04 ارديبهشت 1403 / ۱۴ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 49075
پنجشنبه 11 شهريور 1395 , 11:12
پنجشنبه 11 شهريور 1395 , 11:12
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
سفر ترکیه ما
سارا آذری
ولی فقیه عروةالوثقی و رمز پیروزی
امانالله دهقان فرد
صد رحمت به توپ میرزا آقاسی!
حسین شریعتمداری
۴۰ دستاورد عملیات تاریخی «وعده صادق»
ابراهیم کارخانهای
وعده صادق، سقوط اسرائیل و حکومت های وابسته
امانالله دهقان فرد
باید جریان داشته باشیم!
علیرضا رجایی
تفکر انقلابی و روحیه جهادی اساس تفکر بچه های انقلاب است
داریوش بهمن یار
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
روایت اینستاگرامی قالیباف ازشهیدباکری
محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری بیان کرد.
محمدباقر قالیباف با باز نشر پست پرویز پرستویی ، در اینستاگرامش که تصویر کارت شناسایی شهید باکری در دوران دبیرستان می باشد روایتی تامل برانگیز و خاطره انگیز از شهید باکری منتشر کرد.
محمد باقر قالیباف نوشت:
یکی از کارمندان شهرداری اورمیه می گفت:تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار می گشتم.
از پله های شهرداری می رفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من کار هست؟تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم.کاغذی از جیبش درآورد و امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلانی، اتاق فلان.رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که دید گفت چی می خوای؟گفتم :کار.گفت : فردا بیا سرکار.باورم نمی شد،فردا رفتم مشغول شدم .
بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضاء داد شهردار بود.چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشسته شده بود من جای اون مشغول شدم.شش ماه بعد جناب شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه.
بعد از اینکه در جبهه شهید شد یکی از همکاران گفت :توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق جناب شهردار کسر و پرداخت می شد.این درخواست خود شهید بود.
منبع: شهیدخبر
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب