10 فروردين 1403 / ۱۹ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 49218
دوشنبه 15 شهريور 1395 , 09:19
دوشنبه 15 شهريور 1395 , 09:19
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
مسجد دیجیتال و یورش تموچین!
سید مهدی حسینی
دلنوشته ای برای برادرم حمزه
رمضان مرتضی آخوندی
گلزار شهدای تبریز قدم میزدم...
سید علیرضا آلداود
پاک بودن دامان نظام از تخلفات برخی نامزدان و منتخبان
امانالله دهقان فرد
تعاون و اقتصاد جمهوری اسلامی
محسن ناطق
کفّار افرادى بىتفاوت و بهانهگیر هستند!
احمدرضا بهمنیار
متن ها و مکث ها
سید مهدی حسینی
نگاهی به معایب و محاسن تک فرزندی و چند فرزندی
سعیده نام آور
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
ادبیات ایثار و شهادت
عیدانه ای برای مجاهدان بی مثال وطن
شهیدگمنام
مثل شهدا
مجتبی رحماندوست
قهرمان را باید مثل یک قهرمان تشییع کرد!
زهرا خراسانی
گزارش و گفت و گو
حسرت وداع با همسرم بر دلم ماند
حلیمه سجادی همسر شهید مدافع حرم تیپ فاطمیون یارمحمد مردانی در سالروز شهادت این شهید بزرگوار با بیان این که همسرم چند روز قبل از تولد 4 سالگی تنها دخترمان فاطمه زهرا به شهادت رسید گفت: آخرین باری که با او تلفنی صحبت کردم می خواستم بگویم که چند روز دیگر که به مرخصی می آیی تولد 4 سالگی فاطمه زهرا است ولی فراموش کردم تا این که خبر شهادتش آمد.
وی در ادامه گفت: شغل یار محمد آزاد بود، خانواده ما به واسطه یک نسبت فامیلی دور با هم آشنا شده و ما سال 1389 با یکدیگر ازدواج کردیم، ماه رمضان سال 1394 بود که به یکباره او تصمیم گرفت که برای دفاع از حرم زینبی به سوریه برود، در خصوص دلایل و اهدافش برای این سفر چیزی به من نگفت به همین دلیل من تصور می کردم که برای زیارت می رود، روزی که در میدان امام خمینی تهران برای ثبت نام رفت من همراهش بودم که او به من گفت بار دیگر که برگشتم تو و فاطمه را نیز به سوریه خواهم برد.
سجادی با اشاره به حال روحی خاص و معنوی همسرش شب قبل از اعزام به سوریه خاطرنشان کرد: آن شب به من سفارش اکید کرد که مواظب خودت و فاطمه باش و هر بار نیز که از سوریه زنگ می زد می گفت که به زودی برای دیدن ما می آید.
وی ادامه داد: یارمحمد روز شهادتش با نیروهای داعش درگیری بسیار نزدیکی داشته و در نهایت با اصابت دو گلوله به شکمش مجروح شد ه و به دلیل دیر رسیدن به بیمارستان به شهادت می رسد.
این همسر شهید مدافع حرم با ابراز دلتنگی بسیار برای همسرش خاطرنشان کرد: شاید اگر اکنون بود دیگر نمی گذاشتم برود، چون در تنهایی بسیار سختی کشیدم و دلم برایش خیلی تنگ شده است، اگر اکنون بود پاهایش را می بوسیدم ولی هنگامی که برای مراسم تشییع پیکرش رفتم نتوانستم پیشانی اش را ببوسم و از او خداحافظی کنم و این حسرت همیشه بر دلم مانده است.
منبع: حیات
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
روایتی از نماز خونآلود یک رزمنده امدادگر
عبدالحسین قاهری
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
معرفی کتاب