شناسه خبر : 51533
یکشنبه 26 دي 1395 , 13:47
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نعش کش یا آمبولانس!!!

جانباز شیمیایی 1- من برای چندمین بار گردنم را عمل کرده بودم و اول که آمبولانس نمی دادند با دستور دکتر عباس پور آمدند و چه آمدنی، نه کمک کردند سوار شوم...

 همان اول به راننده گفتم دست اندازها را آرام برود. کو گوش شنوا ؟! انگار لج کرده بود! انقدر بد رفت که از درد شدید دچار افت شدید فشار شدم و از حال رفتم.

 همسرم به کمک راننده گفت از اینهمه سرم میتوانم برای شوهرم یک لیترش را تزریق کنم، چون همیشه قند خونش پایین است. اجازه ندادند. گفتند این سرم ها را باید تحویل بدهیم. گفت می خریم، نگذاشتند.

 باور کنید در طول راه فقط درد شدید کشیدم. نه مروتی، نه انسانیتی! این آمبولانس کوثر مسئولش کیست؟ چرا ما اینقدر بی ارزش شده ایم؟

 من خودم از کادر پزشکی هستم. ما با آمبولانس بیمار می بردیم و همه چی در آمبولانس بود. الان فقط یک برانکارد و یک پتو دارد و بیشتر شبیه نعش کش است تا آمبولانس.

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
برادرم ج.ش.1عزیز ..

کاملا فرمایش شما رو درک میکنم . البته ممن کوثر نامی نگرفتم از بیمارستان گرفتم و سیصد تومنم هزینم شد که مشخصا هیچ وقت دریافت نکردم ....
اینا فکر میکنن ما از ارثیه باباشون سهم خواستیم .

من در مناطق عملیاتی زیادی بودم بیشتر از دوازده عملیات بزرگ وخط پدافندی بیشمار .
در یکی از عملیاتها زمانیکه در کمین بودم دیدم یکی از عراقیها داره مقداری از خاک اون منطقه رو داخل یه قوطی کوچیک میریزه و درب قوطی رو بست و رو درش یه چیزایی نوشت .
البته چون من قناسه میزدم از دوربین با حوصله نگاه کردم .
بعد از پستم با یکی از فرمانده ها صحبت کردم بمن گفت : سید ,,
اون داره واسه یادگاری و پز بعد از جنگ از هر منطقه به اندازه یه فنجون خاکمونو بر میداره که بعد بگه این خاک منطقه جفیره ... این خاک شلمچه س .... این خاک مهرانه ....
اگه تونستی شکارش کن تا یه روزی واسمون وطنمون و ایرانی بودنمون افت نداشته باشه .
یه چند روز پای کار یه بست نشستم تا شکارش کنم ولی نیومد . یعنی بلکل رفته بود عقبه ....
پدافندی مهران پا کار کله قندی دیدمش ..... ظرفو با سینش بهم دوختم که با خاطرش یه روزی کتاب خاک ایران رو ننویسه .... یه روزی با چهار تا قوطی خاک وطنمون میتینگ مطبوعاتی نذاره ما در همه جای این نفوذ داشتیم ....
القصه ... من شما و بچه ها همه و همه واسه یه قوطی خاکمون جون میدادیم حالا جونمونو ... شخصیتمونو دارن واسه فدایی بودنمون میگیرن .
وطن دوستی دلدادگی میخواد شیمیایی جان ... تربت دوستی دل خاکی میخواد شیمیایی جان .
اینایی که اینهمه دارن جانبازا و رزمنده ها رو اذیت میکنن ... نکنه ایرانی نیستن . ها نظرت چیه ؟
باور کن عزیز م رک من هم موافقم اصلا ایرانی که نیستند انسان هم نیستند اخه چطود با ان جانباز قطع تخاع تراکیاستومی اینکارو کردند که پسرش را انجور خون به دل کردند این کار انسانه ؟
یا رب چه شد که مردان همگی خار شدند ؟؟

نامرد صفتان زینت بازار شدند ؟؟؟؟؟


صد حیف بچه های شهدا ... صد حیف ...
سلام جانباز گرانقدر م ر ک با نظر شما کاملا موافقم اینها البته ایرانی هستند ولی مرام ومسلک ایرانیان را ندارند پاسخ مدیر کوثر را بخوانید چگونه یکی به نعل ویکی به میخ زده وقتی انبازی با ان وضعیت است چه بهانه ای بجز امدادرسانی متاسفانه چون یک شرکت تک تاز است بهانه می اورد اگر چند شرکت باشند ان موقع رقابتی کار میکنند
چقدر شما دوتا ؟؟ جانسوز می نویسید ؟ خدا ... ......اما حیف که شما هم دیر اقدام کردید ؟ هم شما رو زجرکش می کنن هم منو غریب کش !
قنبر عزیز ارادت داریم هرچه میخوتهد دل تنگت بگو ما اینیم دیگه عزیز
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi