شناسه خبر : 50328
یکشنبه 16 آبان 1395 , 14:30
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گفت و گو با جانباز گردنی کاظم مقدسی

دونده ای که با ویلچر از روی موانع زندگی می پرد!

جانباز قطع نخاع از گردن است ولی طرز نشستنش روی ویلچر و فعالیتش به گونه ای است که با دیگر جانبازان همانند خودش کاملاً فرق دارد. با این که دستانش، خصوصاً از مچ به پائین کار نمی کند، ولی او تا جایی که ممکن است از آنها کار می کشد.

فاش نیوز -  جانباز قطع نخاع از گردن است ولی طرز نشستنش روی ویلچر و فعالیتش به گونه ای است که  با دیگر جانبازان همانند خودش کاملاً فرق دارد. با این که دستانش، خصوصاً از مچ به پائین کار نمی کند، ولی او تا جایی که ممکن است از آنها کار می کشد. خودش هم خیلی فعال است و به طور جدی ورزشکار، تازه دنبال کار هم بوده ولی اینطور که خودش تعریف می کند کار از دستش فرار می کند! اخیراً در انتخابات انجمن جانبازان نخاعی هم کاندیدای بازرسی بود و به عنوان علی البدل انتخاب شده است. درجلسات مربوطه هم به طور مرتب حضور می یابد و مسئولیت پذیری خوبی هم دارد.

گفت وگوی ما با این جانباز با روحیه و پرتلاش را بخوانید:

فاش نیوز: خودتان را معرفی کنید؟

- کاظم مقدسی هستم. جانباز جنگ تحمیلی در 65/11/1 در منطقه شلمچه مجروح شدم که حدودا" 20 ساله و سال اول دبیرستان بودم.

 

فاش نیوز: ضایعه شما به چه صورت است؟

- جانباز گردنی هستم. ترکش به سمت راست گردنم (در اصلاح پزشکی مابین مهره 4 و 5 گردن) اصابت کرده است.

 

فاش نیوز: بعد از مجروحیت، از چه سالی ادامه تحصیل دادید؟

- بعد از مجروحیت، مدتی در بیمارستان بستری بودم اما متاسفانه جانبازان نخاعی چون تجربه پزشکان را نداشتند پشت شان زخم می شد و پشت من هم زخم شد. به پهلو خوابیدم، هر دو طرف پهلوهایم زخم شد که 7 یا 8 ماه مجبور شدم دمر بخوابم تا زخم هایم ترمیم شود.

بعد از آن به آسایشگاه شهید بهشتی منتقل شدم در آسایشگاه چون معمولا کار خاصی نداشتیم صبح ها بیکار بودیم و طبق برنامه ریزی انجام شده به فیزیوتراپی می رفتم. حدود 2 ساعتی فیزیوتراپی انجام می دادم و وقتی که برمی گشتم بی کار بودم. یکی از معلم ها بچه ها را تشویق به درس خواندن می کرد. پیش من هم آمد و من هم ادامه تحصیل دادم. دیپلمم را گرفتم بعد از دیپلم مابین خانه و آسایشگاه بود که کلاس های کنکور می رفتم.

در سال 73 در کنکور شرکت کردم که در رشته الهیات در دانشگاه تهران قبول شدم . دو ترم آنجا رفتم اما متاسفانه موقعیتش مناسب حال جانبازان نبود و کلاس ها در طبقات بالا قرار داشت و خبری از آسانسور هم نبود. مجبور شدم تغییر رشته بدهم به همین خاطر با بچه ها مشورت کردم و در رشته حقوق ادامه تحصیل دادم. اولین انتخابم الهیات بود، بعد حقوق و بعد علوم سیاسی که حقوق در دانشگاه تهران قبول شدم و لیسانس گرفتم و بعد از آن متاسفانه ادامه تحصیل ندادم.

فاش نیوز: ایا برای جانبازی که در شرایط شما قرار داشت، ادامه تحصیل مشکل بود؟

-در آن سال ها من رانندگی نمی کردم. یک پیکان مدل 52 داشتم البته موتورش 52 بود اما اتاقش 68 بود و حاج خانم زحمت می کشید مرا به دانشگاه می برد. حاج خانم خودشان هم مشغول کار در نیروی انتظامی در بلوار کشاورز بودند. من را می بردند دانشگاه و بعد خودشان سرکار می رفتند و بعد از ظهرها دنبالم می آمدند و با هم به خانه می رفتیم.

 

فاش نیوز: در حین تحصیلات دانشگاهی ازدواج کردید یا قبل از آن؟

- من سال 71 ازدواج کردم و 74 دانشگاه قبول شدم.

 

فاش نیوز: چرا شاغل نشدید؟

- زمانی که من دیپلم نداشتم هرجا برای کار می رفتم می گفتند شما درس بخوانید دیپلم بگیرید، ما در خدمتتان هستیم. زمانی که دیپلم گرفتم، گفتند الان دیپلم ارزشی ندارد، مدرک دانشگاهی می خواهد. لیسانس هم گرفتم ولی متاسفانه هرجایی برای کار مراجعه می کردم  طفره می رفتند و مانع تراشی می کردند.

من برای آزمون استخدام بانک ملی مثل یک شخص عادی آزمون ورودی دادم و قبول نشدم. یکی از دوستان ما در بنیاد مشغول بود، به من گفت بیا اینجا برو با مسئولش صحبت کن که آن موقع من لیسانس گرفته بودم. گفتم که احتیاج مادی ندارم در ابتدا خیلی استقبال می کنند و می گویند خبرتان می کنیم که هنوز منتظریم که خبر کنند!

 

فاش نیوز:با توجه به وضعیت زندگی و سختی ها و مشکلاتش، امکاناتی به شما داده اند که زندگی را کمی برای شما سهل تر کند؟

- من همیشه سعی کردم مثل مردم عادی در جامعه حضور پیدا کنم. هیچ موقعی وضعیت خودم را مانعی ندانستم که کاری را نتوانم انجام دهم. من بین خودم و کسانی که سالم هستند فرقی نمی دانم.

 

فاش نیوز:آیا برای تردد در سطح شهر محدودیتی هایی برای جانبازان وجود دارد؟

- بله، مشکلاتی وجود دارد  اما من آن را مانعی برای خود نمی دانم که نتوانم حضور پیدا کنم. این مشکل خاص جامعه است و به علت کمبود امکانات شهری است.

 

فاش نیوز: به نظر شما حضور جانبازان در جامعه و ارتباط آنها با مردم تا چه اندازه  تاثیر گذار است؟

- تا جایی که امکان دارد من سعی می کنم در میان مردم حضور پیدا کنم و تاکنون خودم را از جامعه و مردم دور نکرده ام.

 

فاش نیوز: بازخورد حضور شما در جامعه بین مردم که بیشتر از 70درصد از بدنت را در راه مردم و نظام دادید چطور بوده است؟

- یک سری افراد نگاه‌هایی می کنند که افسوس دارد. یک سری‌ دیگر نگاه‌هایی می‌کنند که منظورشان این است که امثال من چطور با این شرایط زندگی می کند، یک سری افراد هم هستند که می آیند جلو و می‌گویند اگر کار و کمکی هست ما انجام بدهیم،برخی  هم که مشکلت را به آنها می گویی، پاسخ می دهند، خودم فلان مشکل را دارم، به هر حال نگاه‌ها فرق می‌کند.

 

فاش نیوز: برخورد مسئولین چگونه است؟ 

-خب با گفتن شاید خیلی از مسائل حل بشود، بالاخره شاید تلنگری باشد برای مسئولینی که می خواهند جدیداً وارد حیطه مسئولیت بشوند.

- ما اولین سال مجروحیتمان نیست، ما 30 سال است که مجروح شدیم و این وضعیت را داریم. متاسفانه اگر سال اول مجروحیت بود، حرفتان درست بود که تلنگر باشد و مسئولین بشنوند، الان شما گفتید یاد حرف یکی از دوستانم افتادم، یک مشکلی با کسی در خیابان پیش آمده بود، این دوستمان گفته بود: ما آردمان را الک کردیم و الک را آویزان کردیم. دیگر هر کاری مسئولین و بنیاد می خواستند انجام بدهند، در همین 30 سال انجام داده بودند، سال اول مجروحیت نیست که بگویم من این مشکل را داریم، این طور است، این شرایط ما جانبازان نخاعی است، این شرایط جامعه است، این شرایط شما و زندگی تان است، من چشمم آب نمی خورد.

 

فاش نیوز: برخورد مسئولین بنیاد چطور  آنها که متولی اصلی جانبازان هستند؟

-متأسفانه بنیاد بدتر از مسئولین دیگر ارگان‌های مملکتی است و بنیادی که  وظیفه اش خدمت رسانی است و اصلا فلسفه تشکیل بنیاد همین خدمات رسانی به جانبازان است و باید فرهنگ ایثار و شهادت را در میان بچه ها حفظ بکند. می خواهم بگویم یکی از این مسئولین بنیاد بیاید و گزارش کار بدهد که چه کاری دارد انجام می دهد؟ و در مورد فرهنگ سازی ایثار و شهادت چه خدماتی می دهد؟

بله، گزارش کار می دهند، ما این کار را کردیم و آن کار را کردیم. شما یک جانباز را بیابید که از بنیاد راضی باشد، به قول یکی از دوستانمان آقای مسعودی که مصاحبه اش را خواندم، گفته بود: «از نظر خدمات رسانی و کارکردن بنیاد تعطیل است». چند وقت پیش رفتم بنیاد منطقه مان، با یکی از همکارانشان که سابقه 30 تا 35 سال کار در بنیاد را دارد و الان بازنشسته است، هم در بنیاد شهید کار کرده و هم بنیاد جانبازان؛ در زمان بنیاد جانبازان یکی از مسئولین مناطق بود، منظور اینکه آدم بی اطلاعی نبود، داشتیم در خودرو با او صحبت می کردیم، گفت: الان این و دفاتر و تشکیلات بنیاد همه اش زیادی است، الان منطقه ما 32 نیرو دارد، من قسم می خورم 5 نفر کفایت می کند، 27 – 28 نفر آنجا وقت خودشان را تلف می کنند و هیچ کارایی ندارند.

من به خواهش شما یک ماه پیش گفتید و امروز هم پیام دادید آمدم. من تابحال جایی صحبت نکرده ام. من به این نتیجه رسیدم که خب فایده ای ندارد.

فاش نیوز: حدأقل حُسن و فایده اش این است که مردم بدانند، جانبازانی مثل شما، با این درصد مجروحیتی که دارید و به شکل سختی دارید در جامعه زندگی می کنید، برخورد مسئولین با شما چطور است؟ ؛ بنیاد چه خدماتی باید انجام دهد که نمی دهد؛ یا بالاخره کاستی هایی که هست .

- بنیاد الان دارد فقط مثل یک اداره عمل می کند، برای کارمندانش کار می کند، برای جانبازان کار نمی کند، بنیاد فقط -همین که بتواند حقوق های کارمندانش را بتواند تامین کند، خیلی است، اصلا اهداف بنیاد تغییر کرده، مثل یک اداره شده، یک سری کارمند جمع شدند و خدماتی که باید ارائه کنند انجام نمی دهند و ماه به ماه، یک نانی سر سفره زن و بچه هایشان می برند.

 

فاش نیوز: به هر حال باید ما این فرهنگ ایثار و شهادت را بعد از جنگ حفظ کنیم، برای نسل آینده منتقل کنیم، شما چه راهکاری پیشنهاد می دهید برای جامعه که فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه توسعه پیدا کند و مردم وقتی یک جانباز می بینند بر اثر تبلیغات سوئی که شده و فکر می کنند بنیاد خیلی خدمات آنچنانی دارد به جانباز ارائه می دهد و جانبازان در همه موارد مشکلی ندارند و در رفاه کامل هستند و چک سفید می گیرند چه نظری دارید؟چه راهکاری پیشنهاد می دهید که بالاخره مردم با این واقعیت روبرو بشوند که جانباز مثل یک فرد معمولی با حدأقل ها در جامعه زندگی می کند ؟

- عرض کردم، مردمی که با خانواده های جانبازان در ارتباط هستند، معمولاً اطلاع پیدا می کنند، مثلا ما تازه به منزل جدیدمان نقل مکان کرده بودیم و آن موقع پسرم کوچک بود یکی از همسایه ها که تازه  همسرم را  دیده بود، بعد از چند ماه که سلام و علیک داشتیم، به خانمم گفته بود: «من فکر می کردم  با این شرایط همسرتان، از طرف بنیاد ماهانه کسی می آید و کارهای شما را انجام می دهد و به شما کمک می کند، در حالی که در این چند وقتی که شما اینجا آمده اید من کسی را ندیده ام، متاسفانه برخی  از مردم اینطور برداشت می کنند.

البته بستگی به خود مردم هم دارد. الحمدلله مردم آگاه اند. یکسری افراد مغرضانه می خواهند حرف بزنند و نیت دیگری داشته باشند، آن دیگر به خودشان بستگی دارد، ولی عموم مردم می دانند که بچه های جانباز و به خصوص بچه های نخاعی، مثل خودشان با شرایط سخت و محدود زندگی می کنند و مثل یک فرد عادی در این دنیا زندگی می کنند.

فاش نیوز: شما که یک انجمنی دارید تحت عنوان انجمن جانبازان نخاعی، آیا توانستند برای رفاه شما کاری بکنند؟ آیا تاکنون به خاطر اینکه مشکلات شما کمتر شود، کاری را به پیش برده اند؟

-بنظزم هدف تشکیل انجمن جانبازان نخاعی هدف خوبی بود اما این موضوع باز هم به عملکرد بنیاد برمی گردد یعنی بنیاد آن کارهایی که وظیفه اش بود در قبال جانبازان انجام بدهد، انجام نمی داد، ولی متاسفانه انجمن الان یواش یواش دارد به بیراهه می رود. از بنیاد هم مطالبه داریم، چون متولی جانبازان، بنیاد شهید است؛ درباره خدمات رسانی به جانبازان، من مسئولان کشور و وزاتخانه ها را مسئول می دانم. ولی خب قانون این است که متولی جانبازان و خانواده شان بنیاد شهید و ایثارگران است و در حال حاضر انجمن دارد کار بنیاد را انجام می دهد.

الان باب شده هر گروهی، هر جانبازی مثلا بصیر و دوپا قطع و نخاعی برای خودشان انجمن تشکیل دهند که دنبال همین مشکلات فرزندان جانبازان بروند.

بنیاد فقط یه سری کارمند دارد که به فکر جانبازان نیستند و یه سری از جانبازان انجمنی متشکل از خودشان تحت عنوان انجمن جانبازان نخاعی تشکیل دادند که بتوانند مشکلی از دوش جانبازان بردارند که متاسفانه الان به نحوی مثل بنیاد شهید کار اجرایی انجام می دهد.

فاش : چطور به این نتیجه رسیدید که انجمن مثل بنیاد کار اجرایی انجام می دهد؟

مثلا همین برگزاری اردوهای زیارتی و سیاحتی که به نوعی این قبیل کارها، کار بنیاد شهید است. یا پیگیری کار درمانی یا تجهیزات پزشکی جانبازان هم به نوعی کار بنیاد شهید می باشد. اما هدف انجمن این بود که پیگیر مشکلات جانبازان باشد. به نظر من اعضای انجمن یک تعاملی با بنیاد پیش گرفتند که به نوعی در کنار بنیاد قرار گرفته باشند.

در صورتی که هدف از ایجاد انجمن این بود که مشکلات و مطالبات جانبازان را به نوعی به بنیاد منعکس و پیگیر مطالبات آنها باشد اما الان با بنیاد به نوعی تعامل دارند و  به جای اینکه مقابل آنها باشند در کنار آنها هستند

 

فاش: برخی از مشکلات جانبازان که نه بنیاد و نه انجمن به آن توجه نمی کند چه چیزهایی است؟

اولین مشکل همین هزینه زندگی و معاش جانبازان است.البته چند سال هست که کمک هزینه پرستاری که به جانبازان پرداخت می شود بهتر شده ولی با توجه به تورم موجود این کمک هزینه جوابگوی نیاز امروز جانبازان نیست.

دومین مشکل، بحث بهداشت و درمان جانبازان است.البته چند سالی هست که تامین وسایل بهداشتی مصرفی جانبازان روند خوبی به خود گرفته اما باز هم آن چیزی که مورد انتظار جانبازان است برآورده نمی شود. یا بحث ویلچر ها که ویلچرهای کنونی تولید کارخانه های درجه 3 آلمان است. 30 سال است که همسران جانباز دارند این ویلچرها را جابجا می کنند و الان از خود جانباز، جانبازتر شده اند. و متاسفانه بعد از فوت یا شهادت جانباز کمک هزینه پرستاری آن هم قطع می شود که این ها نمونه هایی از مشکلات کنونی جانبازان است.

