یکشنبه 17 بهمن 1395 , 11:13
مراسمی متفاوت برای انقلاب
جمعی از مردم و مسؤولان اصفهان روز گذشته با جانبازان و یادگاران 8 سال دفاع مقدس دیداری تازه کرده و قدردان زحمات این عزیزان شدند.
این برنامه حدود دو ساعت برگزار شد اما در این مدت کوتاه اقشار مختلف جامعه را در آن مشاهده میکردیم؛ به نحوی که کودکان نیز برای تقدیر و تجدید عهدی با یادگاران نهضت انقلاب آمده بودند تا درس ایثار را بیاموزند.
برنامه در سالن یکی از آسایشگاههای مرکز توانبخشی شهید مطهری اصفهان برگزار میشد، فارغ از مراسمهای تقدیر و بازدیدهایی که امروز رنگ مادی به خود گرفته و معنویت گمکرده است؛ این مراسم بدون آلایش و زرقوبرق بود.
جانبازان و یادگاران انقلاب در کنار سالن روی تخت، ویلچر و صندلی نشسته بودند و گروههای مختلف مردم دستهدسته و فوج فوج برای دستبوسی با دستههای گل و شیرینی میآمدند.
این جلسه سخران نداشت، مدعو و قاری بینالمللی و کشوری هم در آن دعوت نشده بود تا بر بار مراسم بیفزاید، بلکه سخنران یکی دو مداح آراسته و بی چشمداشتی بودند که در حین بازدید مردم مدیحه میخواندند و پس از آنهم خود جانبازان با استعدادشان مجلس را اغنا کردند و مدیحه سراییدند و بعضا طنزی را برای حاضران بیان کردند.
مجلس از مادیات فارغ بود، پذیرایی و بن حضار همان گل و شیرینی خود حضار بود؛ جدای از مادیات، محفل جانبازان پرازعطر حضور روشنایی و الطاف خدا بود، گویی آرامش روحی در تاروپود انسان موج میزد، معنویت تنها گوشهای از این محفل بود.
مردم اصفهان برای تقدیر از رشادت این مردان بزرگ کم بودند از همین جهت از خارج استان هم آمده بودند.
سن و سال و جنسیت، مقام و لباس معنا در پاسداشت ارزشهای انقلاب معنا نداشت از نظامی بگیر تا کودک دبستانی و کارمند و کارگر همه بهنوعی برای تقدیر آمده بودند.
ابتدا تا انتها شاخههای گل بود که بر دست و پای جانبازان مینشست، عدهای مردم عادی و عدهای از مدیران و مسؤولان متعهد حضور خود را مایهای برای شادی جانبازان و یادآوری برای پاسداشت از خونهای انقلاب کردند.
میان افرادی که در بازدید از جانبازان دفاع مقدس بودند عدهای جوان که بالباس رزم برای دیدار آمده بودند جلبتوجه میکرد.
در گفتوگویی که با یکی از این جوانان انجام شد؛ سیامک حافظی درباره علت حضور خود گفت: خود را مدیون خون شهدا و جانبازان میدانیم و با بچهها یک برنامهریزی کردیم تا در این مکان حضور پیدا کنیم و هم از تجارب این عزیزان استفاده شود و هم خاطرات انقلاب را از آفرینندگانش دربیابیم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه این دیدارها توشه خوبی را برای میدان عمل به جوانان میدهد تصریح کرد: تمام بحث یک شیعه، ولایتپذیری است که یکی از نکاتی بود که جانبازان نیز آن را متذکر شدند و از طرف دیگر نیز از جمع ما خواستند تا نماز اول وقت و اصول دین را از یاد نبریم.
نماینده جوانان انقلابی حاضر در جمع جانبازان در خصوص دلیل حضور با لباس رزم در بازدید از جانبازان بیان کرد: امروز جنگ ما از نبرد تنبهتن و سخت در حال حاضر به جنگ نرم تبدیلشده است و ما در پیروی از رهبر خود که همیشه حضور دشمن را در عرصههای مختلف درک کردهاند امروز با لباس رزم آمدهایم تا به سربازان انقلاب بگوییم آسوده خاطر باشید که افسران جنگ نرم و فرهنگ شما هوشیار هستند.
قسمتی از درد و دلهای یک جوان زمان انقلاب
جانباز دفاع مقدس نیز در گفتوگو با خبرنگار فارس بیان کرد: توصیه میکنیم به جوانان که به 30 سال پیش و زمان انقلاب و جنگ برگردند و آگاهی خود را نسبت به جنگ و رزمندگان بالا ببرند چراکه اگر این آگاهی بالا رفت و دریافتند که چگونه جوانان توانستند در آن شرایط این انقلاب و نظام را حفظ کنند خود میتواند یک اثر تربیتی داشته باشد.
وی اهمیت به احکام اسلام و دین را از موارد دیگری دانست که جوانان باید به آن اهمیت بدهند و در توصیهای به مسؤولان نیز گفت: نمیدانم به مسؤولان چه بگویم ولی کاری بکنند که انقلابی که با خون شهید و جانبازان به ثمر نشسته است پایمال نشود والان متأسفانه وضعیت خوبی نیست.
این جانباز دفاع مقدس درباره عرصه جنگ نبرد امروز کشور نیز بیان کرد: بیشتر عرصه نبرد ما عرصه فرهنگی است؛ مثلاً بنده با یک انگشت خاطرات بچههای دفاع مقدس را تایپ میکنم و بهسختی برای تهیه کتاب آنها را آماده میکنیم اما کسی تبلیغ نمیکند که کتابهای دفاع مقدس آن سازندگی خود را داشته باشد.
وی از هجوم فضای مجازی در جامعه گفت و عنوان کرد: در دنیا مجازی هم نیز ما باید همانند دشمن که با تیر و ترکشهای خود ما را هدف قرار داده ما هم فعالیت کنیم و احکام اسلامی، انقلاب و رهبری را گسترش بدهیم تا بهنوعی پاتکی به آنها بزنیم.
وی درباره مشکلات و کمکاری جانبازان نیز بیان کرد: بیشتر از سوی بنیاد کمکاری میشود که اکثراً هم مشکل بودجه را برای آن مطرح میکنند؛ ازلحاظ کارهای فرهنگی در مجموعههای توانبخشی جانبازان باکم کاری مواجه هستیم.
دیدن پنجره زیباست، اگر بگذارند / چشم مخصوص تماشاست، اگر بگذارند
من از اظهارنظرهای دلم فهمیدم / عشق هم صاحب فتواست، اگر بگذارند
کلام آخر آنکه در وصف عشق الهی هرچه بگویم کم نماید؛ پس همان بهتر از آن که دور او چون پروانه بچرخم و بسوزم ولی از آتش عشقش برای کسی دم نزنم.
به نقل از فارس