روشنگری برای حفظ ارزشها ضروری است

معلم جانباز - بزرگان نظام در تبین اهداف  تسخیر لانه جاسوسی و فراز و نشیب های انقلاب باید روشنگری های خود را دوچندان کنند.

بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و رشد و نمو نسل های دوم و سوم، اکنون نسل جوان و نوجوان ما که در صحنه حاضر شده است خواص و بزرگان نظام در تبین اهداف  تسخیر لانه جاسوسی و فراز ونشیب های انقلاب روشنگری های خود را دوچندان کنند تا دشمنان افکار نفوذی خود را جایگزین ارزشها نکنند .

البته خواصی که بر ارزشها همچنان استوارند نه آن خواصی که ملعبه دست دیگرا ن قرار گرفته اند، گاهی سخنانی از بعضی از آقایانی که زمانی ستون نظام بودند شنیده می شود که واقعا تاسف بار است، در نتیجه باید گفت هوشیاری و تدبیر بزرگان نظام و هدایت نسل جوان امری لازم وضروریست.

با کمی جستجو در تاریخ و مقایسه خواص امروزی با خواص دوران امام علی (ع)می توان فهمید که تاریخ دوباره تکرار می شود از این رو، بر هر امّت هوشمند و انسان مدبّر و فکوری واجب است که همواره زمان خویش را با زمان های گذشته مقایسه  و در صفحات تاریخ، نسخه های مشابه عصر خود را جست وجو کند ، تا خطاهای گذشته آنان را تکرار نکند.

امروزه نیز شایسته است اندیشمندان و فرهیختگان جامعه اسلامی ما در شرایط کنونی انقلاب، بیش از پیش زوایای حکومت امام علی بن ابیطالب علیه السلام را مورد مطالعه قرار دهند، چرا که دوران معاصر همانند زمان حکومت علی علیه السلام است.

حاکمیت فعلی ما همچون ساختار حکومت علوی بر پایه اسلام مبتنی است و مشکلات حکومت علوی، چه در قلمرو مسائل اقتصادی و چه سیاسی و فرهنگی، بسیار شبیه مشکلات حکومتی دوران کنونی است.

این تشابه ها را در چند محور می توان مورد بحث و بررسی  قرار داد.

1-اگر در جامعه ما شبهات فرهنگی و دینی و گرایش های التقاطی رواج یافته، در عصر علی علیه السلام نیز چنین بوده است، لذا عصر حکومت علی علیه السلام به عصر شبهه افکنی و تأویل آیات قرآن و سنت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نام گرفته است.

چنانچه حضرت علی در بیان فلسفه جنگ های خود فرموده است: وضع به گونه ای شد که ما با برادرانمان در اسلام می جنگیم چرا که گمراهی و کجی و شبهه و تأویل ناروا در اسلام راه یافته است.

2- اگر در زمان ما نسل دوم و سوم انقلاب به رشد و بلوغ اجتماعی رسیده و تقریبا بخش عظیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است اما از فلسفه انقلاب اسلامی و حوادث روزهای آغازین آن و جنگ تحمیلی بی خبراست.

در عصر حاکمیت مولی علی علیه السلام نیز وضع به همین ترتیب بود؛ یعنی بسیاری از مسلمانان و سپاهیان جهان اسلام از تابعین به شمار می آمدند. کسانی که نه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را دیده و نه با سنت مقدس آن حضرت آشنا بودند.

نه علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام را درست شناخته بودند و نه از قدر، منزلت ، علم و معرفت او اطلاع کافی داشتند. بلکه تنها با قرآن آن هم در حدّ قرائت آشنا بودند.

از همین رو، به آسانی فریب خدعه منافقین را می خوردند، چنانچه بسیاری از کسانی که در صفین، دست از حمایت علی شسته و فریب قرآن های بر سر نیزه لشکر معاویه را خوردند، جزو قرّاء کوفه به حساب می آمدند.

3- اگر امروز انقلاب ما از سوی دشمن خارجی و منافقان و خود باختگان داخلی تهدید می شود، در عصر حاکمیت علی علیه السلام نیز چنین بوده است؛ از یک سو، حضرت درگیر منازعه با افرادی چون طلحه و زبیر و عایشه و سعد وقاص ها بودند، که روزی در جبهه حق می جنگیدند و در عصر نبوت دارای سوابق درخشانی بودند، ولی پس از پیامبر صلی الله علیه و آله ، دست از ارزش ها کشیدند.

از سوی دیگر، با حزب طلقا و بنی امیه درگیر بودند که هیچ گاه اسلام را نپذیرفته و همواره کمر همت به نابودی اسلام و انهدام سنت نبوی صلی الله علیه و آله بسته بودند. آنان در حقیقت مانند امریکا، این شیطان بزرگ و دشمن کینه توز انقلاب، خارج از حجاز و عراق، در گوشه ای از جهان اسلام و از طریق پایگاه های خود، برای فروپاشی و انهدام بنیان حکومت دینی و تبدیل خلافت به سلطنت تلاش می کردند.

4. اگر امروز، آهنگ بحران ناامنی و تفرقه به عنوان دو خطر بزرگ و بنیان کن به گوش می رسد و رهبر معظم انقلاب، همواره مسؤلان و گروه های سیاسی را به پرهیز از بروز این خطرها دعوت می کنند، در دوران خلافت مولی علیه السلام نیز شرایط سیاسی به همین صورت بود.

به طوری که دو جنگ جمل و نهروان، محصول نفاق و تفرقه و جنگ صفین و غارت های راهزنان شام در حجاز و یمن نماد بارز ناامنی به شمار می آمدند و شاید نامگذاری امسال از سوی رهبری بنام همدلی وهمزبانی از این باب باشد.

امیدواریم خداوند متعال توفیق شناخت حقایق و هدایت برای خواصی که کم کم فاصله انها از قطار انقلاب بیشتر می شود عنایت فرمایند، خواصی که بجای بصیرت دهی ساز شبهه افکنی را می زنند.