شناسه خبر : 50776
یکشنبه 14 آذر 1395 , 11:47
اشتراک گذاری در :
عکس روز

یک شهید، یک خاطره؛

برای من هم آرزو کن

تازه ازدواج کرده بودیم که همراه هم به حرم رفتیم. برای ادای سلام. در برابر حرم ایستادیم که محمد گفت:
-«می‌دونی وقتی چشمت به گنبد و بارگاه آقا بیفته، می‌تونی همه‌ آرزوهات رو به امام رضا(ع) بگی؟»
بعد از لحظه‌ای سکوت ادامه داد:
-«حالا آرزوی تو چیه؟»
بی هیچ فکری جواب دادم:
-«آرزو دارم شما همیشه صحیح و سالم باشی.»
گفت:
-«خب، دیگه چه آرزویی داری؟»
باز هم جواب دادم:
-«در کنار همسرم، بچه‌های با ایمانی تربیت کنیم.»
محمد به گلدسته‌ها چشم دوخته بود، روشنایی گلدسته‌ها در لرزش نگاهش درخشید؛ گفت:
-«حالا هم یه آرزو برای من داشته باش؛ آرزویی که هر دو یقین داشته باشیم برآورده می‌شه.»
 گفتم: «حتماً؟»
صدایش بلندتر از هر صدایی در گوشم طنین افکند. لرزش خفیفی وجودم را فرا گرفت و دیگر نتوانستم آرزویش را بر زبان بیاورم.
محمد گفت:
-«آرزو کن خداوند شهادت را نصیبم کند.»


خاطره‌ای از شهید محمد صف آرایی
راوی: الهه شادکام، همسر شهید
نویسنده: مریم عرفانیان

منبع: کیهان
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi