چهارشنبه 13 بهمن 1395 , 10:48
دلنوشته ای خالصانه از یک جانباز:
اگر "شهید"نشویم باید "بمیریم"راه سومی وجود ندارد!
این روزها تمام خبرها معطوف به تهران و حادثه تلخ پلاسکو است، اما یادمان نرود غریبانهتر از صحنههای دلخراش و ناراحت کنندهِ پرپر شدن آتش نشانهای با غیرتمان در ساختمان پلاسکو، پیکر 20 شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس نیز وارد کشور شده است.
ذوالفقار بابایی - این روزها تمام خبرها معطوف به تهران و حادثه تلخ پلاسکو است، اما یادمان نرود غریبانهتر از صحنههای دلخراش و ناراحت کنندهِ پرپر شدن آتش نشانهای با غیرتمان در ساختمان پلاسکو، پیکر 20 شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس نیز وارد کشور شده است.
شهدا!... چه زیبا با خدایتان عشق بازی میکردید!... و وای بر ما که اینقدر غرق دنیای خود هستیم!... اینقدر به دیوارها و رنگ و لعاب دنیا دل بستیم که خدای خود رو فقط برای حل مشکلاتمان میخواهیم!
آری، به قول شهید "حسین مشتاقی": شهادت شوخی نیست!... قلبت را بو میکنند، اگر بوی دنیا داد، رهایت میکنند.
نگذارید خبر ورود پیکر 20 شهید تازه تفحص شده ازعملیاتهای «والفجر 4» و «بیت المقدس 5» در منطقه عملیاتی پنجوین و «کربلای 2» در منطقه عملیاتی "پرویزخان" و ارتفاعات "آهنگران" از طریق مرز رسمی باشماقِ مریوان به داخل کشورعزیزمان، تحت الشعاع قرارگیرد!
روی تک تکِ تابوتهای این شهیدان پُر میشود از دلنوشته، پُر میشود از التماس دعا، پُر می شوداز «به یادتان هستیم»، پُر می شود از «دست ما را هم بگیرید» و هزاران راز و جملات عاشقانه دیگر...و تا رسیدن و آرمیدن درخاک میهن، اشکهاست که برایشان برگونه ها جاری می شود.
ایرانیان در طول تاریخ همواره دلاوران و قهرمانان زیادی را در راه صیانت از میهن و شرف خود تقدیم کردهاند و جهان میداند که ایران و ایرانیان عاشق آب و خاک خود هستند. اما غریبانه در راه میهن جان باختن حکایتی دیگر دارد.
امروز همه فرزندان ایران زمین با مدافعان کشور خود، با عشق فراوان خداحافظی کرده و به این شهدا ادای احترام میکنند.
یاد شهدای تفحص بخیر که به عشق پیدا کردن رُفقای شهیدشان دلِ خاک را کاوش میکردند. الان حال و احوال آتشنشانها را فقط بچههای تفحص میفهمند که در دل آهن و آتش درپی نشانی از همکار و دوستانشان هستند!
به رسم ادب و احترام و وفا، سلامی تقدیم می کنم به همه شهدا.
سلام بر شهید. سلام بر شهادت.
آری...
دلت که بگیرد دوای دردت "شهید گمنام" است! سردار بیپلاک...
فقط تو باشی و او... تو باشی و هزار درد فاش نشده!
تو او را نمیشناسی! ولی او تو را خوب میشناسد! دردت را میداند!...
دلم درد دلی حسابی، کنار بارگاهشان میخواهد...
درد دلی از جنس "چادر خاکی مادر"....
ای شهدای گمنام، و ای غلطیدهشدگان درخون و سربهای سرد و سنگین! شما که بودید؟
بغض امان نمیدهد. بر سرمزار کدامتان بگرییم!؟
خدایا من که از خود چیزی ندارم، به چه چیز خود ببالم؟ به عبادتهایم که وقتی فکر میکنم از خودم شرمنده میشوم؟
به کارهایی که خالصانه برای تو کردم؟
که اگر به اینها نگاه کنم، تهی دستم در مقابلت!
