دوشنبه 15 شهريور 1395 , 10:56
نذرهای یک شهید برای اعزام به جبهه
به یاد شهید "محمد رضا فرجادی کوشا"
شهید "محمد رضا فرجادی کوشا" تاریخ 20 خرداد 1347 پای به عرصه ی گیتی نهاد . در پی تربیت اسلامی در محیط خانواده به سوی مسجد روی آورد و نجوای دلنشین قرآن و فریاد پرصلابت تکبیرش هنوز در یاد و خاطره نمازگزاران مسجد المهدی
(عج) محله ی باغ خزانه تهران مانده است.
سرانجام در فروردین سال 1360 در سن 13سالگی به آرزوی خود دست یافت و به عضویت بسیج در آمد و در زمینه امور تبلیغات به فعالیت پرداخت و این مسئولیت را تا زمان شهادت بی وقفه ادامه داد.
برای عزیمت به جبهه ها و پیوستن به جمع رزمندگان ، بارها از طریق مراکز مختلف اعزام اقدام کرد و هر بار به دلیل کمی سن با مخالفت مسئولین مواجه می شد ، او نیز مانند بسیاری از هم سن و سالهای خودش با دستکاری شناسنامه خود و افزودن 2 سال به سنش ، با گریه و خواهش توانست موافقت مسئولین اعزام را به دست آورد و در بهمن سال 1361 به خیل عظیم رزمندگان در جبهه های غرب کشور پیوست و در ارتفاعات قصر شیرین در خطوط پدافندی به عنوان بی سیم چی به انجام تکلیف پرداخت.
شهید "فرجادی کوشا "برای رفتن به جبهه نذر کرده بود که:
- دو روز روزه بگیرد.
- تعداد1010 بار صلوات بفرستد.
- پنج بار تسبیحات حضرت زهرا(س) را بگوید.
- مبلغ 100 ریال در راه خدا صدقه بدهد.
- به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهرری برود.
- مبلغ 50 ریالی برای کمک به هزینه های حرم، به داخل ضریح حضرت عبدالعظیم (ع)بیاندازد.
یکی از نزدیکان این شهید روایت می کند: وقتی ایشان برای مرخصی به تهران برگشته بود، در شبی که می خواست دوباره به جبهه برگردد، گفت : من می روم اما دیگر برنخواهم گشت. به او گفتم چرا محمد؟ تو باید برگردی. او در جواب به من گفت : من خواب دیده ام که شهید می شوم و تو نباید این راز را فاش کنی تا روزی که خبر شهادت من را می آورند و همین طورهم شد.
وقتی از سنگر بیرون آمد لبخندی به آفتاب زد و زیر لب صحبت می کرد و حرکت لب هایش قابل دیدن بود. من به او نگاه می کردم و فکر می کردم که چه می گوید و با که صحبت می کند. او می گفت امروز چه روز طولانی ای است ، خورشید چقدر داغ و سوزان است. لحظاتی گذشت و من با شنیدن صدای انفجار به خود آمدم، گرد و غبار اطراف را فرا گرفت و جایی قابل دیدن نبود. متوجه نوای یا مهدی(عج) یا مهدی(عج) وی شدم.
شهید "کوشا" به تاریخ 27 اردیبهشت1362 ، در منطقه ی قصر شیرین به فیض عظمای شهادت نائل آمد و به جمع یاران شهیدش ملحق گشت.