30 فروردين 1403 / ۰۹ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 49253
سه شنبه 16 شهريور 1395 , 08:44
سه شنبه 16 شهريور 1395 , 08:44
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
تفکر انقلابی و روحیه جهادی اساس تفکر بچه های انقلاب است
داریوش بهمن یار
روحیۀ ملی، عزت نفس، پهپاد و موشک نقطهزن
سید مهدی حسینی
وعده صادق!
امانالله دهقان فرد
دیوار خیبر فرو ریخت؛ پیدا و پنهان عملیات ایران
محمد ایمانی
پاسخ موشکی به موشهای صهیونیست
سیدحسین اخلاقیدوست
شگفتانه حمله تاریخساز!
محمدکاظم انبارلویی
ایران کلید حل معماهای محال است
احمدرضا بهمنیار
دیجیتالیسم، عیدانه و عقل فطری
سید مهدی حسینی
فقط کمی صبر کنید!
جعفر بلوری
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
ماجرای قطع دست شهید علیرضا موحد دانش
در خاطره ای درباره شهید علیرضا موحد دانش آمده است:
وقتی علیرضا قضیه را میشنود به سراغ اسیر میرود. قمقمه آبش را به او میدهد، میگوید: «بخور تا آرامش خود را بیابی»
منبع: کتاب اسطورهها، صص 10-100
در همان شب بعد از عملیات، در اثر پاتکی که دشمن کرده بود، برخی سنگرهای رزمندگان اسلام به تصرف آنها درآمده بود، علیرضا این را نمیدانست.
علیرضا صبح که برای بیدار کردن بچهها به داخل سنگرها میرود، ناگهان خود را داخل سنگری میبیند که عراقیها شب قبل آن را تصرف کرده بودند. در این لحظه عراقیها که متوجه علیرضا میشوند، نارنجکی را به سوی ایشان پرتاب میکنند که نارنجک به گیجگاه شهید میخورد اما منفجر نمیشود. علیرضا به خودش میآید و میخواهد نارنجک را به سوی دشمن بیاندازد که نارنجک در دستش منفجر میشود و دست راستش قطع میشود. بچهها که متوجه سر و صدا میشوند، به کمک میآیند. اما در وهله اول متوجه دست زخمی علیرضا نمیشوند. علیرضا هم برای حفظ روحیه بچهها در کمال آرامش دستش را داخل اورکت میکند تا بچهها متوجه نشوند.
اما بعد از مدتی بچهها متوجه میشوند از داخل اورکت علیرضا خون میچکد که در این جا قضیه را میفهمند. قبل از انتقال به بیمارستان، عراقیها توسط رزمندگان اسلام اسیر شده و در جایی جمع میشوند. همرزمان علیرضا تعریف میکنند که دیدم در بین اسرا یکی دارد به شدت به خود میپیچد و نگران است. علیرضا از بچهها میخواهد که از وی دلیل نگرانیش را بپرسند. وقتی علت را میپرسند آن عراقی اعتراف میکند که نارنجک را او به سمت علیرضا پرت کرده و میگوید: «آن گاه که برخورد خوب شما را با خود دیدم، از این کار پشیمان شدم.»
منبع: کتاب اسطورهها، صص 10-100
منبع: مشرق
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
نمونه شوخیهای شهید خرازی با بچههای لشکر
غلامحسین هاشمی
کمپوتی که مزهاش جاودانه شد!
محمد مجیدی
تقابل گشت ثارالله(ع) و القارعه با دسیسههای منافقین
سید مجتبی گنجی
سادهترین روش مبارزه که بعثیها را به ستوه آورد
محسن جامبزرگی
معرفی کتاب