اگر کرم و بخشش تو نباشد... من چیزی برای شایستگی خداییات ندارم که تقدیم کنم!
ای شهدا، خالصانه آمدم تا زیارتتان کنم، با دلهای خسته اما امیدوار، خدا را در این مکان مقدس، با بغضهای شکسته فرا بخوانم و بگویم که "شهدا!" ما شما را فراموش نکردهایم.
اصلاً مگر حماسه هویزه، طلائیه، بستان، و صدای غرش توپها و رجز خوانی حسین فهمیدهها، باکریها، چمرانها، آوینیها و... فراموش شدنی هستند؟
به یاد شهید دکتر "مصطفی چمران" که درمناجات خود نوشت: «خوش دارم که در نیمههای شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم، با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم. از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم».
به یاد سید "مرتضی آوینی" که در کتابش (همسفر خورشید) آمده است: «به نماز سید که نگاه میکردم ملائک را میدیدم که در صفوف زیبای خویش او را به نظاره نشستهاند. رو به قبله ایستادم اما هنوز در پی تعلقات بودم. گفتم "نمی دانم، چرا من همیشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است" به چشمانم خیره شد و گفت: مواظب باش! کسی که سر نماز حواسش جمع نباشه در زندگی هم حواسش اصلا جمع نخواهد شد، نماز مهمترین چیز است، نمازت را با توجه بخوان گفت و رفت... اما من مدتها در فکر ارتباط میان نماز و زندگی بودم... بار دیگر خواندم اما نماز سید مرتضی چیز دیگری بود».
به یاد شهید "محمد بلباسی" که در وصیت نامه خود نوشت: «تنها کسانی شهید میشوند که شهید باشند. باید قتلگاهی رقم زد؛ باید کُشت تکبر را، دلبستگی را، غرور را، غفلت را، آرزوهای دراز را، حسد را، حرص را، ترس را، هوس را، شهوت را، حب دنیا را... باید از خود گذشت! باید کشت نفس را... شهادت درد دارد»!
بدون تردید، رمز بقای انقلاب اسلامی و نقشه راه چگونگی تداوم انقلاب اسلامی تا اتصال آن به انقلاب قائم آل محمد (عج) و در یک کلام رمز پیروزی نهایی اسلام ناب محمدی براسلام آمریکایی و کفر جهانی در وصیت نامه شهدا و دیگر آثار به جای مانده از آنها نهفته است.
رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بیاناتشان به این نکته اشاره داشتهاند که «وصیت نامه شهدا را بخوانید...» این توصیه در کلام گهربار حضرت امام خمینی(ره) نیز دیده میشود.
سردارشهید "سید مجتبی علمدار": «دشمنان اسلام کمر همت بستهاند ولایت را از ما بگیرند. و شما همت کنید متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند.»
سردار شهید "مهدی زین الدین": «یکی از ویژگیهای پاسداریِ اسلام این است که در قلب انسان محبتی جز محبت خداوند وجود نداشته باشد.»
سردار شهید "مهدی باکری": «همواره تربیت حسینی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت دهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح، وارث حضرت ابوالفضل (ع) برای اسلام به بار آیند.»
سردار شهید "حسن باقری": «در این موقعیت زمانی و مکانی، جنگ ما جنگ اسلام و کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت، خیانت به پیامبر اکرم(ص) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداکاری بکند.»
شهدای والا مقام ما، که انشاءالله مقامشان نزد خدای سبحان، متعالی است، راه و روش خود را سیره پیامبراعظم(ص) وائمه اطهار(ع) و خط اصیل ولایت وصراط مستقیم انقلاب اسلامی معرفی کردند و این یعنی زدن مُهر باطل بر تمام کلامهای ناحقی که در قالب تحلیل و تفسیر و تشریح راه شهداء؛ تاکنون گفته و نوشته شده است.
حرف آخر: حواسمان هست یانه؟ اگر "شهید" نشویم باید "بمیریم"! راه سومی وجود ندارد! پس برای یکدیگر دعا کنیم در زمره شهیدان و گمنامان درآییم.
رحمت خداوند بر همه شهیدان...