راست قامتان خمیده امروز!

خار خندید و به گل گفت سلام
و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت
ساعتی چند گذشت
گل چه زیبا شده بود
دست بی رحمی نزدیک آمد،
گل سراسیمه ز وحشت افسرد
لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صميمانه به او گفت سلام...

گل اگر خار نداشت
دل اگر بی غم بود
اگر از بهر كبوتر قفسی تنگ نبود،
زندگی،
عشق،
اسارت،
همه بی معنابود.
عزیز م ر گ ما همان خارهایی بودیم که از ایران عزیز (گل)دفاع کردیم وحالا دستمزد ما ازلت نشینی و انزواست دولا دولا در جبهه راه رفتیم تا یه عده راست راست وسربالا راه بروند وبیت المال را بالا بکشند تازه بگند حقشون بوده

شیمیایی جان سلام .

شب بود صدای سفیر گلوله ...
میدان سنجش غیرت می طلبید ...
غیرت مردان وطن حریف می طلبید ..
شب بود و خیز رفتن مدعیون حال ...
غیرت بود و نفیر عشق که ناله سوز ناک سرمای کردستان را حقیر میکرد . 
همای شهادت صفت راد مردان شب شکن را با عقربه های دلداگان ایران دوستی دست چین میکرد .
نوجوانی بود ومیدانی پر از مرگ ...
مرگ بالهای خویش را با تلخندی گشود تا شجاعت را لگد مال کند..  .

بیچاره مرگ .. .
تا چشمی بهم سایید , صدای خرد شدن استخوانهایش را در مقابل قانون شجاعت شنید .
وصدای قهقه مستانه عند ربهم یرزقون الهی جوان تا ابد شنیده شد .
ایران بود و وطن پرستی ...
مادر بود و شیر حلال ...
پدر بود و دستان پینه بسته ...
اشک بود و عشق ...
عشق بود و مسافر الی الله ...
ما فلسفه تمام معادلات جبر نجومی و آنالیزهای تفکر مادی را در یک یا علی گفتن بهم زدیم .
یا علی مدد .

درودبه دوستان گلم جناب شیمیایی1عزیزو م ر ک گرامی که واقعامتنهای خوب می نویسیدومن همیشه ازمتنهای خوبتان که درباره رزمندگان وجانبازان کم درصدهم می نویسدلذت میبرم وازبرادرعزیزمان جناب خاکپورهم بابت متنهایش سپاسگزارم .دست همگی دردنکندکه ازمابه فراموشی سپرده شده هاتومتنهایتان دفاع وحمایت میکنیدممنون...رزمنده دردمندوداوطلب27ماه جنگ مشکانی دوستدارهمه شمافاش نیوزیهاوبخصوص ساقی عزیزودیگرزحمت کشان این سایت خوب..

سلام
این دلنوشته ها روز سند خواهد شد؟؟؟؟؟؟؟؟
مسئولان فردا دیر است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یک یا حسین میز ها را از دست خواهید داد.

خطاب به مسولین امرکه28سال استکه مارادورمیزنندوماهم همچنان به این درغگوهااعتقادداریم چراچون کاری جزاعتمادنمی اید///باسلام به دوستان خواستم یه انتقادی از برادران مسوول ایثارگران که در تهران هستند بکنم ای برادر مگر شما فرمانده بسیج مردمی جنگ نبودید پس چه شد لولو برد خوب است کسی نمیتواند بگوید من توان اینکارا ندام چتور مسوول هستید منکه جنگ رفتم دمبال پرونده نبودم که پرونده جم کنم حالا پسر من از حقوق کارگری باید پول قرص و درمان مرا پرداخت کنه وجدان و ایمان برای انسان چیزی خوبی است تورا بخدا از خواب خرگوشی بیدار شوید دنیا از موشک ترسی ندارد از بسیجیان ترس دارد چرا یک شیندر قاز که هر ماه میدادن امروز که هفتم دی است پرداخت نشده مگر اینها چه گناه کردن که پول دوا ودر مان مارا باید بچه هایمان پرداخت کنند بابا افرین به این مسوولین //رزمنده دردمندوداوطلب27ماه جنگ مشکانی وهزاران مشکانی دیگردرایران به استلاح اسلامی

یک روزی بود که ما رزمنده ای ممتاز بودیم به دل کوههای کردستان ومیادین جنگ می زدیم دوستان یادتان هست می گفتیم باید مرگ از ما بترسد نه رزمنده از مرگ.وواقعٱمرگ از ما می ترسید اما الآن بی دست وپا خانه نشین شدیم .انگارتاریخ مصرف ما گذشته است .وکسی تحویلمان نمی گیرد..سی سال از آن سالها گذشت وهرگز کسی یادی ازمان نکرد.انگارما از اول پیر معلول وناتوان بوده ایم
بانهایت احترام برای شما عزیزان ایثارگر وخانواده محترمتان .باآرزوی سلامتی