان به کسانی در داخل و خارج اعتماد کردند که دشمنان قسم خورده ایران هستند.
نتیجه اعتماد به دشمن توسط آقای روحانی و تیم اش این شد که آنها برجام را به مردم ایران تحمیل کردند، برجام دردی که روح و جسم انسان را تحلیل می برد و حالا بعضی ها فکر می کنند اگر از برجام دفاع نکنند بی کفایتی شان بیشتر برملا خواهد شد که یقینا این چنین است.
آقای روحانی ادعا می کند: این اقلیت اقدامات بزرگی را که ملت بزرگ ایران در مسیر توسعه و پیشرفت انجام داده اند نمی بینند، ولی ظاهرا آقای روحانی نمی خواهند خودشان عمق اقتصاد خراب و بیکاری و رکود را در جامعه ایران ببینند، مردم در این سه سال، کوچک تر شدن سفره خود را دیده اند، نچرخیدن زندگی شان در نچرخیدن سانتریفوژها را دیده اند.
آقای روحانی به جای برخورد با پدیده زشت فیش های حقوقی، برای پیگیری نکردن ماجرا، این مسئله را به تخلفات سالهای گذشته ربط می دهد و ادعا می کند اموالی که به خاطر تحریم ها غارت شده است کجاست؟ و می خواهد توپ را در میدان قوه قضائیه بیندازد، در حالی که سه سال است که همان تحریم ها با شدت بیشتری ادامه دارد و سرپرستش قوه اجرایی کشور خودِ آقای روحانی است، پس اگر منتقدانِ آقای روحانی، به قول خودش از بغل تحریم ها دزدی می کرده اند، پس در این سه سال که تحریم ها بیشتر شده باید بیشتر دزدی کرده باشند، چرا آقای روحانی که سه سال است رئیس جمهور شده دست آنها را رو نمی کند.
آقای روحانی و هم فکرانش یادشان رفته انقلاب راهش چیست و از آنها چه می خواهد، فراموش کرده اند وظیفه آنها در قبال انقلاب، نظام و امام خمینی (رحمت اله) چیست، مردم ایران ناتوانی دولت آقای روحانی در نداشتن قدرت تشخیص در روند مذاکرات برجام را غیر قابل قبول می دانند، کسانی که پیام کربلا را مذاکره از نوع معامله برجامی می دانستند، باعث سرخوردگی روحیه انقلابی یک ملت شده اند.
کامنتها را میبینی برادر؟
خوب دست بردار دیگه...
تا کی میخوای خودتو ضایع کنی... اصلا شما برای چه کسی مینویسی؟ برادر من وقتی یادداشتهایتان خواننده نداره، بهتر نیست سنگینی خودتو یه کم حفظ کنی؟
حضرت آقا هزار بار روحانی و دولت او را تایید کرده اند....
بعد من نمیدانم شماها که منتقد تا دندان مسلح هستید، زمان ریاست جمهوری های دیگر کجا بودید؟
واقعا که...
این طور ادامه بدی، این ظن رو در ایثارگران گرامی بوجود میاری که فاش روی شما نظر خاصی داره!!!
نظرها و یا به عبارتی کامنت ها را بعلاوه مقاله اقای بهمنیار خواندم.
در کامنت ها: علی از مشهد عین بانک ها و مدیران بانکی!!درصد بندی کرده اند..ماشالا به درصدات شما اگه مدیر بانکی بشی سود وام ها رو به نفع اینا 80% هم میکنی..
بعدی به اسم اقای مرتضایی چنان مظلوم نمایی کرده اند که مظلومیت شهید رجایی و شهدا و جانبازان و رزمندگان یادمان رفت..چه قیاس و القیاسو الاستحسانی!!!!!
بعدی از سر ناراحتی هجو را در پیش گرفته و پروفسورش می نامد..در شان شما نیست..متین جواب دهید.
بعدی ها....
هیچکدام از کامنت ها جواب نبود.
البته من هم جوابی برای واقعیت ها ندارم..
.
خوب من هم همین رو میگویم... این منتقدین دلسوز! زمان احمدی نژاد کجا بودند؟ ... آقا اصلا همینجا بودند... جرآتشون کجا بود؟... یا بهتر بگم صلاح و صوابشون کجا بود که بیان انتقاد کنند... حالا به روحانی که رسید، همه شون شدند منتقد...
دولت آقای روحانی بی نهایت جای نقد و بررسی دارد... بر هیچکس پوشیده نیست... نوشته های من طرفداری تلقی نشود... ولی میخوام بگم جنابان نقادهای حرفه ای که هر از گاهی سر از زیر آب بیرون می آورند، بهتر است یک نگاهی به سابقه کاری نقادانه شون بیندازند، بعد گلو جر بدهند!
یا حق.
تیتر مقاله مشکل دارد و بنده هم موافقم که اینگونه گفتن و نوشتن اشتباه است.
ما باید انتقادمان هم زیبا باشد.
اعتقاد بنده نه بر مبرا دانستن دولتی از اشتباهات است چرا که دولت های قبلی هم بعضی جاها به خطا رفتند.
و سیاست زدگی بلای جان این ملت است توسط هر دولتی که باشد و ای کاش این سیاه نمائیها پایان می پذیرفت و هر دولتی رهرو خوبیهای دولت قبلی بود و در مسیر خدمت به محرومان از اشتباهات دولت های قبلی عبرت گرفته و .....
به امید وحدت کلمه در بین مسولان خوب که آرزوی هر ایرانی است.
سلام بر شهیدان مظلوم و رزمندگان محروم