شناسه خبر : 51993
شنبه 23 بهمن 1395 , 12:15
اشتراک گذاری در :
عکس روز

جانبازان با عشق و شور در جشن 38 سالگی انقلاب

سالگرد سی و هشتمین سال پیروزی انقلاب اسلامی مثل همیشه رنگ و بوی معرفت و عشق و صفا و اخلاص و یکدگی و باهم بودن داشت و انقدر باشکوه و پرجمعیت برگزار شد که شاید بعضی ها باور نمی کردند...

فاش نیوز- شاید بسیاری از جشن ها، پس از گذشتن سالها کمرنگ شود و یا باشکوه و شور کمتری برگزار شود اما دیروز 22 بهمن ماه سال 1395، سالگرد سی و هشتمین سال پیروزی انقلاب اسلامی مثل همیشه رنگ و بوی معرفت و عشق و صفا و اخلاص و یکدگی و باهم بودن داشت و انقدر باشکوه و پرجمعیت برگزار شد که شاید بعضی ها باور نمی کردند... شاید هم بتوان در یک کلام گفت... دیروز 22 بهمن، بوی مردم را میداد... بوی خوب همدلی و مهربانی... خنده های دسته جمعی و قلب های به هم نزدیک شده... بوی پیروزی و شادی و شور و نشاط... عطر خوب صفا و وفای به یک عهد 38 ساله!... عهدی که مردم با خون پای آن را در سال 57 امضا کردند و پس از گذشت اینهمه سال، دیروز در مسیرهای مختلف راهپیمایی سالگرد رسیدن به یک انقلاب پیروز را جشن گرفتند.

...  تهران میدان امام حسین (ع) ساعت 8 صبح:

 تصمیم می گیرم که از ابتدایی ترین محل شروع راهپیمایی در مسیر اصلی، حضورم را آغاز کنم. بنابراین با مترو می روم و در مترو میدان امام حسین (ع) پیاده می شوم. دیروز از همان ابتدایی ترین قدم هایم در مسیر جشن انقلاب، چشمم به دیدن منظره و اتفاقی خاص روشن می شود که مثل سالی که نکوست در ذهنم مرور می گردد و حس افتخار و غرور از همان لحظات ابتدایی مسیر، سراسر وجودم را پر می کند.

 هنوز یک ساعت قبل از ساعت رسمی شروع راهپیمایی ست اما همراه با من وقتی که از مترو پیاده می شوم، یک جانباز ویلچری نیز از مترو پیاده می شود! با دیدن او از جای می پرم و به دنبالش روان می شوم. یکسره در ذهنم این سوال می چرخد که او قرار است چگونه این پله ها و پله برقی های مترو را از زیر تا روی زمین بالا برود؟!

... کنجکاوانه به دنبال او می روم اما شاید کمی فراوش کرده ام که این جانباز ویلچری بر چرخ نشسته به ظاهر سالمند، همان بسیجی شیر غران میدان جنگ با قاصبان و مهاجمان به خاک کشورم است که ایمانی استوار، عظمی راسخ و همتی بلند و رفیع چون دماوند دارد!... در کمال تعجب و تحیر میبینم که در پله های برقی، خودش را به سختی و تلاش بسیار نگه میدارد اما مسیرش مسدود نمی شود. در پله ها نیز از جوانانی کمک می خواهد که بعضا" با تحیر فراوان به او می نگرند! و بالاخره خود را به بالای ایستگاه می رساند.

 ... شاید او را نمی شناسند! شاید دلیل آمدنش را با اینهمه سختی نمی دانند!... شاید عمق ایمان و ارادتش را درک نمی کنند!... و هزاران شاید دیگر اما در این میانه تنها مسئله مهم این است که آن دلاور خسته نمی شود، بازنمی گردد و پشیمان نمی شود!... او هنوز هم عاشق است... عاشق کشورش، رهبرش و انقلابش ...

 پشت سرش راه می روم درحالیکه در دل از خود خجالت زده ام و از او شرمنده! در دل به خود نهیب می زنم و به او افتخار می کنم... چند تایی عکس می اندازم اما چون در حال حرکت است و نمیتوانم متوقف اش کنم، شاید کیفیت بالایی ندارد اما به نظرم زیبایی دیدن تصاویر حرکت قلبی و معنوی و ایمانی این جانباز انقدر زیباست که بی کیفیتی نسبی ظاهری این تصاویر را توجیه می کند!

..... پس از دیدن این صحنه که دلم را آکنده از عشق به ایثارگری همواره ایثارگر مملکتم می کند، وارد خیابان انقلاب می شوم... هوا بسیار سرد است و هنوز زود است اما مردم از زن و مرد و پیر جوان در حال حرکت اند و کم کم با نزدیک شدن به میدان فردوسی، جمیعت بیشتر هم می شود.

 در میدان فردوسی مثل همیشه شور و حال خاصی برپاست. نقاش ها برای طراحی چهره شهدا نشسته اند و دور تا دور نیز غرفه های مختلف خدماتی و فرهنگی و صوتی، خدمات ارائه می دهند. در تمام طول مسیر، سربند پخش می کنند و میبنی که صحنه هایی مثل دوران اعزام جوانان به جبهه ها که سربند برای هم می بستند، این صحنه زیبای یکدلی در میان مردم تکرار می شود.

 از همه اقشار آمده اند اما اقشار مذهبی، ارزشی و انقلابی که به ندای ولی فقیه و رهبر خود لبیک گفته اند، بیشتر به چشم می خورند. خانواده های جوان و مذهبی، جمعیت روحانیون و جمع های جوانان و نوجوانان به وفور در میان جمعیت دیده می شوند.

 جانبازان نخاعی که از طرف انجمن جانبازان نخاعی محل اسقرارشان همچون سال های گذشته نزدیک به خیابان قانعی ست، قرار است که در ساعت 10 صبح در میعادگاهشان حاضر شوند.

 نزدیکی های ساعت 10 که می شود، در میان جمع مردم، انگار که نوری ظاهر شود، جمعی از جانبازان نخاعی پدیدار می شوند که تکبیرگویان حرکت می کنند و پیش می روند. تمامی نگاه ها به سوی این منبع نور منعطف می شود و آدمی به چشم خود عزت بخشی خدا را می بیند و آدم به یاد این حدیث می افتد که می فرماید خداوند بنده ای را که در راه او باشد، در میان مردم عزیز می کند و عزت می بخشد!

در طول مسیر نیز جانبازان بسیاری با شرایط مختلف از جمله نخاعی، قطع عضو، شیمیایی و ... به چشم می خورند. در میان مسیر تا میدان آزادی نیز بسیاری از غرفه ها به یاد و نام شهدای مدافع حرم مزین شده اند و تصاویر شهدا را آذین غرفه خود کرده اند.

 به محل استقرار جانبازان که می روم، می بینم که این قهرمانان خستگی ناپذیر و رهروان واقعی و پیرو ولایت چگونه به زیبایی در جایگاه در کنار هم همانند یک لشکر صف کشیده اند ... انگار که هنوز هم می خواهند نشان دهند که مدافع مردم و خاک و ناموس این سرزمین هستند و هنوز هم با همان بدن های رنجور و جراحت دیده، درحال حفاظت از عزت و امنیت این کشور هستند.

 با گذر زمان جمعیت حاضر در مسیر راهپیمایی بسیار زیاد می شود و در ساعت های 11 تا 12 و نیم یعنی تا اذان ظهر به اوج خود می رسد. در همین حال هم به جمعیت جانبازان مستقر در محل قرار جانبازان افزوده می شود. جانبازان یا همان بسیجی های غیور دوران دفاع مقدس، همچنان همان رابطه گرم و صمیمانه و اتحاد و یکدلی را در میان جمع خود دارند و درحالیکه شعار سر می دهند، منظره های احساسی بسیاری را هم می آفرینند.

 جانبازان نه تنها در میان جمع خود به گرمی با هم به خوش و بش می پرداختند و حتی به طرح مسائل و مشورت درباره مشکلاتشان می پرداختند بلکه ابراز محبت بی اندازه شان به مردم و توزیع شکلات بین کودکان و نوجوانان نیز برای مردم بسیار جالب و جذاب می نمود. برخی از نسل های چهارم بعد از جنگ، حتی نمی دانستند این صف آسمانی که متشکل از جانبازان، مسیر راهپیمایی را آسمانی و کرده و زینت بخشیده، چه کسانی هستند و با نگاه هایی متحیر به ایشان چشم می دوختند. همین حضور جانبازان در مسیر و استقرارشان باعث شده بود که بسیاری از پدر و مادرها نه تنها خودشان عرض ارادتی به این جمع زیبا بکنند بلکه وادار می شدند که ایشان را برای بچه هایشان نیز توصیف بیشتری بکنند.

 مناظری که دیروز در میان جمعیت مردم در هوای سرد بهمن ماه به چشم می خورد اعم از ایثارگران و جانبازان، حضور خانواده شهدا و ایثارگران و مردم عامه ... همه و همه سرشار از عشق بود و ارادت و نشان دهنده یک چیز مهم و دربردارنده یک پیام بزرگ... پیروی از رهبری و بصیرت! حضور جانبازان مثل همیشه و همه جا بسیار تاثیرگذار بود و اثرات معنوی، فرهنگی و ارزشی و اعتقادی خاصی به خصوص بر مردم شرکت کننده در راهپیمایی داشت.

  در شرایط کنونی کشور که نگاه تمامی دنیا به روز برگزاری سالگرد جشن انقلاب بود، مردم مثل همیشه افتخار آفریدند و حضور جانبازان و ایثارگران نیز مؤیدی بود بر حقانیت این حرکت بزرگ و به لطف و شعور مردم، جشن 38 سالگی انقلاب بسیار زیبا و پرشکوه برگزار شد. 

 

عکس و گزارش از شهید گمنام

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
یه کم عکسها کیفیت ندارند . اما حس خوب از لابه لای این تصاویر متجلیه و عین خون گرم و تازه تو رگها جاری میشه .
در بهار آزادی جای شهدا خالی . جای امام خالی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خامنه ای نگهدار
زنددددددددده بااااااااااااااااد جانبازانننننننننن و همه ایثارگران معزز که‌ وجود و حضورشان امیدآفرین روحیه بخش حرکت آفرین باعث قوت قدرت تقویت اراده و استحکام ایمان می شود .
دوستان سلام اولا به همه شما كه در اين جشن انقلاب شركت كرديد تبريك ميگم توي عكسها يه عكسي ديدم كه نظرم را جلب كرد بنظر من لباس اقاي سرلشكر فيروز آبادي در مواجه با جانبازان ويلچري خيلي حقير بود من اگه جاي اقاي سر لشگر بودم لباس كادر نظامي را از تن بدر ميآوردم و بر روي پاي اين جانبازان مي نهادم تا ..............
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi