شناسه خبر : 49685
پنجشنبه 01 مهر 1395 , 11:02
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گزارشی از نقش مستقیم آمریکا در جنگ عراق علیه ایران

تحمیل جنگ کم شدت

زمانی که نیروهای عراقی در سپتامبر 1980 به ایران حمله کردند، ایران به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد؛ اما به دلیل نقض مقررات حقوق بین الملل و زندانی نمودن دیپلمات های آمریکایی توسط ایران، نماینده ایالت متحده در شورای امنیت و در نتیجه شورای امنیت پاسخ دوستانه ای به رژیم ایران ندادند.

علی احمد پور - در بخش هایی از گزارش مجلس سنای آمریکا در آغاز شکل گیری جنگ عراق علیه ایران آمده است: «زمانی که نیروهای عراقی در سپتامبر 1980 به ایران حمله کردند، ایران به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد؛ اما به دلیل نقض مقررات حقوق بین الملل و زندانی نمودن دیپلمات های آمریکایی توسط ایران، نماینده ایالت متحده در شورای امنیت و در نتیجه شورای امنیت پاسخ دوستانه ای به رژیم ایران ندادند. آمریکا با هیچ یک از دو کشور ایران و عراق روابط دیپلماتیک نداشت و از این رو تاثیر چندانی بر این دو کشور نمی توانست داشته باشد و خود را درگیر کمک نظامی به آنها نکرد.» اما این صرفا یک پز دیپلماتیک در ابتدای شکل گیری جنگ بود و آمریکا هم زمان درگیر بحران حبس 444 روزه جاسوسان خود در ایران شده بود.

سال های ابتدای جنگ در ایران هم زمان با ریاست جمهوری کارتر در آمریکا بود که به دلیل عدم موفقیت وی در حل مساله آزاد سازی جاسوس های آمریکایی که با درایت و هوشیاری امام (ره) صورت گرفت، دوره ریاست جمهوری وی به صورت یک دوره 4 ساله به اتمام رسید و پس از وی ریگان به کرسی ریاست جمهوری آمریکا تکیه زد. روی کار آمدن ریگان با تغییر دکترین آمریکا در قبال کشورهای منطقه همراه بود. دکترین رمبو که توسط ریگان مطرح شد بر این اصول تکیه می کرد که برای جلو گیری از انقلاب های مردمی در کشورهای جهان سوم و جلوگیری از تبدیل شدن آنها به کشورهای مترقی باید موانعی از قبیل جنگ های مذهبی و قومیتی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه درگیری های منطقه ای در میان همسایگان ایجاد نمود. تیمرمن در کتاب سوداگری مرگ در بیان این دکترین می نویسد: «هر جا که انقلابی پدید آمد تا الگویی غیر از الگوی سرمایه داری عرضه کند، باید به مصائب ویتنام دچار شود. تحمیل جنگ کم شدت، ابزار اصلی این سیاست است.» به عبارت دیگر مهمترین مولفه این دکترین تحمیل جنگ های بدون پیروز به شمار می رفت. جنگ هایی که بتوانند قوای نظامی و توان اقتصادی دولت های جهان سوم را بکاهد و در عین حال دست برتری برای هیچ یک از آنها فراهم نسازد.

روند مواجهه محافظه کارانه آمریکا در طول دوره جنگ تحمیلی چندان دوام نیاورد. اگر چه دولت صدام با گرایش های سوسیالیستی در این دوره که مقارن با جنگ سرد نیز بود، همگرایی بیشتری با شوروی داشت، با این حال آمریکا به تدریج میزان گرایش خود در حمایت از دولت بغداد را افزایش می داد تا در سال 62 به صورت مستقیم وارد جنگ با ایران می شود. بر اساس منابع تاریخ جنگ نخستین رویارویی مستقیم آمریکا با ایران در جنگ به جنگ نفت کش ها باز می گردد «که با یک طراحی حساب شده نتایج بسیار مطلوبی برای آمریکا به بار آورد. جنگ نفت کش ها با کمک فرانسه در سال 62 آغاز شد. آنها عراق را با هواپیماهای سوپر استاندارد فرانسوی تجهیز کردند که به عراق توانایی می داد با موشک های اگزوسه نفت کش های ایران را هدف قرار دهد.» این آغاز مداخله به معنای ضعف ارتش عراق در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده بود و عملیات گسترده ایران در طول دو سال ابتدای جنگ آمریکا را ناچار از مداخله مستقیم نموده بود. جنگ نفت کش ها به شدت قدرت اقتصادی ایران را با تهدید مواجه می ساخت. امکان فروش نفت از ایران گرفته می شد و رگ های حیاتی اقتصاد ایران در بحران های نا امنی منطقه خلیج فارس قرار می گرفت.

در کنار جنگ سخت آمریکا علیه ایران در قالب نبرد نفت کش ها در ادامه دوره جنگ تحمیلی آمریکایی ها از جنگ نیمه سخت نیز به طور مستقیم در برابر ایران استفاده نمودند. هلمن کادر در کتاب نه صلح نه جنگ به دو شاخص از این سطح از نبرد مستقیم اشاره می کند و می نویسد: «دولت ریگان به دنبال برقراری روابط مجدد دیپلماتیک با عراق در نوامبر1984 با تغییر سریع و صریح رویه خود اقدامات چندی را در حمایت صریح از عراق در پیش گرفت، اولا، در داخل جامعه آمریکا و در جهان غرب برای عراق تسهیلات ویژه مالی فراهم کرد؛ بدین شکل که ضمن تامین اعتبار برای عراق نزد شرکت های آمریکایی، دولت های عمده غرب مانند: فرانسه، ایتالیا و بریتانیا را تشویق کرد تا با تعویق زمان بازپرداخت بدهی های عراق موافقت کنند. ثانیا، با اجرای پروژه استانچ و قرار دادن نام ایران در ردیف کشورهای حامی تروریسم، ضمن توقف فروش و ارسال تسلیحات به ایران، عراق را از این لیست خارج نمود  و بدین طریق راه را برای صدور سلاح به عراق از سوی خود و متحدان اروپایی و خاورمیانه ای خود نیز باز کرد.»

مداخله مستقیم آمریکا در جنگ تحمیلی هر چه به سمت پایان جنگ نزدیک تر می شدیم افزایش می یافت. حمایت از عراق در استفاده از سلاح های غیر متعارف اگر چه به عنوان مصداق عملیات مستقیم آمریکا علیه ایران محسوب نمی شد، اما پر واضح است که دست زدن به این اقدام غیر انسانی تنها در صورتی محقق می شد که آمریکا اجازه آن را به دولت عراق بدهد.

درگیری مستقیم ایران و آمریکا در خلیج ‌فارس، عملا در نیمه دوم سال ۱۳۶۶ با شدت بیشتری پیگیری شد و با مقابله به مثل جمهوری اسلامی در مقابل حملات آمریکا به رزم ناوهای ایران، جنگ را در منطقه شعله ‌ورتر کرد. جنگ میان ناوها و نفت کش ها تا پایان تصویب قطعنامه 598 نیز ادامه داشت و نام شهید نادر مهدوی در یکی از این نبردهای دریایی تبدیل به کاووسی برای آمریکایی ها شد: «یکی از ماموریت ‌های شهید مهدوی در مواجهه مستقیم با ناو‌های آمریکایی، هنگامی بود که نخستین کاروان نفت کش‏‌ هاى کویتى تحت پرچم آمریکا و با اسکورت ناوشکن‏‌ هاى ابرقدرت غرب، دو روز بعد از تصویب قطعنامه 598 حرکت خود را از سواحل امارات متحده عربى در دریاى عمان آغاز کرد. کاروان اسکورت نفت کش ‏‌هاى گس پرنس  و بریجتون - که نام ‏‌هاى عربى آنها توسط شرکت آمریکایى عوض شده بودند - با سر و صداى زیادى ماموریت خود را آغاز کرده و به سلامت از تنگه هرمز گذشتند اما، در نزدیکى جزیره فارسى با خطر جدى مواجه شده و نفتکش 400 هزار تنى بریجتون  با یک مین 270 کیلویى برخورد کرد. بازتاب این حادثه بسیار گسترده بود.» علاوه بر این کشاندن جنگ توسط آمریکا از درگیری نظامیان میان غیر نظامیان، فصل جدیدی از سیاست های این کشور علیه ایران را رقم زد. اقدامی که در 12 تیر ماه سال 1367 با اسقاط هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس همراه شد و 290 مسافر این پرواز به شهادت رسیدند.

وفیق السامرایی، رئیس استخبارات نظامی عراق در زمان جنگ، طی مصاحبه ای به نقش آمریکا و غرب در شکل گیری جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اشاره می کند و می گوید: «اگر حمایت غرب نبود، صدام نمی توانست جنگ علیه ایران را آغاز کند و ادامه دهد. نقش ایالات متحده در کمک به صدام ارایه اطلاعات کامل به عراق در مورد آرایش نظامی نیروهای ایران، تشویق متحدین خود در اروپا و منطقه به اعطای کمک مالی به عراق و تحریم ایران و جلوگیری از دستیابی آن به تسلیحات و تجهیزات مدرن بود.»

مجموعه این تحولات دست به دست هم می داد تا سطح مواجهه ایران و عراق در طول نبرد 8 ساله از یک جنگ نیابتی به یک جنگ مستقیم تبدیل شود. آمریکایی بر اساس همان دکترین رمبو تمایلی نداشتند تا میزان دخالت مستقیم خود را از یک سطح تعریف شده ای فراتر ببرند و در همین سطح نیز با واکنش های جدی ایران مواجه شدند. در مورد دخالت های مستقیم آمریکا در طول جنگ تحمیلی در قالب جنگ نرم نیز می توان به یکی از رسانه ای ترین این تلاش ها اشاره کرد که در جریان ورود مک فارلین به ایران صورت گرفت. اقدام پیش دستانه امام (ره) در علنی نمودن این حادثه که پیشتر به صورت مرموزی در رسانه های خارجی منتشر شده بود، در عمل دولت وقت آمریکا را درگیر مسائل داخلی نمود و در نهایت قطعنامه 598 به عنوان مهر پایانی بر جنگ سخت در طول دهه اول انقلاب اسلامی زده شد.

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi