سه شنبه 29 تير 1395 , 11:00
دردنامه رزمنده ای خطاب به سردار " نقدی "
باگذشت نزدیک به بیست و هفت سال از پایان جنگ تحمیلی عراق، بخش بزرگی از جامعه رزمندگان هنوز به جایگاه و حق وحقوق حداقلی خود دست نیافتهاند
(رزمنده) سیدحسین محمدی - بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت برادر بزرگوار و بسیجی جناب آقای سردارنقدی، ریاست محترم و عالیقدرسازمان بسیج مستضعفین.
با سلام، عرض ادب، احترام وارادت وقبولی طاعات وعبادات، باگذشت نزدیک به بیست و هفت سال از پایان جنگ تحمیلی عراق، بخش بزرگی از جامعه رزمندگان هنوز به جایگاه و حق وحقوق حداقلی خود دست نیافتهاند؛ در حالی که بیشتر آنها از دوران میانسالی عبور کرده و فرصت چندانی برای دستیابی آنان به جایگاه شایسته مجاهدان و تحقق حقوق شرعی، ملی و انسانی ایشان باقی نمانده و هیچ قانونی نیز تاکنون حداقل حقوق رزمندگان را تأمین یا حتی تأیید نکرده است! با آنکه در شرع ما بر احقاق حقوق رزمندگان تأکید شده و در صدر اسلام نیزعینیت یافته ولی متاسفانه امروزه در همه کشورهای توسعه یافته نهادینه شده است.
این ظلم، ازآن رو مضاعف است که این قشر مظلوم و محروم، حتی توان مالی و پشتیبانی برای ایجاد یک تشکل پیگیر، برای احقاق حقوق خود یا حتی تأمین هزینههای این پیگیری را ندارد و رزمندگانی هم که شاغل هستند بار مالیات کمر این عزیزان را شکسته است! درصورتیکه اگر عدالتی در قوانین و مقررات ایثارگران بود در مرحله اول باید مثل بقیه ایثارگران معافیت مالیاتی و یک مقطع تحصیلی بالاتر و سایر امتیازات و مزایا، شامل این عزیزان میشد. درصورتی که این عزیزان ازلحاظ قوانین و مقررات موجود هیچگونه جایگاهی نداشته، هیچگونه ارتقاء شغلی ندارند؛ و چه اهانتها، توهینها وبی احترامی ها که به این عزیزان نشده است!
درعمل هیچ کاری برای رزمندگان نشده است و همه چیز درحدحرف و شعار است. سند راهبردی یاهمان قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران باوجود داشتن نقطه ضعفهای زیاد و گذشت بیش ازیک سال از تصویب وابلاغ نهایی این سند، هنوز ازلحاظ قانونی هیچگونه جایگاهی تعریف نشده است و می توان گفت که این قانون بزک شده، زمانبر است. و مواردکاربردی مثل معافیت مالیاتی، افزایش مقطع تحصیلی، ارتقاء شغلی که جزء مشکلات اصلی این عزیزان است، در مورد این عزیزان اجرایی نشده است. درصورتیکه هدف از نگارش این سند برقراری عدالت و یکسانسازی قوانین و مقررات ایثارگران است.
برقراری عدالت و یکسانسازی قوانین و مقررات ایجاب میکند که به رزمندگان نیز مثل آزادگان عزیز به ازای مدت حضور داوطلبانه در جبههها درصدی جانبازی تعلق گیرد.
چه بیماریهایی که رزمندگان مستاصل ما دچار آن شدند؛ و بعضی از این عزیزان بهواسطه این بیماریها از دنیا رفتند و آنانی که زنده هستند با این بیماریها درگیرند! گویا در عمل هیچ کس به فکر این عزیزان نیست.
نخستین مقصر در این معضل ملی، خود رزمندگان هستند که بلافاصله پس از پایان جنگ، بهطورجدی و اساسی کمر همت به مطالبه جایگاه و حقوحقوق خویش نبستند و از این حقخواهی که ادامه و مکمل جهاد است غفلت کردند.
مقصر دوم، رسانههایی هستند که عامدانه از توجه به نیازها و حقوق رزمندگان در ایام پس از جنگ طفره رفتند و تنها به خدمات و خطرات و خاطرات آنان در دوران جنگ پرداختند و این قشر را «متعلق به گذشته» و «به پایان رسیده» جلوه دادند!
سومین و مهمترین مقصر، مسئولانی هستند که در جایگاه و چهارچوب اختیارات خود از بازماندگان جنگ و حقوقشان دفاع نکردند و بهجای ادای دین، آنان را به حاشیه راندند و از یاد بردند. مسئولانی که به حقوق و مطالبات هر قشر و قوم و گروه و حزب و جنس و صنف و شغلی اهمیت دادهاند و وکیل و خادم هر کس بودهاند بهجز ما رزمندگان که به آنان اعتماد کردیم و میپنداشتیم که پشتیبان و دلسوزمان هستند و سرانجام به یادمان خواهند افتاد! و حق ما را ادا خواهند کرد. اما در حق ما قصور کردند یا حتی از نام ما استفاده ابزاری کردند و از حاصل جهاد ما سفره ای پهن کردند، بیآنکه خدمتی به ما کنند.
بسیاری از متولیان امور، فراموش کردهاند که تمامیت ارضی، ثبات، امنیت، اقتدار، عزت و آبروی کشور و صلابت نظام مرهون کدام قشر است!؟ حتی از یاد بردهاند که آسودگی، ثروت، لذت، رشد و پست و مقام خویش را وامدار چه کسانی هستند!؟
اگر جز این بود، رزمندگان حقیقی را که استخوانشان در جنگ و عوارضش خردشده است و باید در اولویت هرگونه رسیدگی باشند، به حال خود رها نمیساختند تا حافظ منافع مرفهان بی درد، مدافع مطالبات سیاستبازان و خدمتگزار بهرهبرداران انقلاب و جنگ باشند. گناه بسیاری از رزمندگان که امروزه فقیر و گوشهگیر و درمانده، در اجتماع سرافکندهاند و محتاج نان شب و شرمنده خانواده خویشاند عمل به وظایف ملی، دینی و اخلاقی بوده که همینک از دردِ بی توجهی به خود میپیچند.
لذا این گناه به گردن مسئولانی است که خواسته یا ناخواسته از تکلیفی که در برابر وفادارترین مدافعان اسلام، نظام و کشور دارند، قصور کرده اند.
ما جان، جوانی و سلامت و آسایش و پیشرفتمان را بهپای جنگ هزینه کردیم و مردانه و نستوه، بار دفاع از کشور را بر دوش کشیدیم و فرسوده و رنجور شدیم تا پس از دفع تجاوز دشمن، ملت بزرگ ماخوب زندگی کنند و شأن، آبرو و منزلت داشته باشند و به طبع آن ما رزمندگان نیزدستکم بهاندازه دیگران از رفاه و ثروت برآمده از حفظ و نجات کشور برخوردار شویم نه آنکه فرودست و منزوی باشیم و گرفتار فقر، زجر، بیماری، حسرت و پریشانی بشویم تا قهرمانان دروغین و دیگرانی که در امنیت و آرامش پشت جبهه، مشغول تاراج، زراندوزی، پیشرفت بودند، پس از جنگ نیز محصول مجاهدت و نقش ما در نجات، ثبات، صلابت، اقتدار و آبروی نظام اسلامی را غصب و دستاوردهای جهادمان را تصاحب کنند و ما را زیر چکمههای زر و زور و تزویر خویش به نابودی بکشانند و در مقابل خدماتی که باید به رزمندگان ارائه بدهند وانمود کنند که رزمندگان صرفاً باخدا معامله کردند و استثنائاً و برخلاف دیگر اقشار، هیچگونه چشمداشتی ندارند!
ما اگرچه در روزگار جنگ و پسازآن، سن اندکی داشتیم و البته گرفتار بازماندگیهای ناشی از جنگ شدیم، اما اینک آگاهانه و مصمم آمدهایم تا ارزشهای راستین جهاد را از دستبرد و دستکاری و تحریف نجات دهیم و فرهنگ پایمردی و مجاهدت و مقاومت را آنچنانکه بایدوشاید در جامعه زنده سازیم تا جایگاه غصب شده و حقوق پایمالشده خویش را نیز بازستانیم و یادآور شویم که «مدیریت جهادی» بدون حضور و مشارکت «مجاهدان» شدنی نیست. دیروز، در دهها عملیات برای آزادسازی اراضی اشغالشده کشور و دفاع از اسلام، انقلاب، نظام، جان، مال و ناموس مردم جنگیدیم و هر خطر و ضرری را به جان خریدیم و امروز برای بازپسگیری حقوحقوق پایمالشده خودمان و احیای فرهنگ تحریف یا فراموششده هشت سال دفاع جانانه، به مبارزه و دادخواهی بر خواستهایم تا حداقل از نابودی فرزندان خویش جلوگیری کنیم تا مبادا آنان هم در آتش بیعدالتیهای ناسپاسان و قدرناشناسان بسوزند. و البته نگذاریم جامعه و نسلهای پس از جنگ، توسط دکانداران ارزشها و غاصبان نام و جایگاه ما، گمراه شوند و صحیفهای مخدوش و تحریفشده از فرهنگ و تاریخ دفاع هشتساله ما بر جای بماند.
در این نبرد نابرابر، ما بهجز شهامت، پایمردی، صداقت و گذشتهای پرافتخار، چیزی نداریم که به میدان آوریم، اما تا حصول نتیجه و تحقق یکایک مطالباتمان از پای نخواهیم نشست و مصمم هستیم که احقاق شأن و حقوق خویش و احیای فرهنگ راستین دفاع هشتساله را رأساً پیگیری کنیم.
در برابر ما نیز مخالفان و غاصبانی از اهالی زر و زور و تزویر صفکشیدهاند که مجهز به رسانههایی پرشمار در داخل و خارج از کشور هستند و برای نابود ساختن نسل و فرهنگ ما از هیچ دروغ، تهمت، تخریب، ضربه و خیانتی ابا ندارند. امیدواریم بعدازگذشت 27 سال از دفاع مقدس درجهت ترویج فرهنگ ایثار وشهادت وبرقراری عدالت و یکسانسازی قوانین و مقررات ایثارگران، حضرتعالی و مسئولین در عمل هرچه زودتر کاری برای این عزیزان انجام دهید. ان شاء الله تعالی. باادب و احترام و تشکر فراوان.
تاریخ اقدام: ۱۳۹۵/۰۴/۱۳ تاریخ پاسخگویی: ۱۳۹۵/۰۴/۲۳ پاسخ پیام: "سلام علیکم برادر عزیز پیام شما را خواندم ،در مواردی کاملا حق با شماست .البته تا آنجا که در اختیارات مجموعه است و مقدور است تمام تلاشمان را برای اکرام و احقاق حقوق ایثارگران می کنم و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم کرد. انشاالله موفق باشید."
بنام و یاد خدا وبرای خدا. اینجانب متن بالا رادرمورخه ذکرشده، تحویل دفترمقام معظم رهبری مدظله العالی، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، ریاست محترم جمهوری اسلامی و معاونین محترمشان، اعضای هئت محترم دولت، دبیرمحترم شورای نگهبان، ریاست محترم بنیادشهید و قائم مقام محترمشان، ریاست محترم ستاد نیروهای مسلح و ریاست محترم سازمان بسیج داده ام. که تاکنون ریاست محترم بسیج همانطوریکه دربالا مشاهده می کنید.پاسخ داده اند.
ازکلیه همسنگران فداکار وایثارگرخواهشمندم پیگیری فرمائید.فراموش نکنید حق گرفتنی میباشد.
من الله التوفیق...با کمال تشکرو قدردانی ازسایت ایثاردوست و وزین فاش نیوز ...با ادب واحترام وتشکرفراوان
اقدام عجولانه اجرای یکطرفه برجام در تخریب صنعت هسته ای کشور موضوعی تکراری بوده زیرا در دفاع مقدس نیز پس از قبول قطعنامه هنگامی که نیروهای ایران جزیره فاو و مجنون و شهرهای بصره و مندلی و خانقین را در محاصره داشتند و رژیم بعثی در یک قدمی سقوط کامل قرار داشت آنجا هم مسئولان ایرانی عجولانه اقدام کردند و قبل از اجرای شروط قطعنامه توسط رژیم بعثی عراق مسئولان ایرانی بلافاصله محاصره و استیلای قدرت نظامی را که با ایمان و خون هزاران شهید و جانباز بدست آمده بود ترک کردند و به مرزها بازگشتند. به این ترتیب رژیم بعثی پس از قبول قطعنامه از نابودی حتمی نجات پیدا کرد و چند نوبت به مرزها هجوم آورد و عملیات مرصاد را رقم زد علیرغم پیروزی رزمندگان متاسفانه وادار به عقب نشینی و نابودی غرامت و سایر شروط قطعنامه شدند.
احتراما با عنایت به تصویب و ابلاغ سند راهبردی خدمات رسانی به رزمندگان و گذشت بیش از 1 سال از این سند و با توجه به اینکه دستورالعمل این سند در تاریخ 94/12/24 به شماره 24206/127/18/19 بصورت مشترک توسط ستاد کل نیروهای مسلح و وزارت دفاع ابلاغ شده، اما هیچ یک از بند های این سند به خصوص بند احتساب سوابق کارکنان دولت در مناطق جنگی که در بند دستور سوم این ابلاغیه آمده تاکنون اجرایی نشده لذا از شما محترم عاجزانه استدعا دارد در رابطه با موضوع اقدام و پیگیری لازم را در جهت اجرای حداقل امتیازاتی که بار مالی ندارد مرحمت بفرمایید. با سپاس
اما؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من دوستی یا دلسوزی یا......... را نمی بینم، که پاسخ دهد.
براستی چه شده آیا ما در انقلابیم یا بیرون انقلاب باور کردنی نیست این همه ظلم به مردان مرد جنگ حق بر باطل.
مسولان شما مسئول چی هستید؟
یاحق
محضر برادر گرامی سردار نقدی سرباز وفادار ولایت و رهبری
سلام علیکم
احتراما به استحضار می رساند اینجانب جانباز قطع نخاع هفتاد درصد ساکن خطه گرم جنوب که در سال 1360 در حالی که بیش از از 18سال سن نداشتم به فرمان امام خمینی رحمت الله علیه توسط بسیج مستضعفان عازم جبهه حق علیه باطل شده ودر عملیات ازاد سازی ابادان (ثامن الاائمه مجروح شدم .گرچه دو بار دیگر با شرایط جانبازی و بر روی ویلچر عازم جبهه های حق علیه باطل شدم و در لشکر 19 فجر در قسمت تعاون حضور داشتم.لاکن تا کنون نه بسیج ونه سپاه پاسداران هیچگونه تعهدی وخدمتی برای جانبازان بسیجی نداشته .حتی قانون خدمات هماهنگ را در حق ما عمل نکرده.گرچه هدف از رفتن به جبهه دفاع از مملکت ونظام مقدس جمهوری اسلامی به فرمان امام خمینی وایین اسلام ناب محمدی بود وهست.اما این انصاف است که جانبازان بسیجی که داوطلب دفاع از ناموس کشور کردند مورد بی توجهی وکم لطفی ارگانی که پدر انها حساب می شود قرار گیرد.جواب خانواده وفرزاندانمان را چه بدهیم.می گویند شما کجای این دایره حمایت نظام هستی چرا کسی جویای حال شما نمی شود.مگر شما را نمی بینند.وقتی مستند حمایت از معلواین جنگی کشورهای خارجی از تلویزیون پخش می شود .ما شرمسار خانواده می شویم.سردار عزیز عمر ما از پنجاه گذشته تمام دنیا را به یک نخاعی بدهند برایش اهمیتی ندارد.وهیچگونه استفاده ای از مادیات برایش ندارد.بخصوص در این سن وسال که خانه نشین شده اند.حداقل حمایت معنوی ودلداری وسرکشی وحرمتی می گذاشتند.ایا شما این مطالب را مطلع هستید.ایا شما حرمت نگه می دارید.جانبازان بسیجی مستضف ومحروم ومظلوم جامعه هستند.خدایا بین ما وانهایی که در حق ما جفا می کنند خود حکم کن
سلام برادر عزیرم احمدی اولا ان سند را دوباره مطالعه فرمایید هیچگونه امتیاز الزام اوری برای عزیزان رزمنده در ان دیده نمیشود بعضا کار کروهی متشکل از ده یا یازده نهاد و وزارتخانه باید این سند بی مصرف را عملیاتی نمایند در ثانی متوالی رزمندگان در این سند مشخص نیست . مثلا بنیاد مسئول عزیران جانباز و ازاده و خانواده محترم شهدا میباشد اما در این سند اصلا متوالی برای اجرای مصوبات کارگروه وجود ندارد . در ثانی شاهکار این سند بی ارزش . ناکارامد . شفارشی . بی ارزش . که تنها کاغذهای ان بدرد لبو فروشیهای زمان خردسالی ما میخورد . این بند است که مصوبات این سند در صورت وجود امکانات مالی امکان پذیر است.. این سند بسیار توهین امیز تر از مصوبه سال ۸۶ میباشد که رزمندکان را از مجموعه ایثارگران خارج نمودند . اقای ساقی شما مقاله حقیر را در زمان درج نمودید چندین نامه به تمام نهادهای متولی از ریاست جمهوری . سپاه و ...... نهایتا بیت رهبری با عنوان نام و منصب اجتماعی ما بعنوان ایثارگر را بما برگردانید را نه تنها نوشته بلکه بصورت ایمیل برایشان ارسال نمودم تنها یکی از مقامات توسط تلفن موکدا و تحکیم امیز فرمودند در اینگونه موارد که باعث تهیج رزمندگان میشود بیش ازاین اصرار نفرمایید . پس شما برادر عزیزم نیز خواهش میکنم در خصوص حقتان دخالت نکنید
قاسمعلی.خدابنده
سئوالی است که ذهن حقیر را درگیر نموده سازمانهای نظامی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی وظایفشان کاملا مشخض است چه در زمان دفاع و چه در زمان صلح اما سازمان بسیج مستعضفبن که پس از جنک از بسیج سپاه پاسداران به این نام تغییر نام داد .در زمان جنگ وظیفه ان سازمان دهی نیروهای دواطلب و اعزام انها پس از اموزشات نظامی به میادین دفاع بوده . اما حال کار این سازمان عریض و طویل چیست عزیزان بسیجی که از اقشار مختلف جامع هستند بلا استثنا ( مگر فرماندهان ان که از عزیزان پاسدار ) میباشند و یقیننا حفوق خود را از سپاه دریافت میدارند . حقوقی نمیکردند و در حال حاضر هیچگونه جذب و سازماندهی و اعزام بصورت جدی وجود ندارد اذا بودجه ۱۰۷۰ میلیاردی این یازمان در خصوص چه امری بکار میرود ؟ دوستانی که در خصوص هزینه این مبلغ اگاهی دارند ما را نیز اکاه نمایند خوشحال میشویم تشکیل کردانهای یا زهرا ( س)برای خواهران و گردانهای یاحسین ( ع) برای برادران بیشتر شبیه نوعی نمایش بود تا امادگی دفاعی و تداوم اموزش که انهم سالهاست از ان خبری نیست .این هزینه بابت چیست ؟ ن
حضرت رسول اكرم(ص) ميفرمائيد.
مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلومِ مِنَ الظّالِمِ كانَ مَعىَ فِى الْجَنَّةِ مصاحُبا؛
هر كس داد مظلوم را از ظالم بگيرد، در بهشت با من يار و همنشين باشد.
درمظلوميت رزمندگان ايثارگركه فداكاريها ورشادت ها وازخودگذشتگي ها وجانفشاني هاي آنان برهمگان ثابت شده است.هيچ شكي نيست.وباتوجه به اينكه ريشه مجاهدت درراه خدارزمندگي ميباشد.وهيچ چيزي بدون ريشه زنده نمي ماند.واقعا جاي تاسف دارد.كه بعدازگذشت 27سال ازدفاع مقدس اين عزيزان ازلحاظ قانوني هيچگونه حق وحقوقي ندارند.ودرعمل هيچكس به فكراين عزيزان نيست.
همسنگراني كه آدرس تماس بامسئولين رامي خواستند.درسايت گوگل وارد شوند.وبنويسند.تماس با مسئولين وكليك نمائيند.ميتواندبطورمستقيم با تمام مسئولين تماس بگيريند.التماس دعا.باكمال تشكروقدرداني ازسايت پرمخاطب فاش نيوز.
اگرقراربودبرای بچه های جبهه وجنگ کاری بکنند،همون سال٨۶میکردند.ازلحظه ای که کلمه ایثارگر
ازروی رزمندگان حذف وبه عنوان جامعه هدف درقوانین منظورشدندبایدعزیزان می فهمیدیدکه
بچه های رزمنده به تاریخ پیوستند،مگریادتان رفته که آقای محمدرضاباهنرچندسال مبارزه کردتا این حق بچه های جنگ رسمیت پیدانکنه وبه بهانه بارمالی چندسالاین لایحه رابالابی مجلس مسکوت
نگهداشت وپس ازاقدام چندین نماینده دلسوزمجبورشدندکه لایحه رادرصحن مجلس عنوان کنند.
وبلاخره یک قانون دست وپاشکسته ای سرهم کردن به نام رزمندگان معسرودراصل جامعه هدف
واین شدرٱفتی درحق نسل سوخته جنگ،آنهم باپوشش بیمه سلامت که آنهم با باری پرمنت برسراین
قشرمظلوم.وااکنون هم باپرداخت کمک معیشتی ۳۰درصدکمترازاصل مصوب مجلس و واریزآن
باگذشت پنج الی شش روز ازبرج.
عزیزان رزمنده من هم یکی ازشماهام،دیگه خسته شدم ازبسگی پیگیرموضوع ازطریق سپاه،مجلس
و.....و....شدم.دیگه سپردم به خدا،حداقل میدونم که بالاترازاون کسی دیگه نیست.....یاعلی
من بار اولی که با سختی های فراوانی به جبهه رفتم چون سنم کم بود می ترسیدم از جبهه برم کردانند یک بار ازناحیه پا ترکش کوچکی خوردم به خاطر اینکه به پشت جبهه نروم مجروحیتم را مخفی کردم التبه این را می گویم ولی هیچ انتظار از کسی ندارم و الحمد در حد خودم از زندگی مادی راضی هستم فقط باب اطلاع عزیزان نوشتم تا مسئولین فکری بکنند
عزیزان رزمنده قراره یک کانالی بزنم مختص بچه های رزمنده درباب اطلاع رسانی ومسائلی درحوالی سندراهبردی و....و....اگرقابل دونستیدیاعلی.درضمن ازمسئولین فاش نیوزهم کمال تشکررادارم.
امیدوارم این تقریرات به سمع مسئولین برسد ونصب العین قراردهند البته لازم است یاداوری کنم
(وکادالفقر ان یکون الکفرا)این موضوع حتی مربوط به ایثارگران نیز نمیباشد زیرا فقر به کل جامعه تسریع یافته است واز طرفی حقوقهای نجومی غیر متعارف در بین اذهان تضاد ماهوی از مفهوم عدالت اسلامی ایجاد کرده است لذا مسئولین خرد ورز رااقدامی انقلابی لازم است
متولیان امور، فراموش کردهاند که تمامیت ارضی، ثبات، امنیت، اقتدار، عزت و آبروی کشور و صلابت نظام مرهون کدام قشر است. حتی از یاد بردهاند که آسودگی، ثروت، لذت، رشد و پست و مقام خویش را وامدار چه کسانی هستند. اگر جز این بود، رزمندگان حقیقی را که استخوانشان در جنگ و عوارضش خردشده است و باید در اولویت هرگونه رسیدگی باشند.
اگرواقعا مسئولين به كاراين عزيزان اعتقاد قلبي داشتند.ودرگفته هايشان صادق بودند.
