دوشنبه 23 اسفند 1395 , 13:03
قدرِ ایثار وشهادت مرده است
سلیمان محمدحسنی - چند روزی بودهام در یک مکان
در میـــانِ یک گـــــروهِ عاشقان
یک زمانیشیرِ میدان بودهاند
همدم و یار ِشهیدان بودهاند
با دلی پاک و لَبی خنـدان،همه
سویِدشمنحملهور، بیواهمه
خصمِ بعثی را فـراری دادهاند
غرقدر پَستیو خواریکردهاند
آن زمانمَردم رفیق ویــارشان
جملگی دنبـــــالِ کار و بارشان
احترام و قدر دانی رسم بود
اخمشان تنهــا برایِ خصم بود
بینشانعشقومحبتبودهاست
گرچهاوضاعپُرمشقتبودهاست
جملهمشتاقِ شهادتبودهاند
کوهِ ایثار ورشــادتبودهاند
سالهارفتند و اوضاع فرقکرد
رسمها تغییر، مثلِ برق کرد
قدرِ ایثار وشهادت مردهاست
سادگیرا باد زین جـا بُردهاست
شُد تجمّل، ازاصـولِ زندگی
افتخــــــارِ مردمـــان دارنـدگی
غصه وغم دردلِ ماجـاگرفت
کینه و بی اعتمادی پاگرفت
مَردهاچونزن،زنانمانندِمرد
پولبااخـلاقِاینمردمچهکرد
منچهگویمازحراموازحلال
عدهای اندر پیِ جاه وجلال
ای خدا،کیمیشود تکرارباز
روزهایِ باشکوه وخوبوناز
هرکسی بهرِیکیغمخواربود
افتخـــارِ دوستــان ، ایثار بود
هر که ایمانش قویتر، نیکتر
هرکهتیپشسادهتربُد،شیکتر
زندگیهــا، پُرمحبت بودهاند
مردهـا هــم با مروت بودهاند
مردمان با هم بــرادر٬ همنفس
خانهها حالاست، مانندِقفس
ای خـــدا ایرانیان را شـــاد کُن
دوستی و عشق را ایجـاد کُن
حـامیِ سرگشته را دستیبگیر
دامِ دنیــا کرده او را بَد، اسیر
ازتوخواهمایخدا،رزقیحلال
بهره گیرم در رهِ عشق و کمال
دوستان دیگرفراموشیبساست
راهروشنکنکهخاموشیبساست
ای عزیزان موقعِ راز ونیاز
کُن دعـــا بهرِ گـــروهِ سرفراز
جانبــازان را دمی یاد آورید
بهرِ ایشان یکدلِ شاد آورید
متولیان ترویج فرهنگ ایثار و شهادت باید تلاش کنند
ما که یکبار تکلیف خودرا انجام داده ایم