 

فاش: شما از منتقدین انجمن جانبازان نخاعی هستید. برای پیشبرد فعالیت هیئت مدیره جدید چه پیشنهاداتی دارید؟

من حدود یک سال و نیم پیش با آقای اسرافیلی که مدیرعامل انجمن است دیدار داشتم و به ایشان گفتم نسبت به انجمن انتقاداتی دارم و می خواهم با انجمن مطرح کنم. ایشان هم پذیرفتند و گفتند تشریف بیاورید. ما هم انتقادات را مطرح کردیم و می دانید که انتظار زیادی از انجمن نداریم چون اعضای آن هم مانند خودمان و از جنس خودمان هستند اما با تعاملی که با بنیاد برقرار کرده است از این رو برخی از جانبازان از انجمن انتقاداتی دارند و از عملکردشان راضی نیستند.

به قول اعضای انجمن که می گویند برای پیگیری کار جانبازان چندین جلسه با بنیاد می گذارند و سرانجام هم به نتیجه دلخواه  نمی رسند و رهایش می کنند. خوب باید این کارها و جلسات را به اعضا انجمن گزارش دهند و اعضا را مطلع کنند. به نظر من صدای اعضای انجمن باید در مقابل بلندتر شود تا به خواسته های جانبازان رسیدگی بیشتری شود.

 

فاش: البته تعامل همیشه هم بد نیست چه نظزی در این مورد دارید؟

بله، اگر تعامل نتیجه بدهد که خوب است اما اگر نتیجه ندهد باید از روش های دیگر استفاده کنیم

 

فاش: به نظر شما اگر طرح مشکلات جانبازان و تعامل با بنیاد در کنار هم باشد مطلوب تر خواهد بود؟

منظور ما از اینکه مثلا بگوییم چند تا از جانبازان سر ساعتی مقرر تجمع کنند تا مسئولین صدای آنها را بشنوند و بعدا با این حرکت به شلوغ کاری و مخالفت با نظام متهم شویم  نیست. بلکه بحث این است که اعتراض بابت این هست که باید کارهایی انجام می شده ولی تاکنون نشده است.

مثلا همین فیش های حقوقی ماده 38 و 39 که از سال 74 قرار بود بنیاد بر اساس حکم حقوقی سپاه فیش حقوقی صادر کند. اما  تا سال 91 که طرح قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران تصویب شد و طی آن سپاه موظف شد حکم حقوقی بسیجی ها را صادر کند و بنیاد مبلغ را پرداخت کند انجام نمی شد بازهم الان اعمال نمی کنند.

به نظرم اینجا دیگر تعامل کارایی ندارد، البته نمی گویم جانبازان مقابل بنیاد تجمع کنند و شعار بدهند و مقابل نظام قرار بگیرند بلکه می خواهیم مقابل کوتاهی بنیاد قرار بگیریم. می گویم لازم نیست مقابل در بیناد تجمع کنیم بلکه جمعی از جانبازان بروند داخل ساختمان بنیاد تا مردم رهگذر هم متوجه تجمع نشوند و آنجا پیگیر مطالبات شان شوند و بگویند مشکل ما چه وقت برطرف می شود. چرا وظایفتان را انجام نمی دهید؟چرا قانون را اجرا نمی کنید؟

گفت وگو از محمد رضا عسکری
 
 
 
 
کد خبرنگار: 23
اینستاگرام
سلام سردار قربان دل شکسته ات
دلاور سرافرازم
گمان نکنم این دلهای شکسته در این دنیا قیمتی داشته باشد و بهش توجه کنند مدیران
نگهش دار که میگن خدا اون دنیا به بهایی خوب می خرد !



یه چیز بگم
خبرنگارتون کجا رفته فاش نیوز ؟
نکنه اونم زندانی کردن ؟
خدا آخر و عاقبت فاش نیوزیها رو ختم به خیر کند ؟
با سلام خدمت آقای عسکری
خسته نباشید و دست مریراد. به واقع مصاحبه خواندنی بود.
قلمتان جاودانه
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi