چهارشنبه 03 شهريور 1395 , 09:40
آشوب علیه نظام و ادعای آشتی ملی؟!
آشوبافکنی و سپس ادعای آشتی ملی مگر خاله بازی است که هر وقت خواستند مملکت را به هم بریزند و هر وقت خواستند ادعای آشتی کنند؟
داریوش سجادی همکار پیشین نشریات اصلاحطلب نوشت: علی یونسی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته «روحانی به دنبال طرح آشتی ملی میان جناحهای سیاسی بود که اگر این اتفاق رخ میداد بیشک مهمترین اهرم قدرت او محسوب میشد... اگر آشتی ملی در کشور رخ میداد این مسائل حل میشد و به نفع نظام بود و تنها کسانی ناراحت بودند که نانشان در این دعواهای سیاسی است. آشتی ملی چیزی بودکه دولت به دنبالش بود تا فضای پسابرجام را برای توسعه کشور کامل کند که متاسفانه تا این زمان نشده است».
سجادی مینویسد: آشتیجویان ظاهرا به این «واقعیت تلخ» کم التفاتاند که «ماجرای 88» یک منازعه سیاسی در حد فاصل دو جناح سیاسی کشور نبود تا اینک طرفین با مشمول مرور زمان کردن ماجرا و بوسیدن صورت یکدیگر اختلافات را فراموش کرده و به خوشی و میمنت به خانه نخست خود بازگردند!
تراژدی 88 محصول یک جوگرفتگی و هیجانزدگی ناشی از «توهم تقلب» در انتخابات بود که از جوار بیمبالاتی و نابلدی و بیتدبیری رهبران معترضین به یک لشکرکشی خیابانی و رویاروئی تمام قد در مقابل تمامیت نظام مبدل شد.
چیزی که رهبری نیز در نشست اخیر خود با ائمه جماعات مساجد تهران بدین شکل بر آن اذعان داشتند: «در اوایل فتنه به یکی از سران فتنه گفتم شما در ظاهر با نظام هستید، و به گفته خودتان در حال اعتراض انتخاباتی هستید اما بدانید که مدیریت این جریان به دست بیگانگان میافتد و آنها با استفاده از کار شما، اصل نظام را هدف میگیرند البته اگر با نگاه خوشبینانه به ماجرا بنگریم آنها حرف اینجانب را نفهمیدند و وارد شدند و همه دیدند که چگونه انتخابات، بهانهای برای حمله و نفی اصل نظام شد. حال برخی میگویند یک حرفی آن موقع زده شده، بگذریم؛ اما باید توجه داشت که اگر در طرفداری از کسی حرفی زده میشود که مخالف سخنان و مواضع اوست، آن شخص باید اعلام مخالفت کند اگر نه به حساب او گذاشته میشود.»
سجادی تصریح کرد: کار مدعیان آشتی، ساده کردن صورت مسئله است تا برای آنان که از جوار خطاها و اشتباه محاسبه و پیمانشکنی خود به صورت تبعی، مغضوب شدهاند؛ اینک طلبآشتی و بخشش و احسان کرد.
جدالی که بنا بر خاماندیشی و جو زدگی شهر آشوبان از یک «ادعای انتخاباتی» منجر به انحلالطلبی و رویارویی با نظام شد و نمیتوان به دیدهبوسی و مصافحه و معانقه یک طرف با «طرف دیگر» رویا درمانی کرد!
صورت مسئله روشن است، آشوبیان «پیمان شکستهاند» و اگر در این میان برای نقارزدایی و بسط مودت، حسن نیتی موجود باشد راهکار آن «بیعت مجدد» است و خیراندیشان به جای مطالبه «آشتی ملی» خوب است تا اهتمام خود را وقف تمهید و ترغیب «ناکثین» به خودشکنی کنند.
چرا حضرت امام حسین ابن علی (ع) در حالیکه میتوانست جان خودش و اهلش را رها کند در مقابل ظلم و فساد ایستاد و به شهادت رسید؟ آیا شیطان بزرگ و کشورهای هم پیمانش پس از حدود یکصد سال کشتار فجیع مسلمین و مردم ژاپن و تصرف کشورهای اسلامی نقشی کمتر از حکومت معاویه و یزید ملعون دارند؟
در حال حاضر بحمداله مسئولین قوا با تامین بودجه کامل کل کشور و رفع مشکلات کمبود بودجه و توسعه سیاسی در آشتی کامل از یکدیگر حمایت میکنند لیکن مردم یکطرف دیگر مشروعیت حکومت با جیب خالی و استرس ناشی از فقر شدید که تا دهکهای بالای جمعیت رسیده دست و پا میزنند.
اگر فارغ از جزییات از نگاه کلان به وضعیت کشور نگاه کنیم متوجه میشویم نارضایتی مردم از دولت با انتقادهای تند همراه شده که واقعیتهای ثروتمندی دولت و فقر مردم کاملا در دسترس و ملموس اجتماع است اما سایر قوا با خوشحالی همچنان بر طبل تو خالی رکود و تورم تک رقمی و رشد 5 درصدی میکوبد و تاکید دارند البته فقط در جیبهای شخصی هزار میلیاردی خودشان مصداق دارد.
در دولت اصلاحات گفتند بدلیل جنگ هر کسی از گرانی بگوید ضد انقلاب است امروز بدلیل تحریم میگویند هر کسی از دولت انتقاد کند مجرم است.