بعدازگذشت 27سال ازدفاع مقدس اين عزيزان درقوانين ومقررات جايگاهي داشتند.
با تشكرفراوان ازفاش نيوز.
سلام علیکم. با تحیت و آرزوی سلامتی
به اطلاع میرسانداینجانب فرزند و مقیم شهر قهرمان ایران، خرمشهر میباشم. سالها در کسوت پاسداری چه در قبل جنگ و طول جنگ در لباس خدمتگذاری ملت و کشورم بودم. سالها پیش بدلیل بیماری پدرم و هم اینکه مجروحیت های متعدد جنگ و 3 نوبت شیمیایی شدن و دو مرحله موج انفجار خوردن، که باعث از بین رفتن قدرت جسمی و روحیم شده بود و مصرف داروهای متنوع شیمیایی و آنتی بیوتیک های قوی وووو تا بدانجا که روزانه 57 الی 80 قرص مصرف میکردم و هنوز نیز اینچنین است ، از سپاه استعفا دادم که با سختی موافقت شد. به کویت رفتم تا کمی کمک خرج زندگی سخت خود و خانواده و پدر مریضم باشم. چند سالی آنجا بودم تا اینکه به جرم شیعه بودن و اینکه جاسوس سپاه هستی(گزارش آنرا به اداره اطلاعات شهرستان خرمشهر دادم که تا کنون جوابی دریافت نکردم)محترمانه از من خواستند که کویت را ترک کنم. چون شریک کویتی من که از معاونین وزیر کشور کویت و سپهبد ارتش بود خیلی تلاش کرد که من بمانم او را نیز متهم به جاسوسی برای ایران کردند و از کار بازنشسته شد. من به ایران بازگشتم و جناب آقای جنتی سفیر وقت ایران در کویت قول داد پیگیری کند که تا بحال نتیجه ای به من نداده اند. فوت پدر و سرپرستی خانواده خود و خواهرانم، باعث گردید از دوستان، بانک، ووو قرضهای بیشماری بگیرم که غالب آنها هنوز طلب دارند. بیکاری ، مصرف داروهای اعصاب ، بستری شدن های مکرر، فشاررا بر من می افزود. بارها به حضرت جنابعالی نامه نوشتم که فکر میکنم تقدیم نگردیده است. از شما استدعا دارم بخاطر مادرم فاطمه زهرا (س) و خون برادران شهیدم و اینکه همیشه دوران ،،سرباز شما بوده ام دستور دهید بنیاد پرونده ای برایم بگشاید تا حتی المقدور دارو هایم را رایگان بگیرم و اگر امکان دارد حقوقی در حد قوت لا یموت بدهندو هر آنچه که حضرتعالی مقدر فرمایید تا از زیر دین کمر شکن و حیا و خجالت از عزیزان بیرون آیم. تا کنون از حقوق همسر بازنشسته ام با سه فرزند که حدودا هشتصد و اندی هزار تومان است گذران زندگی میکنیم. بعضی موارد خدمتتان معروض و زحت کم میکنم
1-برادر دو شهید جنگ- 8 نوبت مجروحیت- تمام سالهای جنگ درجبهه- قبل جنگ در درگیریهای متعدد با ضد انقلاب و خلق عرب و سرحدات کشور-2 نوبت مجروحیت شیمیایی. این مطالب را بیشاز چند مرحله به دفتر آقا فرستاده ام که تاثیری نداشت. اینجا هم میفرستم. شاید فرجی شود. خدا مرا ببخشد بخاطر این اصرارها. پروردگارا: مرا نزد خود بخوان تا پیش تو شکایت کنم نه بندگانت......
اما خداوندا تو خود شاهدی وشاهدباش بخاطر حضور در جبهه امروز چنان ذلیلم که نه توان درمان داشته ونه تمکن مالی و امرارمعاش !!! شکایتم رانزد تو اورده ام...یاارحم الراحمین
جناب بابایی برای راهنمایی شما، شماره تماس فرستاده اند. این شماره نزد سایت است. اگر مایل هستید، با سایت تماس بگیرید تا شماره ایشان به شما داده شود.